سلام عليكم
اينكه گفته مي شود در نماز رحمت خدا نماز گزار را فرا مي گيرد منظور چيست؟
و اينكه در روايات آمده با شروع نماز ملائكه اطراف نمازگزار را تا آسمان مي گيرند منظور چيست؟
برای حضور قلب این سوال را مطرح کردم تا انشاالله با دانستن این موضوع بتوانم به حضور قلب در نماز دست یابم
با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
حضرت موسي (ع) در مناجات خويش به خدا عرض كرد: خدايا ! به بنده اي كه در پيشگاه كبريايي تو به نماز مي ايستد ، چه مي دهي؟ فرمود: اي موسي ! به وجود چنين بنده اي در پيش فرشتگان مباهات مي كنم .أُبَاهِي بِهِ مَلَائِكَتِي رَاكِعاً وَ سَاجِداً وَ قَائِماً وَ قَاعِداً ...
در همه لحظات نماز، چه آن زماني كه در حال قيام است ، و چه آن لحظاتي كه در حال ركوع يا سجود است و يا مي نشيند تا تشهد بخواند، به او نگاه رحمت دارم و به فرشتگانم مي گويم: بنده ام را ببينيد كه چگونه خالصانه مي ايستد، مي نشيند، ركوع و سجده مي رود. اي موسي ! كسي را كه من به وجودش مباهات كنم، هر گز او را عذاب نخواهم كرد.(1) چه رحمتي بالاتر از اين كه قبولي نماز سبب قبولي ساير عبادات و كارهاي خير مي گردد، و اگر نماز قبول نشود هيچ عبادت ديگري مقبول نيست؟ (2) آيا هيچ رحمتي بالاتر و هيچ لذتي شيرين تر از اين وجود دارد كه وقتي نماز گزار در اول وقت، آن لحظه اي كه صداي اذان را مي شنود و يا متوجه وقت نماز مي شود با اخلاص و خشوع تمام به سمت سجاده اش مي رود تا نماز بخواند، خداوند به فرشتگانش مي فرمايد: يَا مَلَائِكَتِي! أَمَا تَرَوْنَ هَذَا عَبْدِي كَيْفَ قَدِ انْقَطَعَ عَنْ جَمِيعِ الْخَلَائِقِ إِلَيَّ، وَ أَمَّلَ رَحْمَتِي وَ جُودِي وَ رَأْفَتِي أُشْهِدُكُمْ أَنِّي أَخْتَصُّهُ بِرَحْمَتِي وَ كَرَامَاتِي. اي فرشتگان من ! آيا نگاه نمي كنيد بنده ام را كه چگونه از همه كارها و مردم دست كشيده و به سوي من مي آيد، و اميدوار به رحمت و جود و بخشش و مهرباني و رأفت من است؟ شما شاهد باشيد كه من اين بنده ام را به رحمت و بخشش ها و كرامت هاي خويش مخصوص گردانيدم. وقتي «اللَّهُ أَكْبَرُ» تكبيره الاحرام را گفت و به خواندن حمد و سوره مشغول شد، خداوند به فرشتگان مي گويد: به بنده ام بنگريد كه چگونه تكبير گفت ، او هنگام تكبير دست هايش را تا بنا گوش بالا برد يعني من تنها به حرف خدايم گوش مي دهم، و تنها او را عبادت و اطاعت مي كنم، تنها او منزه از هر عيب و نقصي است، او شبيه و شريك و همانند ندارد، و با خواندن سوره حمد به حمد و ستايش من مي پردازد، « أُشْهِدُكُمْ يَا مَلَائِكَتِي! إِنِّي سَأُكَبِّرُهُ، وَ أُعَظِّمُهُ فِي دَارِ جَلَالِي، وَ أُنَزِّهُهُ فِي مُتَنَزَّهَاتِ دَارِ كَرَامَتِي وَ أُبْرِئُهُ مِنْ آثَامِهِ وَ ذُنُوبِهِ..شما شاهد باشيد همان گونه كه بنده نماز گزار با گفتن تكبير مرا بزرگ شمرد، او را بزرگش مي شمارم، همان گونه كه مرا تعظيم كرد، تعظيمش مي كنم، همان گونه كه با خواندن حمد مرا از هر عيب و نقصي منزه دانست، او را در سراي كرامت و بزرگواري خاص خويش، از هرگناه و لغزش و معصيتي منزه خواهم ساخت، آنان را وارد بهشت خويش مي كنم، و به آنان مي گويم: بنده ام حالا در اينجا آن نماز و آيات قرآني را كه در دنيا مي خواندي، بخوان، تا با خواندن هر حرفي نه يك درجه بلكه درجاتي به تو بدهم كه بالاترين آن « وَ دَرَجَةً مِنْ نُورِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» است.
