میدانید که مدتی از کشف این ذره میگذرد و شبهاتی پیرامون این مسئله در اذهان عمومی به وجود آمده است؟

این که یک ذره امکان ازلی بودن یا چیزی شبیه به این را دارد باعث موجی از حملات بی دینان به متدینین شده است

با سپاس

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در مورد مطالب نقل شده به چند نكته اشاره مي شود:
1- چنان كه مي دانيد از منظر قوائد علوم تجربي وجود ذره هيگز هرچند بر اساس آزمايش هاي انجام شده در مركز "سرن" سوئيس و بر اساس شواهد موجود به بالاترين درجه اثبات رسيده، اما هنوز نمي توان وجود آن را حتي از منظر علوم تجربي قطعي دانست. زيرا خود اين دانشمندان اعلام نموده اند كه قطعيت آماري وجود اين ذره به حدود 4.9 سيگما رسيده است و معمولا زماني اعلان قطعي يك مورد زماني است كه به 6 سيگما مي رسد .
2- بر فرض صحت اثبات ذرات هيگز به نظر نمي رسد كه وجود يك ذره مادي كه تشكيل دهنده عام ماده و عنصر اصلي شكل گيري كائنات تلقي شود به معناي ازلي بودن آن باشد ، در واقع هرچند اين ذره به نام "به ذرّه خدا" مشهور شده است ، اما ماهيت آن از منظر فيزيكدانان يك ذره بنيادي اوليه فرضي داراي جرم بالا است كه مشاهده تجربي اين ذره ممكن است بتواند درباره چگونگي جرم‌ دار شدن ماده توسط ذرات بنيادي بدون جرم ديگر، توضيح دهد.
بنابراين، ذره هيگز هرچند يك مؤلفه بسيار مهم در دنياي ماده ‌است. اما اين امر به معناي ازلي بودن اين ماده نخواهد بود و نمي توان نقش فاعلي داراي شعور را به او ببخشد و او را در مقام علت فاعلي عالم تعريف نمايد.
3- اصولا بر فرض ازليت ماده و عالم ماده يا بخشي از آن باز اين امر و وجود چنين ماده اي هيچ تهافت و تناقضي با باورهاي فلاسفه الهي نخواهد داشت. زيرا از منظر علوم فلسفي، عالَم حقيقتي ازلي است و نمي توان براي آن ابتدائي تصور كرد هرچند داراي تطورات و تبديل هاي شكلي گوناگوني باشد؛ اما از گذشته هاي دور فلاسفه معتقد بودند كه عالم به معناي مخلوق خداوند بايد حقيقتي ازلي باشد و نمي توان زماني را يافت كه خدا بوده باشد و عالم به عنوان مخلوق او وجود نداشته باشد.
علت اين ديدگاه فلاسفه اين است كه بر اساس نظر آن ها وقتي علتي را تامه فرض كرديم، ديگر نمي توانيم معلولش را از او جدا فرض كنيم. از اين رو نمي توان فاصله زماني بين معلول و علت تامه فرض كرد. البته وجود معلول از اين جهت كه وجودي وابسته و فقير است، در همه حال بي نياز از علت تامه نخواهد بود. پس گرچه عالم همانند خداوند قديم است. اما اين تفاوت در بين آن ها هست كه عالم تنها قديم زماني است، ولي خداوند علاوه بر قديم زماني بودن قديم ذاتي (وجودغني و غير وابسته به ديگري) نيز مي باشد.(1)
با توجه به آنچه ذكر شد بايد دقيقا ديد كه منشا اشكالات و هجمه ها بر عليه دين داران و باورهاي ديني چيست و با تحليل درست در مقام پاسخ آن برآمد ف هرچند تجربه نشان داده اين قبيل حملات معمولا يا ناشي از عدم درك درست باورهاي دين مداران و خداباوران است و يا تنها عملياتي رواني و رسانه اي براي تقويت جبهه بي خدائي و الحاد.
پي‌نوشت‌:
1. رك : شهيد مرتضي مطهري، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران 1374 ش، ج 6، ص 105.
موفق باشید.