باسلام وخسته نباشیدمن 8ماه پیش بادختری آشنا شدم وازروی بچگی به مدت یه هفته بهش قول ازدواج دادم وبعدیه هفته بلافاصله گفتم که نمیتوانیم باهم ازدواج کنیم امااو به خاطر علاقه به من ولم نکرد وازآنتاریخ تا امروز ماارتباط بدنی متاسفانه داشتیم والان وی اظهارمیکند که من به وی خیانت کرده ام وعذاب وجدان تمام وجودم رافراگرفته البته طی این 8ماه من فقط بخاطره اینکه ناراحت نشه ودلش نشکند چون پدری ندارد ولش نکردم. آیا این امرخیانت است؟؟؟؟ گناه بزرگیست؟؟؟ باتوبه اصلاح میشود؟؟؟؟ اگروی من رانفرین کند نفرینش دامنگیر من میشود؟؟؟؟ فقط لطفا جوابم را کامل بدهید خیلی ممنون.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
حالا كه آبرو و حيثيت او را بردي، و شانس ازدواج او را كاستي بلكه از بين بردي، و از او به مدت هشت ماه به عيش و لذتجويي هاي حرام پرداختي، عذاب وجدان شما را فرا گرفته است؟ شكي نيست كه مدت هشت ماه همراه و همگام شيطان بوديد، هم خيانت كردي و هم به خاطر ارتباط بدني تان، گناه كبيره و بزرگي را مرتكب شديد. اگر واقعا به خاطر نداشتن پدر و دلسوزي نسبت به وي آن گناه بزرگ را مرتكب شدي، چرا با او ازدواج نمي كني؟ بله با توبه حقيقي گناه بخشيده مي شود، اما چرا توبه قلبي را با ازدواج با او كامل نمي كني، تا اينكه تا آخر عمر هم وجدانت آرام و آسايش داشته باشد، و هم توبه ات زودتر قبول گردد، و هم آن دختر را تا آخر عمر از خود راضي كرده باشي؟
اين نظر ما بود كه عرض كرديم در عين حال مجبور به ازدواج با او نيستيد، تحقيق كنيد ببينيد اگر دختر شايسته اي است با خانواده در ميان بگذاريد و به خواستگاري برويد وگرنه ارتباط خود را با او قطع كنيد و براي عاقبت بخيري خود و او دعا و استغفار كنيد.
موفق باشید.