با سلام و خسته نباشيد
چند سوال دارم كه زجمت آن را بر دوش شما سروران گرامي گذاشته ام كه براي جوانان اين مرز و بوم وقت و ارزش مي گذاريد ...
1 در شب 28 صفر امسال مادرم در سن 46 سالگي به رحمت خدا رفت .. خيلي غير منتظره بود بعد از يه سرماخوردگي كوچيك و سينه پهلو ... يك ماه بستري بود و بعدش هم رفت و ديگر همه ي غم ها به سراغم امده ... حال اين سوال را دارم ... زمان مرگ انسانها چقدر در امرزيده شدن انها تاثير داره؟حالا هم عذاب وجدان داريم كه شايد سهل انگاري ما بوده اگه بيمارستان بهتر مي رفتيم شايد خوب مي شد .. نمي دونم چقدر خواست خدا در اين بوده كه مادرم از ما جدا بشه و چقدر تقصير از ما بوده؟؟ .. و همش از خدا شكوه دارم كه چرا مادرم رفت و من و خواهرم 15 سالشه تنها مونديم .. خيلي سخته ولي چه كنيم ... از طرفي خيلي كارها براش انجام نداديم .. چطور اون دين را به مادرم ادا كنم دين فرزندي را ؟؟؟
2 قبل از مرگ مادرم قرار بود بهش بگم كه مي خوام با دخترداييم ازدواج كنم هرچي خواستم بگم خجالت كشيدم .فقط گفتم مي خوام ازدواج كنم ...
حالا هنوز اون ميل ازدواج را ددارم .. ولي نمي دونم به كي بگم ..مستقيم يا طور ديگه؟؟
الان كه مادرم هم رفته امگاري يه جورايي به دخترداييم علاقه مندتر شده ام ...عاشق تر شده ام ... و خيلي خواهان ازدواج با اون هستم
من 23 و اون 16 سالشه...از طرفي با اين اتفاق خيلي افسرده شدم .. اصلا يه جورايي از زندگي سير شده ام و بي هدف مونده ام ..مي ترسم اين ازدواج آخرش به مشكل بخورم ...
راهنماييم كنيد تا مسير درست را برم
3 توي اين دنيا چقدر اتفاقاتي كه مي افته تقصير ماست و ناشي از اختيار ما و چقدرش دست خدا و قضاي حتمي اونه ...مرگ مادرم .. يا ازدواج من ... حكمت و تقدير خدا كجاي زندگي ماست؟؟؟
ممنون از شما ..
ياعلي
با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
غم هجران مادر عزيزتان ما را متأثر كرد. از خداوند رحمان براي او رحمت الهي و براي شما و خانواده محترم صبر و اجر مسئلت داريم. اميدواريم با صبر و بردباري در اين مصيبت پاداش صابران دريافت كنيد. پيامبر فرمود: « كسى كه در مصيبت صبر كند و با صبر نيكويش سختي آن را از سر بگذراند، خداوند براى او سيصد درجه مىنويسد كه فاصله درجات آن همچون فاصله آسمان و زمين است. كسى كه بر طاعت صبر كند، خداوند براى او ششصد درجه مىنويسد كه فاصله درجات آن همچون فاصله قعر زمين تا عرش است. كسى كه بر گناه صبر كند، خداوند نهصد درجه براى او مىنويسد كه فاصله درجات آن همچون فاصله قعر زمين تا منتهاى عرش است».(2)
برادر گرامي؛
بر اساس مفاهيم ديني ما، در سنت الهي براي هر موجودي اجل و زماني مقرر براي مرگ است. هر گاه اجل و زمان مقرر فرا رسد، تأخيري در مرگ به وجود نمي آيد. علاوه بر اين كه علم و حكمت الهي گاهي اقتضا مي كند انسان به دلايل نهفته اي (كه غير خدا كسي از آن آگاهي ندارد)، سزاوار مقدار محدودي عمر و زندگي در دنيا بوده، بعد از پايان مدت، از دنيا مي رود. اگر به اين نكته مهم توجه نماييد كه مرگ حقيقتي است كه زمان و چگونگي آن به دست ما نيست، باعث كاسته شدن حزن و اندوه مي گردد. قرآن كريم مي فرمايد: «لكلّ أُمّةٍ أجلٌ إذا جاءَ أجلهم فلا يستأخرون ساعة و لا يستقدمون؛ (3)هر امتي را زماني محدود است. آن گاه كه زمان شان به سر رسد، نه ساعتي از آن تأخير كنند و نه پيش گيرند».
