چه کارهایی باید انجام بدم تا بنده مخلص خدا شم؟من چند سالیه که یه ارزویی دارم و همیشه از خدا اجابت میخواستم ولی هنوز اجابت نشده جکار کنم تا هر چه زودتر به ارزوم برسم ؟ میترسم ایمانمو از دست بدم چکار کنم تا ایمانم به خدا قوی تر بشه؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
زندگي از نظر اسلام كه دين توحيدي است، فرصت خدايي شدن انسان است و هدف زندگي هم همين است. انسان مظهر خدا است و يك عمر فرصت دارد كه اين مظهريت خود را بالفعل كند و هر چه بيشتر صفات خدا را در خود جاي دهد و پر از خدا شود و خدايي گردد. در زندگي انسان نيز فرصت هاي فراواني مانند اوقات نماز و رعايت حجاب و مانند آن وجود دارد كه همه فرصت هاي خدايي شدن انسان هستند. انسان خداجو تمام سعي اش اين است كه فرصت ها را از دست ندهد و از آن به نحو احسن براي كمال و قرب خود به خدا استفاده نمايد.
علماء أخلاق ايمان را از دو جنبه بررسي مي كنند؛
ايمان دو جنبه دارد: نظري و عملي. هريك از آن داراي درجات و مراتبي است. اولين درجه ايمان نظري شناخت و معرفت خدا و اعتقاد به وحدانيت او و عقيده براينكه نظام هستي قائم به تدبير و اراده او و متحرك به قدرت قيومي اوست و همه موجودات در پيدايش و بقاء و هستي خويش به او نيازمندند. پس از آن، اعتقاد به فرشتگان به عنوان كارگزاران خداوند در نظام هستي و عقيده به وحي و نبوت همه انبيا از حضرت آدم تا حضرت خاتم النّبيين و اعتقاد به عالم برزخ و قيامت كبري و حساب و كتاب، حشر و نشر و بهشت و جهنم از شعبه هاي ايمان نظري است.
ايمان عملي؛ كه ثمره ايمان نظري و ميوه شناخت و آگاهي ازحقيقت است و با اموري تقويت ميشود كه عبارتند از:
1. توبه: اولين مرحله ازمراحل سير به سوي خدا وتقرّب و نزديكي به او توبه است. بدون توبه حقيقي ايمان درقلب استقرار پيدا نميكند. حقيقت توبه، پشيماني و ندامت از خطاها و گناهان و كاهلي و سستي هاي گذشته است و تصميم قاطع و جدي بر ترك گناهان است.
2. انجام واجبات و اطاعت از اوامرالهي: ايمان به وسيله تقواي الهي و دوري ازگناهان و انجام اعمال صالح تقويت ميگردد. امام صادق(ع) فرمود: "ورع و پرهيز از گناه، ايمان را ثابت نگه ميدارد و طمع، ايمان رابيرون ميبرد".(1)
3. معرفت و شناخت چهارده معصوم و توسل و ارتباط با آنان؛ زيرا ائمه: سبيل اللّه يعني راه خدا و باب الله به معناي درب ورود به مقام الوهيت وتقرب به ذات خدا هستند. همان كه قرآن دستور ميدهد براي رسيدن به خدا از وسيله كمك بگيريد.(2) بنابراين، هركس ميخواهد خدا را بشناسد و به خدا تقرّب جويد و به كمال نهايي عبوديت وانسانيت نايل گردد بايد با احاديث ومعارف بلند ائمه، آشنا شود و با آن زندگي نمايد و برنامه دنيا و آخرت خويش را بر اساس آن تنظيم كند و بداند بدون شناخت و ارتباط و اطاعت از امامان نيل به قرب الهي ميسر نيست. (3)
4. عمل صالح: بعد از معرفت و شناخت و مشخص گشتن هدف و ايمان به آن، عمل صالح در تقويت ايمان نقش موثري دارد. ايمان بدون عمل صالح معنا ندارد. امام صادق (ع) فرمود:" الْإِيمَانُ لَا يَكُونُ إِلَّا بِعَمَلٍ وَ الْعَمَلُ مِنْهُ وَ لَا يَثْبُتُ الْإِيمَانُ إِلَّا بِعَمَلٍ".(4) ايمان چيزي جز عمل نيست.
