با سلام ادعای ما درباره اسلام این است که احکام اسلام برای تمامی زمانها وضع شده است و برای همه مشکلات راه حلی را ارائه می کند. اخیرا مراجع تقلید درباره استفاده از رایتل فتوا به حرمت استفاده از آن داده اند. به نظر می رسد این نوع فتوا ها، پاک کردن صورت مسئله می باشد. زیرا بالفرض که ما بتوانیم جلوی استفاده از رایتل را بگیریم، آیا می توان جلوی پیشرفت و تکنولوژی را گرفت؟ آیا اسلام درباره تبعات و مفاسدی که تکنولوژی به همراه خود دارد، برنامه و راهکاری ندارد؟ آیا به نظر شما حکم به تحریم استفاده از رایتل، راه کار است یا پاک کرده صورت مسئله؟ خلاصه اینکه برنامه اسلام در رابطه با تکنولوژی چیست؟ خواهشا راهنمایی فرمایید. باتشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
تكنولوژي واژه مركبي از تكنيك (tecgnic) و لوژي مي باشد. «logy» «لوژي» از لوگوس «Iogos» به معناي عقل گرفته شده است، بنابراين تكنولوژي علم است، يك نحو تفكر است، يكنوع عقلانيت است. امكان ندارد كه تكنيك در جايي بدون هيچگونه شرايط و مقدماتي پيدا شود و رشد نمايد. بلكه از جملة شرايط و مقدمات پيدايش تكنيك، تفكر و عقلانيت فني است، و مثل يك ارگانيسم و يك ماشين منظم و مرتب و هماهنگ و راحت كار مي كند تا راه توسعه هموار گردد. امروز دنيا بر محور علم مي‌چرخد، كليد همه جوامع، علم و اطلاع فني است، بدون علم نمي‌توان جامعه‌اي غني، مستقل، آزاد، عزيز و قوي بوجود آورد.نظر اسلام دربارة تكنولوژي را مي‌شود چند جور بررسي كرد: يكي از آن جهت كه تكنولوژي علم است، و نظر اسلام را در باب علم دانست، دوّم آن‌كه نظر به خود اسلام كرد كه «اسلام چگونه ديني است؟ چه هدفهائي دارد؟ و چگونه جامعه‌اي را مي‌خواهد؟ قلمرو دين چه اندازه وسعت دارد، آيا دامنه دستورهاي اين دين در همه شؤون حياتي و اجتماعي و اقتصادي و سياسي بشر نظر دارد و در همة آن‌ها منظور و هدفهائي دارد كه بايد تامين گردد.
ديدگاه اسلام نسبت به علم اين است كه «از قديم‌ترين زماني كه كتب اسلامي تدوين شده در رديف ساير دستورهاي اسلامي مثل نماز و روزه بابي هم تحت عنوان «باب وجوب طلب العلم» (و باب فضل العلم)(1) باز شده و علم بعنوان يكي از فرائض شناخته شده است.(2) از دوره طفوليت اين نداي پيامبر اكرم (ص) آوازه گوش هر مسلمان بود و هست:
چنيـن گفت پيغمبر راستگـوي زگهواره تا گور دانش بجوي
«اطلبو العلم ولو بالصين» طلب دانش كنيد ولو اين‌كه براي دست‌يابي آن نياز باشد كه به چين سفر كنيد.«چين به عنوان دورترين نقطه و يا به اعتبار اين‌كه در آن ايام يكي از مراكز علم و صنعت جهان بوده ياد شده است.(بهر حال) هر علمي كه متضمن فائده و اثري باشد و آن فائده و اثر را اسلام برسميت بشناسد يعني آن اثر را اثر خوب و مفيد بداند، آن علم از نظر اسلام خوب و مورد توصيه و تشويق است.(3)
اسلام در اثر تشويق مسلمين به علم و ترويج نشاط حياتي، روح معاضدت و همكاري و تعامل و تساهل را جانشين تعصبات دنياي باستاني كرد و در مقابل رهبانيت كليسا، كه ترك و انزوا را توجيه مي‌كرد با توصية مسلمين به «راه و سط» توسعه و تكامل صنعت و علم انساني را تسهيل كرد.(4)
از سوي ديگر «قرآن مسائلي را به عنوان مطالعه و تفكر پيشنهاد مي‌كند، اين موضوعات همانهاست كه نتيجه مطالعه آن‌ها همين علوم طبيعي و رياضي و زيستي و تاريخي و غيره است كه امروز در دنيا مي‌بينيم.»(5)
و به گفته استاد احمد آرام: در كتاب آسماني دين حنيفي كه تشرف آن را داريم هر جا مناسبتي پيش مي‌آمده، آدمي به انديشيدن و بهره جستن از خرد خويش براي پي بردن به اسرار جهان دعوت شده است. آن هم «أَ فَلا تَعْقِلُونَ» «لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ» «فانظرو» و نظاير فراوان اينها كه در قرآن كريم آمده همه دستورهايي است كه افراد اسلام را به تفكر و تدبر در هر چه آفريده شده است، مي‌خواند و اين خود آغاز علم و دانش است.(6)
اسلام در بدو ظهور خود با قرائت و خواندن و تعليم ظهور كرد. ظهور اسلام، ظهور يك جهان‌بيني ويژه و نوين و يك تفكر نو و تازه بود... اسلام در واقع دعوت به يك عقيده دعوت به يك انديشه است ... از اين رو قرآن كريم همواره دعوت به تعقل و انديشيدن مي‌كند و از اصل تقليد در انديشه و عقيده پرهيز مي‌دهد.(7)
در حوزه اسلام از همان آغاز، روحية جويايي علم و منش عقلي تقويت گشت و اينهم راه را براي پيدايش علوم و قواعد و زياني كه بتوان با آن مسائل و مباحث انديشه‌اي را در ميان نهاد، باز كرد.
