با سلام خدمت شما در مورد حدیث زیر به سوالات بنده حقیر پاسخ دهید با تشکر فراوان از شما
" پیامبر اکرم فرمودند : کسی که کمک کند به تارک نماز همانند شخصی است که با مادر خود هزار مرتبه در کعبه زنا کرده باشد ، و نیز شخصی که یک لیوان آب یا یک لقمه غذا به فردی که نماز خود را ترک می کند بدهد همانند کسی است که هزار مرتبه خانه خدا را خراب کرده باشد . انوار الهدایه جلد 1 صفحه 196 و 197
1 - این حدیث از نظر سند و راوی چگونه است ؟
2 - منظور حدیث چیست آیا منظور این است که به کسی که نمازش را ترک کرده کمک نشود و یا اینکه منظور این است که به کسی که نماز نمی خواند کمک نشود ؟
3 - منظور از افراد بی نماز در این حدیث چه کسانی هستند آیا منظور مسلمانانی هستند که نماز نمی خوانند و یا شیعیان و یا غیر مسلمانان و یا همه مردم
4 - منظور از کمک چه نوع کمکی می باشد؟ کمک مالی و یا غیر مالی و یا .... ؟
5 - برداشت کلی و صحیح از این حدیث چیست لطفا توضیح دهیید ؟ مثلا ما در فامیل افراد بی نمازی داریم و این افراد نیازمند هم هستند آیا میشود به این افراد کمک مالی نمود و یا اینکه باید به افراد نیازمند نماز خوان داده شود؟
6 - نظر شما در مورد انتشار این حدیث و گفتن آن بر سر منبر چیست ؟
با تشکر از لطف شما
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
طبق جستجويي كه در منابع روايي داشتيم نه تنها سند عبارت مذكور را نيافتيم. بلكه اساسا متن عربي اين عبارت را هم در منابع روايي نيافتيم و تنها جايي كه اين روايت نقل شده همان كتاب انوار الهدايه است.
البته روايات متعدد ديگري در خصوص مذمت تارك الصلاه در منابع معتبر روايي نقل شده و بهتر است از اين روايات معتبر در منابر استفاده شود و از عبارت مذكور در سوال كه از حيث سند و از حيث محتوا قابل تأمل است اجتناب شود.
اما بر فرض كه اين عبارت از امام معصوم (ع) صادر شده باشد درباره مفاد اين عبارت بايد بگوييم كه از آنجا كه حكم كمك نكردن، معلق به تارك الصلاه شده روشن مي شود كه در اين عبارت، كمكي منظور است كه اين كمك، تأييدي بر عمل زشت ترك نماز باشد و موجب كمك به گناه و استمرار گناه وي شود و اين كمك اعم از مالي يا غيرمالي مي تواند باشد. بنابراين هر كمكي كه موجب تأييد بي نمازي و تشويق تارك الصلاه به استمرار عمل زشت خود شود مذموم است و بر فرض صحت روايت مذكور، آثار مذكور در روايت را هم دربر دارد. در مقابل هر عملي هم كه كمك به نمازخواني و تشويق تارك الصلاه به نماز خواني باشد پسنديده و نيكو است.
در خصوص رابطه با فرد بي نماز هم بايد بگوييم كه شخص بي نماز و تارك الصلاه، آن مسلماني است كه مهمترين معروف دين خود، كه ستون خيمه دين وي است (1)يعني نماز را رها كرده است. همان نمازي كه در روايات آمده كه اولين عملي كه در روز قيامت حسابرسي مي گردد نماز است اگر قبول درگاه الهي واقع شود سراغ بقيه اعمال مي روند و اگر مقبول واقع نشود و نصاب قبولي را كسب نكند سراغ بقيه اعمال نمي روند (2)و لذا مي بينيم كه در برخي روايات شخص تارك الصلاه كافر دانسته شده است.(3) البته نه بدين معنا كه همه آثار و احكام كافر را داشته باشد و همچون كافر نجس باشد يا ساير احكام كافر را داشته باشد، بلكه برخي عواقب كفر مشمول تارك الصلاه نيز مي گردد به عنوان نمونه چنانكه عاقبت كفر آتش جهنم است عاقبت ترك نماز هم آتش جهنم است. چنانكه خداوند متعال در قرآن كريم مي فرمايد كه در روز قيامت وقتي بهشتيان از دوزخيان درباره علت جهنمي شدن آنها سؤال مي كنند اولين پاسخي كه مي دهند اين است كه:« قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ»(4) مىگويند: «ما از نمازگزاران نبوديم.»
با توجه به اين اوصاف وظيفه اي كه ما نسبت به تارك نماز داريم امر به معروف (نماز) و نهي از منكر (ترك نماز) وي است و روشن است كه امر به معروف و نهي از منكر براي همه افراد و همه اعصار و همه شرايط يكسان نيست. برخي با خنده رويي و روي خوش نشان دادن ترغيب به نماز مي شوند و برخي با قطع رابطه و ترشرويي و روشن است كه تا زماني كه مي توانيم با روي خوش افراد را امر به معروف كنيم نمي توانيم با قطع رابطه و امثال آن امر به معروف كنيم چنانكه خداوند متعال در خصوص پيامبر (ص) مي فرمايد:« فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك...»(5) «به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مىشدند.»
البته ناگفته نماند كه مسائل مذكور در خصوص افرادي است كه از روي سهل انگاري نماز را ترك كرده اند. اما اگر كسي اعتقاد داشته باشد كه نماز جزء دين نيست و عمدا با اين اعتقاد نماز نخواند چنانچه بداند نماز ضرورى دين است و انكار نماز به انكار رسالت پيامبر (ص) برگردد، كافر و نجس است.(6)
البته در بين عموم افرادي كه تارك الصلاه هستند اين حالت به ندرت اتفاق مي افتد و لذا نبايد هر بي نمازي را اتهام كفر و نجاست بزنيم. چنانكه نبايد در قبال بي نمازي آنها بي تفاوت باشيم. زيرا اين بي تفاوتي ها به نوعي تأييد ايشان در عدم التزام به امور دينى و تأييد گناه آنان است.
پي نوشت ها:
1. « الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّين» (برقى، احمد بن محمد بن خالد، محاسن، قم، دار الكتب الإسلامية، 1371ق، ج1، ص286)
2. « أَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ عَلَى الصَّلَاةِ فَإِذَا قُبِلَتْ قُبِلَ مِنْهُ سَائِرُ عَمَلِهِ وَ إِذَا رُدَّتْ عَلَيْهِ رُدَّ عَلَيْهِ سَائِرُ عَمَلِهِ.» (شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، قم، جامعه مدرسين، 1404ق، ج1، ص 208) « اولين چيزي كه بندگان بواسطه آن حسابرسي مي گردند نماز است. اگر نماز مقبول واقع شد ساير اعمال نيز مقبول واقع مي شود و اگر نماز قبول نشد ساير اعمال نيز قبول نمي شود.»
3. ر.ك: كليني، محمد بن يعقوب، كافي، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407 ه ق، ج2، ص 279.
4. مدثر(74) آيه 43.
5. آل عمران(3) آيه 159.
6. يزدى، سيد محمد كاظم، العروة الوثقى، بيروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، 1409 ه ق، ج1، ص 67.
موفق باشید.