با سلام و خسته نباشید
لطفا بفرمایید این چه دینی است که ما داریم، با توجه به اینکه دین بودایی از هند شروع شده و در همان زمان آغازین پیروان زیادی از هند و چین و ژاپن به خود اختصاص داده و کتاب بودایی تقریبا در همان زمان آغازین به زبانهای چینی و ژاپنی برگردانده شد که کار خیلی مشکلی هم بوده، و مردم زیادی هم از چین و ژاپن به این دین گرویدند چون درباره ی دنیای پس از مرگ حرفی برای گفتن داشت،

ولی متاسفانه وقتی کار اسلام را در مورد گسترشش در کشورهای هند، چین و ژاپن نگاه می کنیم می بینیم که هنوز 2 سال پیش قران به زبان چینی ترجمه شده است! حال معلوم نیست به زبان ژاپنی ترجمه شده است یا نه! با توجه به اینکه می بینیم مردم این 3 کشور تشنه ی دینی کامل بوده اند (همانطور که در بالا در مورد مردم چین گفتم)، ولی متاسفانه نه پیامبر اکرم کاری برای ترویج اسلام در این کشورها کردند و نه 12 امام ما شیعیان، این 12 امام در طول زندگیشان چکار می کردند؟ چرا اقلا قران را به زبانهای دیگر ترجمه نکردند؟
چرا مبلغانی را برای ترویج اسلام به این 3 کشور نفرستادند؟ چرا این 3 کشور به اندازه ی پیروان بودایی، پیرو مسلمان نداشته باشد؟ چرا در هند عوض اینکه امامان ما پیش دستی کنند و مبلغانی به آنجا بفرستند، چپاولگرانی مسلمان نما همچون مغول به آنجا یورش ببرند و حتی آثاری از مساجد بزرگ را احداث کنند که هر گاه مردم هند به آن مساجد برسند آب دهانشان را به آن مساجد بیندازند و بیزاری بجویند از دین اسلام؟ امام زمان چکار می کند چرا بیکار نشسته؟ مگر امام زمان نمی تواند با سخنرانی های خود به زبان همان 3 کشور، حداکثر آن مردم 3 کشور را مسلمان کند؟ چرا نمی کند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در نامه شما نكاتي وجود دارد كه قابل نقد مي باشند و اسناد تاريخي خلاف آن را گويا مي باشند. لكن به صورت كلي نكاتي ذكر مي شود:
1- گسترش اسلام در مناطق شرق آسيا از جمله چين و هند و سنگاپور و مالزي و اندونزي كه اكثريت جمعيت آن را مسلمانان تشكيل مي دهند طبق اسناد تاريخي به گونه اي نيست كه شما تصوير فرموده ايد و اسناد تاريخي از گسترش صلح آميز و مسالمت آميز آن در اين مناطق گزارش مي دهد.(1)
2- هر دين به صورت طبيعي در منطقه اي كه به وجود آمده است گسترش اوليه وسيعي پيدا مي كند و در مناطق ديگر به مرور زمان و با توجه به مقبوليت دعوت آن و غناي محتوا و فعاليت مبلغان گسترش پيدا مي كند.
به همين جهت مكتب بوديسم ( اطلاق مكتب بر بوديسم از دين مناسبت تر است چرا كه بوديسم يا هندوئيسم را نمي توان به عنوان دين كه در آن ريشه آسماني داشتن و اعتقاد به توحيد داشتن شرط است ٰ شناخت) در منطقه اي كه به وجود آمد در طول هزاران سال گسترش پيدا كرد و دين اسلام نيز به همين صورت در عرض كمتر از نيم قرن از مرزهاي فرانسه ( اسپانيا و جنوب ايتاليا از يك طرف و منطقه بالكان از طرف ديگر) تا مرزهاي چين و از جنوب سيبري تا قلب آفريقا گسترش پيدا كرد.
چنين اشكالي كه شما بر نحوه گسترش اسلام گرفته ايد كه چرا در منطقه شرق آسيا آن هم در ژاپن و چين به سرعت گسترش پيدا نكرد ٰ به خود مكتب بوديسم و هندوئيسم هم وارد است كه چرا بعد از هزاران سال نتوانستند از منطقه محدود شرق آسيا ( كه آن هم در طول ساليان در حال تحليل رفتن است ) به مناطق ديگر مانند آسياي مركزي و غرب آسيا و اروپا و آفريقا و آمريكا و حتي استراليا كه نزديك ترين منطقه به آنها است گسترش پيدا كنند؟!!!
