سلام
فردی مذهبی هستم که در دانشگاه حتی سعی میکردم به خانم ها سلام نکنم اما متعصب هم نیستم بعد از تمام شدن دوره تحصیلات خانومی به خاطر اخلاقم و رفتارم (مذهبی بودن)بهم پیشنهاد ازدواج داد و گفت دوست دارم همسر آیندم مذهبی باشه اما قبلا خودش حچاب خوبی نداشت بعد از آشناییمون تصمیم گرفت با حجاب و خیلی هم مذهبی بشه با تمام این شرایط من قبول کردم اما بدلیل مسافت طولانی راه، خانواده ام مخالفت میکنن اما میدونم اگه پافشاری کنم قبول میکنن
سوال1)آیا رابطه ما گناه محسوب میشه(در تمام طول رابطمون درباره راههای درست زندگی کردن و قرآن خواندن و نماز خواندن و.... صحبت میکردیم و نه چیز دیگه)
سوال2)الان رابطمون رو به خاطر گناه صحبت کردن با نامحرم تا نتیجه قطعی قطع کنم؟بهتر نیست تا زمانیکه ازدواج نکردیم رابطمون به جای قطع کردن کامل کمرنگتر بشه تا باعث افسردگی و تضعیف روحیه مون نشه؟
با تشکر فراوان

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به عنوان دانش آموخته حوزه و كارشناسي ارشد روان شناسي توجه شما را به مطالب ذيل جلب مي نمايم:
حكم شرعي اين مسأله را بايد از دفتر مرجع تقليد خود سؤال كنيد يا از طريق بخش فقهي همين مركز يعني مركز پاسخگويي به سؤالات ديني حكم آن را جويا شويد. با فرض اين كه اين رابطه (كمرنگ يا پررنگ) صد درصد حلال باشد، باز از نظر ما روان شناسان شروع و تداوم اين رابطه مي تواند آسيب هاي جدي (حرام روان شناختي) به همراه داشته باشد. بايد پيش از هر كاري، تكليف خود و اين دختر را به صورت كاملاً عيني و عملياتي روشن نماييد. غيرمنطقي است كه ما در مسير مبهم ره بسپاريم و بعد از مدتي متوجه شويم كه اين مسير از ابتدا اشتباه و بدون پشتوانه پيموده ايم. اگر حتي يك درصد امكان عدم ازدواج شما دو نفر وجود داشته باشد، شما نمي توانيد به همين راحتي به ارتباط خود ادامه دهيد. دليل اين امر هم بسيار روشن است، چرا كه مجاورت فيزيكي يا عاطفي شما دو نفر، بعد از مدتي به دلبستگي و خداي ناكرده به وابستگي تان مي انجامد و اگر اين دو با وصال همراه نگردند باعث ناكامي شديد عاطفي در طرفين خواهد شد. بدترين چيزي كه اين گونه روابط را تهديد مي كند همانا دست خوردگي عاطفي طرفين به ويژه طرف دختر مي باشد. اين روابط حتي در حد اندك به دست خوردگي عاطفي مي انجامد و اگر اين دختر به هر دليلي از ازدواج با شما باز ماند، نمي تواند با هيچ پسري (با اين عواطف دست خورده) به ازدواج موفق نايل آيد. هر چقدر شما خوب تر باشيد قياس هاي بعد از ازدواج اين دختر (بين شما و شوهرش) بسيار آسيب زاتر است و اگر در كنار شما چند صباحي آرامش گيرد يا از دام افسردگي رهايي يابد به همان ميزان فراق شما سخت تر و دردناك تر است. ويژگي هاي روان شناختي زنان و مردان بسيار متفاوت است و نبايد به هيچ وجه شرايط روحي- رواني خود را با شرايط روحي- رواني اين دختر (پس از فراق احتمالي) مقايسه كنيد. البته اين دختر از اساس در اين پيشنهاد به شما ره به خطا سپرده است، چرا كه خود اين پيشنهاد كار را براي شما و ايشان پيچيده تر كرده است. بالاخره هر دختري را شوهري مقدر است و اين احتمال وجود دارد كه شما، شوهر مقدر و از پيش تعيين شده ايشان نباشيد. پر واضح است هرگونه سرمايه گذاري رواني دختر بر روي پسر (يا بالعكس) در معرض ورشكستگي رواني قرار دارد و چه بهتر كه شما و به ويژه ايشان ناظر به اين آسيب ها و تهديد ها به تصميم گيري بپردازيد.
از نظر ما ضروري است كه شما رابطه خود را به حداقل ممكن برسانيد و در صورتي كه ازدواج خود را ملاكمند و معيارمند مي دانيد حداكثر تا 2 ماه آينده پرونده ازدواجتان را با رأي قطعي (ازدواج يا قطع كامل رابطه) ببنديد. انتظار فرسايشي به هيچ وجه به صلاح شما يا ايشان نيست و اين انتظارهاي به ظاهر عاشقانه زندگي آينده شما را (چه به وصال بينجامد چه به فراق) بسيار متشنج خواهد كرد. اگر قرار است جواب بله يا خيري از والدين خود بشنويد تا 2 ماه آينده آن را قطعي نماييد و از همينك اين دختر را آماده پذيرش هر اتفاقي از قبل پيش بيني نشده اي نماييد. باز تأكيد مي گردد اگر يك درصد احتمال عدم وصال وجود دارد سرمايه گذاري رواني (يا روابط به خاطر فرار از اضطراب و افسردگي يا هر بهانه ديگر) به هيچ وجه به صلاح شما و اين دختر نمي باشد. همه چيز را از همان روز اول براي خود شفاف و روشن نماييد و از هر گونه حركت در جاده ابهام و توهم يا خيال پردازي به شدت حذر نماييد. از قديم گفته اند جنگ اول به از صلح آخر. به ياد داشته باشيم كه همه ما انسان ها تحت تاثير مكانيزم دفاعي ناهشيار خود هستيم و بسياري از رفتارهاي به ظاهر مثبت يا بي عيب ما مثل صحبت در زمينه خدا و پيغمبر (با يك جنس مخالف) چيزي جز فعال كردن مكانيزم هاي دفاعي هم چون مكانيزم دفاعي انكار يا استدلال تراشي نيست. مكانيزم هاي دفاعي در زمينه روان شناسي بسيار با فريب و وسوسه شيطان در ادبيات ديني ما هم داستان است. شيطان همواره ما بچه مذهبي ها را به شيوه اي فريب مي دهد كه فكر مي كنيم داريم به دستور خدا عمل مي كنيم و نه وسوسه شيطان.

موفق باشید.