این طور که نوشته بودند: مقداد, ده درجه ی ایمان و ابوذر نه درجه ی ایمان و سلمان فارسی هر ده درجه ی ایمان را طی کرده بود.
خواهش دارم این درجات ایمان را توضیح دهید.
با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) الْإِيمَانُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ فَالْمِقْدَادُ فِي الثَّامِنَةِ وَ أَبُو ذَرٍّ فِي التَّاسِعَةِ وَ سَلْمَانُ فِي الْعَاشِرَةِ»(1)؛ امام صادق(ع) فرمود: ايمان ده درجه دارد، مقداد در درجه هشتم و ابوذر در درجه نهم و سلمان در درجه دهم ايمان است.
ِامام صادق(ع) در روايتي درجات ايمان را چنين توضيح داده اند: «عَنْ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْقَرَاطِيسِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَذَكَرْتُ لَهُ شَيْئاً مِنْ أَمْرِ الشِّيعَةِ وَ مِنْ أَقَاوِيلِهِمْ فَقَالَ يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ الْإِيمَانُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ السُّلَّمِ لَهُ عَشْرُ مَرَاقِيَ وَ تُرْتَقَى مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلَا يَقُولَنَّ صَاحِبُ الْوَاحِدَةِ لِصَاحِبِ الثَّانِيَةِ لَسْتَ عَلَى شَيْءٍ وَ لَا يَقُولَنَّ صَاحِبُ الثَّانِيَةِ لِصَاحِبِ الثَّالِثَةِ لَسْتَ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى انْتَهَى إِلَى الْعَاشِرَةِ قَالَ وَ كَانَ سَلْمَانُ فِي الْعَاشِرَةِ وَ أَبُو ذَرٍّ فِي التَّاسِعَةِ وَ الْمِقْدَادُ فِي الثَّامِنَةِ يَا عَبْدَ الْعَزِيزِ لَا تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَيُسْقِطَكَ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ إِذَا رَأَيْتَ الَّذِي هُوَ دُونَكَ فَقَدَرْتَ أَنْ تَرْفَعَهُ إِلَى دَرَجَتِكَ رَفْعاً رَفِيقاً فَافْعَلْ وَ لَا تَحْمِلَنَّ عَلَيْهِ مَا لَا يُطِيقُهُ فَتَكْسِرَهُ فَإِنَّهُ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَيْهِ جَبْرُهُ لِأَنَّكَ إِذَا ذَهَبْتَ تَحْمِلُ الْفَصِيلَ حَمْلَ الْبَازِلِ فَسَخْتَهُ»(2)؛ عبد العزيز قراطيسى گفت: نزد امام صادق(ع) رفتم و برخى از كارها و سخنان شيعيان را به او عرض كردم، فرمود: اى عبد العزيز ايمان ده درجه دارد، مانند نردبانى كه ده پله دارد و پله پله از آن بالا مىروند، كسى كه در درجه اول است به كسى كه در درجه دوم است نگويد كه تو چيزى نيستى و كسى كه در درجه دوم است به كسى كه در درجه سوم است چنين نگويد، تا رسيد به درجه دهم. فرمود: سلمان در درجه دهم و ابو ذر در درجه نهم و مقداد در درجه هشتم بودند، اى عبد العزيز، كسى را كه پايينتر از توست ساقط مكن كه بالاتر از تو، تو را ساقط مىكند، هر گاه كسى را ديدى كه پايينتر از توست و توانستى او را تا درجه خودت بالا برى، اين كار را بكن و چيزى را كه طاقت آن را ندارد بر او تحميل مكن كه او را مىشكنى، و هر كس مؤمنى را بشكند بايد جبران كند، زيرا تو اگر به بچه شتر بار شتر نه ساله را بزنى او را از ميان بردهاى.
از ظاهر اين روايت فهميده مي شود كه اگر منظور از ده درجه ايمان، ايمان كامل است كه هيچ شكي در آن نيست و سلمان ايمانش كامل بود و هر كس به هر ميزان ايمانش كمتر باشد، درجه ايمان او پايينتر است.
پي نوشت ها:
1. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ بيروت، ج 22، ص 341.
2. شيخ صدوق، الخصال، انتشارات جامعه مدرسين، ج2، ص 448.
موفق باشید.