پرسشگر گرامي ! آن چه گفته شد مقدمه اين حديث طولاني است كه در كتاب شريف « تفسير منسوب به إمام حسن عسكري(ع)، آمده است. مقام پاسخگويي اين مجال را به ما نمي دهد كه تمام محتواي اين حديث شيرين بازگو شود. خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل. اما جمله پاياني حديث اين است: « فَإِذَا سَلَّمَ مِنْ صَلَاتِهِ سَلَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ، وَ سَلَّمَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتُهُ » هنگامي كه نماز گزار سلام نماز را گفت ، خداوند و همه فرشتگانش به او سلام مي دهند. سلام خداوند چيزي جز رحمت و مغفرت نيست. (3)
درك حضور قلب و لذت بردن از عبادت و نماز مقدمات و آداب و شرايطي دارد، در ذيل به برخي از آن ها اشاره مي شود.
1- درك عظمت و بزرگى خدا.
درك عظمت و بزرگى هر كسى به مقدار شناخت و معرفت او بستگي دارد. هر مقدار اين شناخت بيشتر و عميق تر باشد ،‌بزرگى و عظمت او بيشتر جلوه گر خواهد شد. بنا بر اين مهم ترين عامل براي درك عظمت و جلال خدا، و در نتيجه درك حضور قلب در نماز، ارتقا دادن سطح معرفت و شناخت خود و تعميق آن نسبت به خدا و مباني دين است.
2- فراغت قلب و وقت:
تا بر نخيزي از سر دنيا و هر چه هست با يار خويشتن نتواني دمي نشست
يكي از مهم ترين اسباب حضور قلب، فراغت وقت و فراغت قلب است. تعيين اول وقت براي نماز و اختصاص دادن آن زمان براي نماز، زمينه را براي فراغت قلب فراهم مي سازد ، و اين دو زمينه را براي حضور قلب مهيا مي سازند.
حضرت امام خمينى در مورد راه هاى تحصيل حضور قلب مى گويد: " آنچه باعث حضور قلب شود، دو امر است: يكى فراغت وقت و قلب و ديگر فهماندن به قلب اهميت عبادت را. و مقصود از فراغت وقت آن است كه انسان در هر شبانه روزى براى عبادت خود وقتى را معيّن كند كه در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت بپردازد و اشتغال ديگرى را براى خود در آن وقت قرار ندهد. انسان اگر بفهمد كه عبادت يكى از امور مهمه اى است كه از كارهاى ديگر اهميتش بيشتر بلكه طرف نسبت با آن ها نيست.(قابل مقايسه نيست) البته اوقات آن را حفظ مى كندو براى آن وقتى موظف مى كند ... از فراغت وقت،‌مهم تر فراغت قلب است و آن چنان است كه انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنيايى فارغ كند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتّته (=پراكنده) منصرف نمايد و دل را يكسره خالى و خالص براى توجه به عبادت و مناجات با حق تعالى نمايد و تا فراغت قلب از اين امور حاصل نشود، تفرغ براى او و عبادت او حاصل نشود".(4)
3- رفع موانع:
موانع تا نگردانى ز خود دور درون خانه دل نايدت نور
موانع حضور قلب را در يك تقسيم بندي به دو دسته مي توان تقسيم كرد: موانع معنوي و باطني – موانع ظاهري. هيچ مانعي براي حضور قلب بيشتر از گناه – به ويژه غيبت و تهمت و آبروي مؤمن را بردن - و لقمه حرام و شبه ناك و بد اخلاقي نيست. كسى كه به خيانت به مردم، كلاه برداري، رشوه خواري، اختلاس،‌تهمت، غيبت ووو فكر مى كند، براى او قلبى نمانده است تا در آن خدا جلوه كند، و حضور قلبي تحقق پيدا كند، هر چه هست غير خدا است.
دل ز دل بردار اگر بايست دلبرداشتن دلبر و دل داشتن نَبْوَد طريق عاشقان
گناه لذت مناجات را از انسان مى گيرد و با گرفتن لذت شيرينى عبادت، حضور قلب هم خواهد رفت.
نميشود كسي هم به گناه و عيش و نوش غير حلال بپردازد و هم انتظار داشته باشد از عبادت خود لذت ببرد.
رسم عاشق نيست با يك دل دو دلبرداشتن يا زجانان يا زجان بايست دل برداشتن
موانع ظاهري: مانند نماز خواندن در مكان شلوغ و پُر رفت و آمد، پرخوري، جلوگيري از بول، كسالت و خستگي، سر و صدا و نگاه به اطراف، مانع حضور قلب در نماز مي شود.
پي نوشت ها:
1. علامه مجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء بيروت – لبنان، سال انتشار 1404 ق، ج 66، ص 412.
2. شيخ كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365، ج 3، ص 268.
3. تفسير المنسوب الي الام العسكري، ناشر مدرسه الامام المهدي (عج)قم، سال نشر 1409ق، ص 523.
4. امام خميني، چهل حديث، ناشر مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ سوم، تابستان 1372، ص 428.
موفق باشید.