به نام خدای زیبایی ها
من جوانی تقریبا18 ساله ام (پسر)و متاسفانه همجنسگرا که بابت این موضوع خیلی زجر می کشم و برای درمان خیلی سایت های مختلف رو گشتم خیلی پیگیر بودم ولی جواب قطعی هیچ یک نداشته و این موضوع را غیر قابل درمان می دونند (روانپزشکان و پزشکان)البته من خیلی پسر مذهبی ای هستم برای همین می دونم همجنس گرایی چه مجازاتی دارد و...
حالا یک سوال برام می مونه :اگه یک انسان همجنسگرا نتونه خودشو ارضا کنه پس چرا خدا این خواسته رو در وجودش گذاشته (البته برخی می گن علم هنوز به درمان نرسیده ولی بل این حال گناه امثال من چیه)چرا آنان رو از این که خود را ارضا کنند و مثل بقیه اجازه ازدواج بهشون بده شدیدا منع می کنه و اصلا چرا امثال مرا آفریده و هدفش از این کار چی بوده؟؟؟؟؟؟؟
مرسی از خواندن این مطلب امیدوارم جواب قانع کننده بهم بدید من مشتاقانه منتظر جوابتون هستم

با سلام و عرض تبریک سال نو و آرزوي سال پرخیر و برکت برای شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد دانست كه همجنسگرائي اگر به عنوان يك كشش بيمار گونه در وجود شخصي بدون اين كه اختياري نسبت به آن داشته باشد در نظر گرفته شود داراي مجازات نبوده و گناه به حساب نمي آيد. اگر اين حس و گرايش غير اختياري به عمل اختياري تبديل شود و شخص بر اساس آن اقدام كند و عمل خلاف شرعي را مرتكب شود چون اين عمل تحت اختيار اوست و مي تواند برخلاف آن عمل كند.(هر چند به زحمت و سختي) مرتكب گناه و معصيت شده است و طبعا مجازات دنيوي و اخروي هم خواهد داشت.
در بيماري بودن و انحرافي بودن اين حس و گرايش شكي وجود ندارد، حتي بين پزشكان و روانشناساني كه قائل به بهبود ناپذيري آن هستند ٰ بنابراين نمي توان پاسخ به يك حس و گرايش انحرافي را عمل بر اساس عقل و فطرت و شرع دانست. بنابراين نمي توان انتظار داشت كه خداي متعال اجازه به ارضاي اين حس انحرافي بدهد در حالي كه مفاسد و مضرات فراواني براي نسل بشر و جامعه انساني و سلامتي آنها دارد.
اگر اين امر پذيرفته شود مجوزي مي شود براي هر عمل خلاف شرع ديگر چرا كه مي توان افرادي را يافت كه احساس مي كنند نسبت به آن عمل گناه گرايش باطني دارند. به اعتقاد ما اين مساله قابل درمان است حال يا درمان فيزيكي يا رواني. بايد به دنبال درمان بود و سعي كرد كه اين احساس را در خود خشكاند و پاسخ مثبت دادن به آن به جز مضرات دنيوي و اخروي نتيجه ديگري براي انسان ندارد.
اما اين كه چرا اين حس در برخي افراد به وجود آمده است. جواب اين است كه اين حس نيز مانند ديگر بيماري هائي كه در برخي از افراد به خاطر عللي به وجود مي آيد مي باشد. علتهائي كه ممكن است در اثر محيط ناسالم يا عوامل ديگر به وجود آيد. و همانطور كه ما در ديگر بيماري ها نمي توانيم تقصير ها را متوجه خداي متعال كنيم و بايد علل آن را پيدا كرد و از بين بردٰ در اين مساله هم نمي توانيم اين سوالها را مطرح كنيم كه چرا خدا اين حس را در من به وجود آورد يا چرا مرا آفريد و يا... ؟
نكته آخر اينكه كساني كه به چنين اموري گرفتار مي شوند و با اين وجود در صدد دفع آن مشكل از راه صحيحش بر مي آيند و از دادن پاسخ هاي غير صحيح به آن خودداري مي كنند و در اين راه متحمل زحمتهاي بسياري مي شوند كه ديگران چنين سختي هائي ندارند ٰ‌از اجر و قرب و ثواب و رشد بيشتري در درگاه خداي متعال برخوردار خواهند بود. پس بدانيد كه هر لحظه لحظه عمر شما كه در مقابله با اين گرايش صرف مي شود از ارزش بيشتر و والاتري نسبت به ديگران برخوردار است. البته اگر نسبت به اين مبارزه وفادار بمانيد كه پيروزي با صابران است و خدا صابران را دوست دارد. با قسمت مشاوره ما مكاتبه كنيد و با قسمت تلفني بخش مشاوره به شماره 09640 در تماس باشيد و از راهنمائي هاي كارشناسان روانشناس استفاده كنيد و اميدتان را به خدا از دست ندهيد.
موفق باشید.