با عرض سلام من دختری 19ساله از خانواده ای مذهبی هستم مدت 6ماه است که عقدکرده ام مراحل صیغه و عقد با سرعت در مدت یک ماه انجام شد یک بار به شوهرم زمان خواستگاری جواب رد دادم چون متوجه شدم کمی خسیس بوده و با درس خواندن من مشکل دارد که بعد واسطه ما که عموی ایشان بود گفت باهاش حرف زدم قبول کرده منم چون از کتابهای اقای دهنوی استفاده کرده بودم و دیدم بقیه شرایطش خوبه جواب مثبت دادم البته به شرطی که درس خواندن تا مدارج عالی در عقد نام شرط باشد ام اکنون بعد 6 ماه متوجه شدم سر همون مسائل هنوز مشکل دارد بهم میگه انشالله برای مدارج عالی باهم همفکری میکنیم میگم شما عقدنامه رو امضا کردی دیگه جای همفکری نیست ولی باز معلومه که مشکل داره یکبار هم مشاوره رفتیم اقای مشاور گفت نه هیچ مشکلی ندارید در حالیکه من دارم می بینم داریم سر خرید عروسی دعوامون شد به خاطر پولش رفت ده روز ازش خبری نبود خیلی اذیت شدم الان احساس میکنم اصلا بهش علاقه ندارم با وجود اینکه اون ابراز علاقه میکنه خواهش میکنم کمکم کنید مخوام طلاق بگیرم ولی به راهنماییتون احتیاج دارم بگید درسته طلاق بگیرم یا نه کمکم کنید
باتشکر
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ببينيد اگر قرار باشد تا مشكل كوچكي براي زوجين به وجود بيايد آنها گزينه طلاق را انتخاب كنند مسلماً سنگ روي سنگ بند نمي ماند و لازم مي آيد كه اكثر قريب به اتفاق ازدواج ها به طلاق بينجامد. چرا كه معمولاً در زندگي زوجين، اختلافات جزئي، اختلاف نظر، اختلاف سليقه و برخي مشكلات به صورت طبيعي وجود دارد. اين زوجين هستند كه با همفكري، همدلي، همكاري، كمك و ياري همديگر موانع را از سر راهشان بر مي دارند و مشكلات را به صورت اصولي حل مي كنند. اين طوري هم صفا و صميميت بين آنها بيشتر مي شود و هم به تجربيات و توامندي آنها افزوده مي شود و آنها را براي مقابله با مشكلات بزرگ تر آماده تر مي گرداند.
اگر همسرتان از لحاظ مالي فردي متموِّل و متمكِّني است اما با اين حال، خساست به خرج مي دهد و به قول معروف دست و دل باز نيست در اين صورت، شما حق داريد از دست او ناراحت باشيد. اما اگر همسرتان از لحاظ مالي مثل خيلي از جوانان ديگر كه در آستانه ازدواج قرار دارند دستش باز نيست و شايد اصلاً تحت فشار بوده و به سختي مي تواند هزينه عروسي و باقي زندگي خود را تأمين كند در آن صورت، كم خرج كردن او و يا خرج نكردن او دليل بر خساست او نيست. طبيعتاً انساني كه پول كافي ندارد نمي تواند ريخت و پاش نمايد و خودش را به زحمت بيندازد بلكه بايد با برنامه ريزي و قناعت طوري زندگي خود را پيش ببرد كه نه تنها به ديگران مقروض نباشد. بلكه با همان پولي كه دارد بيشترين بهرهوري را از آن داشته باشد و بتواند چرخ زندگي را با آن بچرخاند.
به طور حتم، اگر همسرتان از لحاظ مالي در مضيقه مي باشد، بايد او را درك كنيد و به او حق بدهيد كه خريد عروسي و هزينه هاي آن احتياط كند و بيش از مقدار ضرورت خرج نكند. البته ادب اقتضا مي كند كه شما نيز به عنوان همسر او با او راه بياييد و تا آن جا كه مي توانيد از هزينه هاي اضافي اجتناب كنيد تا همسرتان در همين ابتداي زندگي به عسر و حرج نيفتد.
به هر حال، تا خساست همسرتان به اثبات نرسد، هرگز نمي توان با اين سادگي درباره ادامه زندگي تصميم گيري كرد. البته اگر خساست همسرتان به اثبات هم برسد باز در اين صورت، نمي توان به اين سادگي گزينه طلاق و جدايي را انتخاب كرد بلكه، بايد روي همسرتان كار كنيد و با كمك مشاوران و روانشناسان اين خصلت بد را از وي دور كنيد.
درباره ادامه تحصيلتان و شرط و شروطي كه در اين باره با همسرتان گذاشته ايد بايد بگوييم كه خيلي از دختران تحت تأثير روحيه آرمانگرايانه و كمالگرايانه، تحصيلات و كسب مدارج عالي علمي را براي خود كمال و افتخار بزرگي فرض مي كنند. اما وقتي ازدواج مي كنند و وارد زندگي مشترك مي شوند مقداري آن روحيه آرمانگرايانه و كمالگرايانه آنان تعديل مي شود و ديگر ادامه تحصيلات و كسب مدارج عالي علمي براي آنها به مانند روزهاي مجردي و روزهاي نخست زندگي مشترك در اولويت نخست قرار نمي گيرد. البته از آنجا كه شوهرتان شرط كرده كه با ادامه تحصيل شما مخالفت نكند عملاً مانعي براي ادامه تحصيل شما وجود ندارد. اما بايد توجه داشت كه اولويت نخست شما بعد از ازدواج رسيدگي به امور منزل و رفع نيازهاي شوهر و فرزندان است از اين روي بايد به گونه اي برنامه ريزي كنيد كه اين مهم فداي وظايف اصلي شما نگردد بنابراين، اگر شما از وظايف اصلي خود كوتاهي كنيد آنگاه شوهرتان حق دارد از شما شاكي باشد و در شرط و شروط خود تجديد نظر نمايد.
مشكل شوهرتان با ادامه تحصيلتان بيش از هر چيز به اين برمي گردد كه او فكر مي كند ادامه تحصيل شما بر حُسن انجام وظايف شما تأثير منفي مي گذارد بنابراين، اگر شما به وي اطمينان دهيد كه اين چنين مشكلي پيش نخواهد آمد و تمام تلاش شما اين است كه به زندگي مشترك تان برسيد به طور حتم، او حرف شما را مي پذيرد.
در خاتمه اين را مي گوييم كه اگر شما همسرتان را بر اساس معيارها و ملاك هاي اساسي ازدواج انتخاب كرده ايد و در اين خصوص هيچ مشكلي با او نداريد، طلاق گرفتن در اين شرايط به خاطر بروز چند مشكل كوچك، اصلاً و ابداً منطقي نيست حتي ممكن است نوعي كفران نعمت به حساب آيد و باعث شود كه قهر و عذاب الهي دامن شما را فرا بگيرد و نعمات الهي را از شما سلب كند به همين خاطر، به شما توصيه مي كنيم در اين خصوص كاملاً محتاط باشيد و تا تأييد كارشناسان و مشاوران را دريافت نكرديد، تصميم به طلاق و جدايي نگيريد.
موفق باشید.