سلام
وسواس فكري دارم.از كودكي باهام بوده.چطور درمانش كنم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
قبل از هر چيز بايد گفت كه: به ما نگفتيد چه افكار ناخواسته يا مزاحمي به سراغ شما مي آيد. پس در صورت نياز در مكاتبه بعدي با ما همراه باشيد. بهرحال بايد به اين نكته توجه داشته باشيد كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «از امت من هر چه كه در ذهنشان خطور مى‏كند، عفو شده است، تا وقتى كه آن را به زبان جارى نكرده و عملى انجام نداده باشند»(بحار الانوار، مجلسي، محمد باقر، بيروت: مؤسسه الوفاء، 1404ق ، ج 69 ،ص 127 ،باب 100).
اما براي آشنايي اجمالي با اين اختلال و همچنين بيان راهكارهايي تا زمان مراجعه، توجه شما را به نكات ذيل جلب مي كنم.
1. وسواس فكري به فكرهاي ثابت و تصاوير ذهني اشاره دارد كه به دفعات مكرر ذهن آگاه فرد را، خودسرانه، مورد تهاجم و تاخت و تاز قرار مي دهند. وقتي فرد گرفتار فكر وسواسي مي شود مي كوشد در برابر آن مقاومت كند و آن را از خود دور سازد. اما اگر موفق به پرهيز از آن شود باز هم به فاصله كوتاهي گرفتار آن مي شود.
2. ورود افكار مختلف به ذهن امري عادي است. ولي اين ما هستيم كه زمان و نحوه ورود آنها را تعيين مي نماييم و ياآنها را كاسته يا توسعه مي دهيم. پرنده لجام گسيخته خيال چون چكاوكي است كه هر دم بر سرشاخساري نشسته و به سرعت به شاخه ديگر پرواز مي كند و اين انسانها هستند كه شاخسار ها را گسترش داده يا هرس مي كنند.
3. افكاري كه به ذهن ما وارد شده و باعث اضطراب ما مي شوند؛ از دو حال خارج نيستند: 1. يا واقعا خطرناك اند2. و يا ما آنها را خطرناك قلمداد نموده ايم. كه ميزان حالات دوم بيشتر است. يعني خيلي اوقات ما دچار خطاي شناختي شده و صرف اينكه فكر نابجا, يا تصوير شخصي در ذهنمان مي آيد گمان مي كنيم در واقعيت هم همين امر در حال انجام بوده به همين خاطر به سرعت آشفته شده و احساس وحشت و ناراحتي وجودمان را گرفته و در پي از بين بردن آنها دست به يكسري اقدامات عملي و يكسري افكار ضد آنها مي زنيم تا آنها را فراموش كنيم. بعد از اين كار ( اقدامات عملي و افكار متضاد افكار اوليه) كمي احساس راحتي و آرامش مي نماييم. ولي زماني نمي گذرد كه دوباره همان تصاوير با شدت بيشتري به ما هجوم مي آورند و ما مجبور به تكرار آن چرخه معيوب مي شويم .نتيجه اين كار, گرفتار شدن در يك وسواس فكري است كه دائم ما را آزار مي دهد. در حالي كه اگر از همان ابتدا «فكر» را از «واقعيت» متمايز مي نموديم و صرف وجود« فكر» ما را به وحشت نمي انداخت دچار اين چرخه معيوب نمي شديم.
4. در صورتي كه اين اختلال درمان نشود، اكثر مبتلايان علايم آن را تا حدي در زندگي خود همراه خواهند داشت. اگرچه دوره هايي نيز وجود دارند كه علايم اين اختلال تخفيف مي يابند و عملكرد مبتلايان بهنجار مي شود، با اين حال هيچ گاه علائم كاملا از بين نمي رود. بعضي از افراد دوره هايي فاقد هرگونه علائم را پشت سر مي گذارند، اما پس از مدتي، علائم دوباره پيدا مي شوند. و در تعداد كمي از افراد، علائم شديدتر مي شود. اما به خاطر داشته باشيد كه اين دورنماي ناخوشايند تنها نشان دهنده وضعيت درمان نشده اختلال وسواس است. بنابراين در صدد حل ريشه اي اين اختلال باشيد.