درجات ايمان: همانگونه كه ايمان نظري داراي درجات و مراتب است، ايمان عملي نيز درجات و مراتب دارد. نميتوان فردي را كه مرتكب گناهي شد از ايمان به دور دانست و با چوب تكفير او را ازجامعه مؤمنين بيرون راند. امام صادق(ع) فرمود: خداوند تبارك و تعالي ايمان را به هفت شعبه تقسيم كرده است:
1ـ برّ و نيكوكاري؛ 2ـ صدق و راستگويي؛ 3ـ رسيدن به درجه يقين؛ 4ـ نيل به مقام رضا و خشنودي خدا؛ 5ـ وفا (وفاي به عهد و پيمان هاي الهي و بيعت با پيامبر و ائمه، و قول و تعهدات مشروعي كه با انسانها داديم)؛ 6ـ علم و معرفت؛ 7ـ حلم و بردباري وصبر و شكيبايي.
نكته پاياني: در تقويت اراده عوامل متعدّدي تأثير گزار هستند كه بايد رعايت شده و با عواملي كه موجب ضعف اراده ميشود مبارزه گردد:(1. اصل مقاومت؛ 2. اميد داشتن؛ 3. مبارزه با عادت ناپسند؛ 4. تلقين به داشتن اراده قوي؛ 5. داشتن هدف روشن؛ 6. تمرين تمركز حواس؛ 7. انجام وظايف الهي؛ 8. اعتماد به نفس؛ 9. بهرهگيري از سرگذشت انسانهاي با اراده.)
براي مطالعه بيشتر: به كتاب "مراحل و مراتب خودسازي و تزكيه نفس" استاد كريم محمود حقيقي، مراجعه شود.
اما در مورد دعا بايد گفت كه دعا در هر حالتي خوب است ، چه به اجابت برسد و چه مستجاب نشود. اگر مستجاب نشود، ذخيره اي براي قيامتمان خواهد شد. چرا كه در روايات آمده كه اگر اهل دعا مي دانستند در مقابل دعاهاي مستجاب نشده شان چه اجري در آخرت نصيبشان ميگردد، آرزو مي كنند كه اي كاش هيچ يك از دعاهايشان در دنيا مستجاب نشده بود.
علاوه بر اين ما انسان ها از آن جايي كه از غيب و سرانجام كارها بي اطلاع هستيم، خيلي اوقات كارها يا برآورده شدن حاجاتي را صد در صد به نفع خود مي دانيم، در حالي كه واقع امر اين گونه نيست. گاهي نيز سختي ها، مصيبت ها و مشكلاتي را صد در صد به ضرر خود مي پنداريم و حال آن كه آنچه خداوند مي داند و براي ما مقرر كرده، به ضرر ما نيست. قرآن كريم مي فرمايد:
«وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ ؛ (5) يعني چه بسا چيزي را شما بد و ناگوار بدانيد، در حالي كه خير شما در آن است و يا چيزي را دوست داشته باشيد، اما واقع امر اين است كه آن چيز به ضرر شما است».
خداوند چون خير و صلاح واقعي بنده اش را مي خواهد، حاجت هايي را كه به ضرر بنده اش مي باشد، اجابت نمي كند؛ ولي بنده از روي بي اطلاعي خيال مي كند خدا به خواسته هايش توجه ندارد.
پينوشتها:
1. محمدمحمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ج 1، ص 200،ماده ايمان، شماره 1359 و 1360قم، دارالحديث.
2. بقره (2) آيه 189.
3. شيخ عباس قمي(ره)، مفاتيح الجنان، زيارت جامعه كبيره.
4. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، ج15، ص168، مؤسسه آل البيت، قم، 1409 ه.ق.
5. بقره(2) آيه 216.