تاريخ زندگاني انبياء گذشته نيز شاهدي است گويا كه دين هيچ وقت با دانش فني و صنعت مخالف نبود. بلكه خود انبياء از اين دانش بهره‎مند بودند و از آن استفاده و امرار معاش مي‎كردند و به ديگران تعليم مي‎دادند. مثلا حضرت سليمان (ع) از امكانات فراواني برخوردار بود و قرآن كريم نحوة استفاده او را از وسايل صنعتي آن روزگار را در سوره سبأ(8) بازگو مي‎كند .به همين جهت:
الف) اصل فرايند صنعتي در دين ممدوح و مورد ترغيب مي‌باشد.
ب) لزوم استفاده صحيح از صنعت و تكنولوژي خواست قرآن است و بهره‌ برداري از آن در امور تخريبي تهاجمي، سوزنده، كشنده و تباه كننده، زمين يا دريا، هوا، گياهان، جانواران، انسانها، مناطق معمور و يا... هرگز روا نيست.
ج) مهمترين بهرة درست ازصنايع پيشرفته هر عصر عبارت از تأمين نيازهاي علمي و عملي مردم آن عصر مي‌باشد.
د) آنچه كه در اين نمودارها ذكر شده جنبه تمثيل دارد نه تعيين يعني مثال بهره صحيح در قرآن بازگو شد نه آن‌كه استفاده درست منحصر در همين چند مورد مي‌باشد.
بنابراين از مجموعه اين نمودارها مي‌توان خط مشي دين را دربارة بهره‌برداري از صنايع و تكنولوژي استنباط نمود كه استفاده از تكنولوژي در تمام امور سازنده و سودمند رواست.(9)
منابع براي مطالعة بيشتر:
1.مطهري، مرتضي، بيست گفتار، تهران، انتشارات صدرا.
2.مطهري، مرتضي، خدمات متقابل اسلام و ايران، تهران، انتشارات صدرا.
3.حكيمي، محمد رضا، دانش مسلمين، دفتر نشر فرهنگ اسلامي.
اما در مورد رايتل بايد گفت كه اين حكم پاك كردن صورت مساله نيست. وقتي در اسلام امري ممنوع و حرام مي شود، به دو لحاظ است:
اول: گاهي به علت اين است كه آن شيئ هيچ منفعت حلالي ندارد. همانند: بت. (اين قسم قطعا حرام است)
دوم: گاهي يك شيئ هم استفاده ي حلال دارد و هم استفاده ي حرام. همانند: چاقو، تلويزيون، ماهواره، موبايل تصويري و ... . در اين صورت چنانچه دو شرط زير را داشت، حلال مي باشد: اول: استفاده ي حلال كم نباشد. مثلا اگر اكثر برنامه هاي تلويزيون ترويج فرهنگ غرب باشد، خريد و فروش تلويزيون حرام است. ولي اگر همين تلويزيون استفاده ي حلال زيادي داشته باشد؛ حلال است. تلفن تصويري هم از همين قبيل است. چنانچه در جامعه اي استفاده حلال از موبايل تصويري كم باشد، تلفن تصويري حرام مي گردد. ولي اگر در همان جامعه، فرهنگ استفاده از موبايل تصويري وجود داشته باشد قطعا تلفن تصويري حرام نمي باشد.
نكته آخر كه لازم است تذكر داده شود اين است كه از ميان مراجع حضرات سيستاني و صافي گلپايگاني استفاده از رايتل را بدون وجود مفسده بلا اشكال دانسته اند.
پي نوشت ها:
1. كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1365ش، ج1، ص30.
2. مطهري، مرتضي، بيست گفتار، تهران، انتشارات صدرا، 1372ش، ص216.
3. همان، ص219.
4. حكيمي، محمد رضا، دانش مسلمين، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، بي تا، ص7.
5. بيست گفتار، همان، ص220.
6. دانش مسلمين، همان، ص5ـ6.
7. همان، ص3.
8. سباء(34) آيه12ـ13.
9. جوادي آملي، عبدالله، بنيان مرصوص امام خميني، قم، نشر اسراء، 1383ش، ص346ـ347ـ348.
موفق باشید.