البته علت عدم گسترش معلوم است كه به خاطر محتواي شرك آلود و خلاف فطرت آن ( هر چند كه در بسياري از مسائل خيلي حرفها زده است ) مي باشد در حالي كه برعكس آن اسلام با وجود تمام مخالفت ها و توطئه هائي كه در طول تاريخ در جهت مانع تراشيدن در مقابل گسترش آن از طرف دشمنان اعمال مي شد(جنگهاي صليبي در گذشته و تبليغات سنگين رسانه اي صهيونيست و جنگ هاي استعماري غرب عليه اسلام و مسلمانان در صده هاي اخير نمونه هاي بارز اين مساله مي باشند)‌ باز در حال گسترش چشمگير است و طبق اعتراف سازمان هاي غربي بيشترين گسترش در ميان اديان از آن اسلام است و غرب تا چند دهه ديگر به خاطر محتواي غني آن تا چند دهه ديگر به دين اول اروپا تبديل خواهد شد.
3- بسياري از گسترشهاي دهه ها و سده هاي اوليه اسلام مرهون تلاش هاي ائمه بزرگوار شيعه مانند اميرالمومنين بوده است. لكن بايد به اين نكته توجه داشته باشيد كه ائمه بزرگوار اسلام از طرف دشمنان اهل بيت و منافقين اسلام و خلفاي جور ٰ تحت شديد ترين اعمال فشارها و محدوديت هاي علمي ٰ سياسي و تبليغي بودند. نمونه اين وضعيت اسفناك را شما در زندگي ائمه بعد از امام صادق(ع) بعينه مشاهده مي كنيد. امام كاظم(ع) چهارده سال زندانهاي وحشتناك هارون الرشيد را تحمل مي كند و امام رضا(ع) با نيرنگ مامون تحت نظر او قرار مي گيرد كه اين مساله در مورد امام جواد(ع) نيز از طرف مامون اعمال مي شود و امام هادي و امام حسن عسكري(ع) نيز كه عمده زندگي خود را در پادگان نظامي تحت محاصره شديد نيروهاي امنيتي خلفاي عباسي مي گذرانند به گونه اي كه اصحاب آن بزرگواران به بهانه هاي دستفروش و روغن فروش و پارچه فروش وووو به ايشان نزديك شده و مطالب خود شيعيان را با ايشان در ميان مي گذاشتند.
در حدود چهار الي پنج سال به خاطر درگيري هاي بني اميه و بني العباس فرصتي براي ائمه عليهم السلام براي بيان معارف دين و گسترش حقيقت دين به دست آمد كه دو امام بزرگوار (امام باقر(ع) و امام صادق(ع)) با استفاده از اين فرصت پيش آمده هزاران شاگرد در علوم مختلف تربيت كردند كه هر كدام به چراغ راهنماي مردمان در سراسر جهان اسلام تبديل شدند. غيبت امام زمان(عج) هم به عنوان آخرين هادي الهي و ذخيره خداي متعال براي هدايت مردم و برقراري حكومت جهاني عدل ٰ‌علتي جداي از اين فشارها و توطئه ها نداشته است و تازماني كه اين موانع رفع نشود و مردم آمادگي حضور و حمايت از ايشان را به دست نياورند اين غيبت ادامه خواهد يافت.(2)
پي نوشت:
1. براي مطالعه در اين رابطه ر.ك: راضيه نجاتي حسيني ٰ‌ عوامل گسترش اسلا و مذهب تشيع در شبهه قاره هند در قرون وسطي . اين مقاله را در اين آدرس مي توانيد ملاحظه بفرمائيد. http://www.ensani.ir/storage/Files/20101101125341-50.pdf
2. براي مطالعه بيشتر در رابطه با زندگي ائمه عليهم السلام و شرائط زندگي آنها چگونگي فعاليت ايشان و نيز فلسفه غيبت ر.ك : مهدي پيشوائي ٰ‌ سيره پيشوايان ٰ‌ نشر موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت عليهم السلام. در اين آدرس مي توانيد به اين كتاب دسترسي پيدا كنيد. http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/34894/
موفق باشید.