توصيه ها:
1. كنترل چنين افكار مزاحم نيازمند تلاش مستمر و مداوم شماست و نبايد پنداشت كه با بيان يكى دو نكته همه چيز درست مى‏شود.
2. خطور اينگونه افكار مزاحم در ذهنتان كه بدون اختيار به شما هجوم مى‏آورند، گناه محسوب نمى‏شود. بنابراين نگران آن نباشيد.
3. معمولًا اين افكار به هنگام بيكارى به سراغ فرد مى‏آيد، سعى كنيد با يك برنامه‏ريزى دقيق و حساب شده تمام اوقات شبانه‏روزى خود را پر كنيد و هيچ‏گاه بيكار نباشيد. به مطالعه، نظافت اتاق، كمك به دوستان، ورزش و مشغول باشيد. و هر گاه بيكار شديدخود را به كارى مشغول سازيد.
4. براى اوقات شبانه روز جدولى را تهيه كنيد و كارها و فعاليت هاى شبانه روزى خود را در آن يادداشت نموده و سعى كنيد برنامه اى تهيه نمائيد كه زمان خالى بودن فعاليت نداشته باشيد. برنامه تدوين شده بايد متناسب با توانايى هاى جسمى و روانى تان باشد (جدول خود كنترلي اسكينر مناسب است. شما مي توانيد اين جدول را در اينترنت جستجو نماييد).
5. مطمئن باشيد وقتى به چيزى فكر مى‏كنيد به اين معنا نيست كه آن كار را انجام خواهيد داد مثلًا اگر در ذهن و قلبتان به فردى فحش مى‏دهيد، به اين معنا نيست كه آن جمله و كلام زشت و فحش را به زبان جارى خواهيد كرد. يعنى فكر كردن درباره موضوعي الزاما به فعل و انجام آن منتهى نمى‏شود.
6. در صورتى كه با رعايت توصيه هاي متخصصين درمانگر خود به چنين افكارى اهميت ندهيد مطمئن باشيد اگر تحمل كنيد. پس از چندى نهايتا آن را رها خواهيد كرد.
7. هرگاه فكر مزاحم به سراغ شما آمد خود را مشغول كار ديگرى كنيد و با ايجاد حواس‏پرتى از آن افكار مزاحم دورى كنيد.
8. هرگاه اين فكر به سراغتان آمد و متوجه شديد، وسط افكار به خود بگوييد:«بس است ديگر» و بدين وسيله رشته افكار مزاحم را قطع كرده و به سراغ مطلبى ديگر خواهيد رفت.
9. اگر احساس مى كنيد نمى توانيد يا در عمل نتوانستيد، موضوعات جايگزين را به جاى افكار مزاحم وسواسى خود قرار دهيد، كش نازكى را دور مچ دست خود ببنديد و هرگاه بدون اختيار افكار مزاحم به سراغتان آمد، آن كش را بكشيد و رها كنيد تا با احساس دردى كه روى مچ دستتان ايجاد مى شود، از آن فضاى روانى بيرون آئيد نا خودآگاه موضوع ذهنى تان عوض خواهد شد. توجه داشته باشيد كه از روشهاي مشابه اما خطرناك بشدت پرهيز كنيد.
10. راهكارهاى فوق را حدود يك ماه به كار بگيريد. دو عامل عمده اى كه به اين گونه مشكلات دامن مى زند عبارتند از بيكارى و تنهايى. البته تعارضات فكرى و روانى مبتنى بر گذشته فرد در اين ميان تأثيرگذار است و ريشه يابى آن نيازمند يك دوره روانشناسي باليني است.
موفق باشید.