با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
روح انسان داراي توان ادراك كليات و تجزيه و تحليل مفاهيم ذهني و انتزاع و تجريد آنها مي باشد در حالي كه روح حيواني قادر به اين اعمال نيست. بلكه تنها توان ادراك مفاهيم و معاني جزئي مانند تصوير اين حيوان و آن درخت يا دوست داشتن فرزند و دشمني حيواني كه به او حمله مي كند، را دارد. (1)
روح حيوانات كه از آن به نفس حيواني نيز تعبير مي شود قادر نيست كه از اين صورتها و معاني جزئي، معاني و مفاهيم كلي مانند مفهوم كلي دوست داشتن ( بدون در نظر داشتن حيواني خاص ) و ديگر مفاهيم كلي ديگر انتزاع كرده و بسازد.
برخلاف روح انسان كه قادر بر چنين اعمالي مي باشد بنابراين قادر بر تفكر كردن است. چرا كه تفكر از كنار هم گذاشتن مفاهيم كلي تشكيل مي شود، در حالي كه حيوانات قادر بر تفكر نمي باشند. بنابراين تنها حيوان است كه قادر به شناخت جهان پيرامون خود را دارد و از اين شناخت مي تواند به وجود خالق پي ببرد بنابراين مستحق و شايسته دريافت تكليف مي باشد و در حيوانات هيچ كدام از اين موارد به دليل نبود قوه تفكر، وجود ندارد.(2)
پي نوشت:
1. ر.ك محمد رضا مظفر، المنطق، قم، انتشارات اسماعيليان، بيتا، ص 2- 4. مقدمه در علم شناسي، نيز ر.ك ملا عبدالرزاق لاهيجي، گوهر مراد، نشر سايه، تهران، 1383هـ.ش، ص 150به بعد.
2. ر.ك: ملاعبدالرزاق لاهيجي، پيشين، ص 29. (مطلب اوّل در اشاره در مرتبه وجود انسان و سبب اختصاص او به تشريف تكليف الهى).
موفق باشید.
۱۳۹۲/۰۱/۰۱ ۲۳:۴۹
شناسه مطلب: 88192