طبق اين مبناي قرآني، معلوم مي شود كه مرگ مادر شما بر اساس آنچه قبلاً مقرر شده بود، پيش آمده و به خواست خداوند متعال بوده است؛ هر چند علل خود را دارد و يك قانون در نظام دنيا است.
عزيز گرامي؛
زندگي آدمي در دنيا همواره با رنج و رخدادهاي گوناگون است. يكي از آن ها همين مسئله اي است كه در پرسش مطرح شده (غم فراق مادري كه فرزندانش نوجوان اند) است. قرآن كريم اين گونه حوادث را آزمون الهي دانسته و در اين باره مي فرمايد: «و لنبلونّكم بشيءٍ مِنَ الخوفِ و الجوعِ و نقصٍ من الأموال و الأنفُس و الثمرات؛ (4) قطعاً شما را به چيزي از قبيل ترس و گرسنگي و كاهش در اموال و جان ها و محصولات مي آزماييم».
ممكن است مرگ اين مادر به عنوان آزمون و امتحان بستگان به ويژه شما و خواهرتان باشد. مي دانيدكه امتحان الهي، جزء نظام آفرينش و سنت الهي است؛ به گونه اي كه حتي انبيا از آزمايش مستثنا نبوده، بعضي چون پيامبر اسلام حتي غم فرزند خردسال را نيز ديده اند. بنابراين، همه ما در معرض آزمون الهي هستيم. البته برخي از آزمايش ها با توجه به اهداف خاصي كه دنبال مي كنند، صورت خاص تري به خود مي گيرد. به صورت برجسته تري از ديگر آزمايش ها براي ما نمود پيدا مي كند؛ مثلا شخصي كه مال زيادي از بيت المال نزد اوست و خودش هم ممكن است نياز مالي داشته باشد، با اين آزمايش رو به روست كه به چه حد پايبند اصول انساني و ديني، يعني عدم خيانت در امانت است؟ يا شخص عزيزي را از دست مي دهد، دچار آزمايش خداست كه چگونه با مصيبت برخورد خواهد كرد؟ آيا جزع و فزع كرده و ناشكري نموده و مصيبت موجب دوري او از خدا مي شود يا صبر كرده و مصيبت را مايه ترقي خود و رسيدن به مراحل بالاتر كمال و قرب به خدا قرار مي دهد؟
بنابراين، مسئله مرگ مادر، نسبت به او كه همان مقدار از عمر برايش تعيين شده بود، علل خود را دارد و يك قانون در نظام دنيا است و نسبت به خانواده اگر آگاه باشند كه نظام و سنت بر عالم حاكم است و آزمون نيز از سنّت هاي الهي است و پاداش عظيمي براي صابران وجود دارد و زندگي منحصر در اين عالم نيست، بلكه عالم بزرگ تر و با عظمت تري وجود دارد كه زندگي حقيقي همان است، آن ها نيز حقيقت را درك كرده و با اين موضوع كنار مي آيند.
كتاب "آرام بخش دل داغديدگان" را بخوانيد. اين كتاب ترجمه فارسي كتاب "مسكن الفؤاد" مرحوم شهيد ثاني است كه در زمينه نزول و حكمت بلاها و مصيبات و گرفتاري ها و ثواب صبر بر آن مي باشد. اين كتاب را مي توانيد از كتابفروشي ها و يا از طريق اينترنت دريافت كرده و مطالعه نماييد.
