چرا اکثر جوامع اسلامی از لحاظ فناوری پایین هستند و مردم در کشورهای اسلامی دارای فناوری پایینی هستند و مردم در کشورهای اسلامی از لحاظ رفاه مالی پایین هستند اما کفار بخصوص در آمریکا و اروپا از لحاظ فناوری بسیار پیشرفته تر از مسلمانان هستند و دارای رفاه بیشتری نسبت به مسلمانان هستند ؟

با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
آنچه كه از شواهد و قرائن به دست مي آيد اين است كه اسلام نه تنها به ركود و فقر اقتصادي تاكيد نكرده است، بلكه به علم گرايي، تمدن سازي و رشد اقتصادي اهميت داده است. شواهد و دلايل زير را مي توان براي اثبات اين موضوع اقامه كرد:
يكم:
پيشينه تمدن مسلمانان، در طي قرن هاي متمادي نشان مي دهد نه تنها اسلام موجب عقب ماندگي نيست؛ بلكه اعتقاد به اسلام و عمل به آن، سبب رسيدن به درجات بالايي از پيشرفت و رشد مي گردد.
خانم مارگريت ماركوس آمريكايي مي نويسد: « اين اعراب نبودند كه اسلام را بزرگ كردند؛ بلكه اين اسلام بود كه اعراب را از حالت قبائل صحرايي به مقام آقايي جهان ترقي داد».(1)
«رودول» نيز مي گويد همان كتابي -قرآن- كه آفتاب علم را در ميان تاريكي قرون وسطي در اروپا، جلوه گرساخت.»(2)
موريس بوكاي فرانسوي نيز آورده است:«اسلام همواره علم و دين را همزاد تلقي كرده و از همان آغاز، طلب علم جزو دستورهاي ديني اش بوده است. به كارگرفتن همين دستور موجب جهش معجزه آساي علمي دوره مهم تمدن اسلامي شد. همان تمدني كه غرب از رنسانس (نوزايش) از آن برخوردار گرديد.»(3)
فريدريش ديتريسي نيز برآن است كه:«علوم طبيعي، رياضي، فلسفه و ستاره شناسي كه در قرن دهم اروپا را جلو برد؛ سرچشمه ي تمام آن ها قرآن محمد (ص) مي باشد و اروپا به آيين محمد (ص)بدهكار است.»(4)
دوم:
تنها مسلمانان و كشورهاي اسلامي نيستند كه به عقب ماندگي و فقر مبتلايند؛ بلكه بسياري از كشورهاي غيراسلامي هم در عقب ماندگي و فقر مطلق يا نسبي باقي مانده اند.
سوم:
در كشورهاي پيشرفته نيز به رغم در اختيار داشتن منابع فراوان و دسترسي به ارقام بالايي از رشد اقتصادي، رفاه همگاني تحقق نيافته است و به طور معمول گروه خاصي، از ره آورد توسعه بهره مي گيرند و عده زيادي در فقر زندگي مي كنند.
چهارم:
اسلام صريحا مردم را به كار و تلاش دعوت و پيشرفت و تغيير جامعه را منوط به اراده انسان ها نموده است. قرآن صراحتا به اين مطلب تاكيد مي كند. در سوره مباركه رعد آيه 11مي فرمايد: خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نخواهد داد. مگر آنچه را در ضميرشان است تغيير دهند."
نتيجه آن كه دين سبب فقر و عقب ماندگي مسلمانان نيست، اين مسئله علل وريشه هاي تاريخي مختلفي دارد اكنون به اختصار به بعضي از آنها اشاره مي شود:
علل عقب ماندگي مسلمانان
يكم. فاصله گرفتن آنان از اسلام ناب و برداشت هاي نادرست از مفاهيم ديني است، برداشت نادرست از فضائلي چون زهد، دعا و ... كه موجب كژروي و عقب ماندگي شده؛ در حالي كه همين مفاهيم در صدر اسلام موجب پيشرفت گشته است. رواج انديشه هاي صوفي گرانه به جاي زهد مثبت و برخي انحرافات فكري ديگر، نقش مؤثري در دور ماندن مسلمانان از قافله ي صنعت و پيشرفت داشته است.(5)
دوم. وجود نظام هاي سياسي فاسد و استبدادي ـ كه به جاي همت در جهت رشد و پيشرفت مسلمانان، فقط به ذكر حفظ قدرت خويش و صرف هزينه هاي عمومي مسلمانان در جهت خوشگذراني و ... بودند!!
سوم. هجوم بيگانگان و استعمارگران و تلاش آن ها براي عقب نگه داشتن كشورها و استثمار منابع انساني و طبيعي و بسط سلطه غرب ـ آن هم در زماني كه بسياري از حاكمان كشورهاي اسلامي سرگرم عيش و نوش خود بودند ـ ضربه ي سهمگيني بر پيكر مسلمين وارد ساخت.
چهارم. سرگرم شدن مسلمانان به تفرقه و جنگ هاي داخلي و جانشين ساختن شعارهاي استعماري همچون، ناسيوناليزم، پان عربيسم (به جاي تكيه بر اسلام خواهي و اتحاد بين الملل اسلامي) و ... باعث ركود و عقب ماندگي آن ها شده است.
بنا بر اين اگر مسلمانان از تعاليم وحي فاصله نگرفته و قوام سياسي و وحدت اجتماعي خود را حفظ مي كردند، هم اكنون نيز مي توانستند از هر نظر جلوتر از غرب باشند.
براي توضيح بيش تر مراجعه نماييد:
- رمز عقب ماندگى ما، شكيب ارسلان
- اسرار عقب ماندگى شرق، ناصر مكارم شيرازى
- احياى تفكر اسلامى، شهيد مطهرى.
پي نوشت:
1. مقالاتي از بانو مريم جميله، ترجمه سيد غلامرضا سعيدي، اقدس حسابي،قم: نشرحر،1356)، ص 12
2. نصرالله، نيك بين، اسلام از ديدگاه دانشمندان غرب، بي تا، ص 47.
3. موريس، بوكاي، عهدين، قرآن و علم، ترجمه حسن حبيبي، تهران: حسينيه ارشاد، بي تا، ص 14
4. نصرالله، نيك بين، اسلام ازديدگاه دانشمندان غرب، ص 52، به نقل از محمد عند علماء الغرب، ص 92.
5. جهت آگاهي بيشتر ر.ك: مرتضي، مطهري، انسان و سرنوشت، قم صدرا، چاپ چهاردهم، 1374، ص 16 ـ 27.
موفق باشید.