با سلام
ان طور که در ادیان آمده است نسل انسان ها از حضرت آدم وحوا می باشد ،با درنظر گرفتن این واقعیت بقایای به جامانده ازموجودات تکامل نیافته تر مانند انسان های نئاندرتال و...را چگونه توجیح میکنید ؟
همچنین اگر تمام انسان ها از حضرت آدم وحوا می باشند چطور است که نژادهای متفاوتی بر روی زمین زندگی می کنند ،با درنظر گرفتن اینکه محل زندگی و شرایط محیط طبیعی در نزاد ورنگ پوست وی تاثیر گذار نخواهند بود ؟
لطفا با ذکر دلایل علمی و قرآنی پاسخ دهید .

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

انتساب نسل كنوني بشر به يك والدين يعني آدم و حوا عليهما السلام از مشتركات اديان ابراهيمي است، اما سخن در آن است كه اين دو نفر چگونه خلق شده اند؟ آيا به طريق تكامل و در نتيجه توالد و تناسل موجودات همانند خود و از نسلي كه به انسان هاي نئاندرتال و كرومانيون و... منتهي مي شود يعني همان تئوري تكامل يا از طريق خلقت دفعي و فيكسيسم؟
بر اساس منابع اسلامي در مجموع مي توان گفت كه تئوري خلقت دفعي حضرت آدم از خاك بيش تر مورد تاييد و توافق آيات و روايات است. اما كيفيت اين تبديل و تغيير ماهيتي براي ما روشن نيست.
اما در هر حال هيچ منعي وجود ندارد كه قبل از نسل كنوني بشر كه به حضرت آدم و حوا عليهما السلام منتهي مي گردد، نسل هايي از موجوداتي شبيه انسان هاي كنوني هم وجود داشته اند كه آثار به جاي مانده از آن ها هر از گاهي به دست مي آيد. اما نسل آن ها قبل از آغاز نسل كنوني بشر منقرض شده باشد.
مي توان به يقين گفت نسل كنوني بشر ناشي از خلقت اعجازگونه يك زن و مرد و توالد و تناسل آن دو است، اما قبل از اين نسل موجودات ديگري همچون انسان روي زمين مي زيستند كه از كيفيت خلقت و زندگي آن ها اطلاع چنداني نداريم. چه بسا خلقت آن ها نتيجه تطور انواع و تكامل و فرگشت موجودات باشد. در نتيجه با اين فرض هم مي توان نظريه فرگشت را درست دانست و هم خلقت دفعي آدم و حوا(فيكسيسم) را.
اتفاقا ممكن است از بعضى آيات قرآن هم استفاده كرد كه قبل از آفرينش حضرت آدم، ابوالبشر و نسل او، انسان‏هايى ديگر در زمين زندگى مى‏كرده‏اند؛ مانند آيه « وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىّ‏ِ جَاعِلٌ فىِ الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَ تجَْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ.(1)؛ زمانى كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: مى‏خواهم در زمين جانشينى بگذارم، گفتند [باز] در زمين كسانى مى‏گذارى كه در آن فساد كنند و خون‏ها بريزند» كه از آن برمى‏آيد قبل از آفرينش بنى آدم، دوره ديگرى بر انسانيت گذشته است كه فرشتگان از نتيجه اعمال و رفتار آن ها ناراحت بودند.
همچنين در بعضى از روايات وارده از ائمه (ع) مطالبى آمده كه سابقه ادوار بسيارى از بشر را قبل از دوره حاضر اثبات مى‏كند. در روايتي امام صادق(ع) به يكي از اصحاب فرمود: شايد گمان مى‏كنيد كه خدا غير از شما هيچ بشر ديگرى را نيافريده است. نه، چنين نيست؛ بلكه هزار هزار آدم آفريده كه شما از نسل آخرين آن ها هستيد. (2)
در نتيجه مشابهت انسان نماهائي مانند انسان هاي نئاندرتال يا كرومانيون و مانند آن دليل بر اشتراك نژادي نسل ما با آن ها نيست و آن ها مي توانند موجودات مستقلي باشند كه به طور دفعي يا در نتيجه تكامل نوعي خلق شده باشند.
اما در خصوص دليل تفاوتهاي فردي و نژادي مانند تفاوت در رنگ پوست و ... لازم به ذكر است كه اين مساله امري طبيعي وعادي در علم ژنتيك است؛ اصولا تبديل و تحول در ويژگي هاي ظاهري موجودات در روند زاد و ولد و تداوم نسل آنها بر اثر عوامل گوناگون محيطي و شرائط وموقعيت هاي مختلف امري كاملا طبيعي و منطقي است. كافي است كه نگاهي به تفاوت ظاهري انسان ها در يك محيط خانوادگي و جغرافيايي در طي چند نسل بيندازيد تا متوجه بروز تغييرات مختلف در اين زمينه باشيد.
كاملا منطقي و پذيرفتني است كه نسل هاي دور فرزندان آدم وحوا عليهماالسلام مثلا نسل هزارم آنها آن هم در شرائط و موقعيت هاي گوناگون محيطي و جغرافيايي با تغيير انواع شيوه هاي زندگي و منابع تغذيه و... از ويژگي هاي ژنتيكي و شمايل ظاهري پدران خود بسيار دور شود و نسل كنوني آن ها تبديل به يك نژاد خاص با ويژگي هاي ظاهري متفاوت گردد.
پي نوشت ها:
1. بقره (2)، آيه 30.
2. شيخ صدوق، توحيد، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1398 ه ق، ج 1، ص 277.