در پايان ماجراى «ام عقيل» بانوى صابر، را نقل مي كنيم اميدواريم كه سرمشق براي شما و خانواده محترمتان باشد:
زن مسلمان باديهنشينى بود به نام «ام عقيل». در يكى از روزها دو ميهمان بر او وارد شد. فرزندش همراه شتران در باديه بود. در همان لحظه به او خبر دادند كه شترِ خشمگين فرزندش را در چاه انداخته و بدرود حيات گفته است. زن با ايمان به كسى كه خبر مرگ فرزند را آورده بود، گفت: از مركب پياده شو، به پذيرايى از مهمانها كمك كن. گوسفندى حاضر داشت، به او داد تا آن را ذبح كند. سرانجام غذا آماده شد. آن را نزد ميهمانان گذاشت، مهمانها از صبر و استقامت اين زن در شگفت بودند. يكى از حاضران نقل مىكند: هنگامى كه از غذا خوردن فارغ شديم، زن با ايمان نزد ما آمده گفت: آيا در ميان شما كسى هست كه از قرآن به خوبى آگاه باشد؟
يكى از حاضران گفت: بلى، من آگاهم. گفت: آياتى از قرآن بخوان تا در برابر مرگ فرزند مايه تسلى خاطر من گردد، او مىگويد: من اين آيات را براى او خواندم:
«وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ* الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ* أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُون». زن خداحافظى كرد. سپس رو به قبله ايستاد و چند ركعت نماز گزارد. سپس عرض كرد:
خداوندا! من آنچه را دستور داده بودى، انجام دادم. رشته شكيبايى را رها نساختم. تو هم آنچه را از رحمت و صلوات به من وعده دادهاى، بر من ارزانى دار. (5)
برادر عزيز؛
در برخي روايات به مواردي اشاره شده كه زمان مرگ انسان ها در آمرزش فرد تاثير دارد(6)لكن آن چه نقش موثرتري در آمرزش افراد دارد، اعمال آنهاست. هر چه كفه ترازوي اعمال آنها سنگين تر باشد از رحمت الهي بهره بيشتري خواهد برد.
به هر صورت براي اين كه بتوانيد به آرامش روحي برسيد و به نوعي خدمتي به مادرتان كرده باشيد، مي توانيد با انجام كارهاي خير و خداپسندانه و اهداء آن به مادرتان، او را در ثواب هاي الهي شريك و ايشان را از خود راضي و از دعاي خيرش بهره مند شويد.
در خصوص ازدواجتان نيز مي توانيد خواسته خود را با پدر و يا فرد ديگري كه با او احساس نزديكي مي كنيد و مي توانيد راز دل خود را با او بگوييد، مطرح كنيد و از او بخواهيد تا موضوع را با پدرتان درميان بگذارد تا مقدمات ازدواجتان فراهم شود. لكن توصيه ما به شما اين است كه قبل از هر گونه اقدامي ملاك هاي ازدواجتان ارزيابي كنيد و در صورت تطابق آنها با دختر داييتان،موضوع را با خانواده مطرح كنيد و در صورت عدم تطابق با ملاك هاي صحيح انتخاب همسر از فكر ازدواج با او خودداري كرده و از پدر و يا فرد واسطه بخواهيد گزينه هاي ديگري را به شما معرفي كند.
توصيه مي كنيم براي اطلاع از ملاك هاي صحيح انتخاب همسر و نيز ارزيابي ملاكاتي كه در ذهن داريد با شماره (096400) تماس بگيريد.
پي نوشت ها:
1. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ه.ش، ص 407.
2. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج 68، ص 77 .
3. يونس (10)، آيه 49.
4. بقره (2)، آيه 155.
5. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 79، ص 151.
6. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه.ش، ج 3، ص 415.