سلام ، من بچه ی کلاس سوم راهنمایی هستم . هم امسال و هم پارسال علاقم بع یکی از دوستام خیلی زیاد شد ، نماز را هم سروقت می خوانم . می خواهم بدانم من باید با این عشق و علاقه ی شدید چکار کنم ، آخه منو مجبور می کنه تا آهنگ های عاشقانه گوش بدم و گناه کنم؟
خواهش می کنم به من کمک کنید .
اگر هم کتابی برایم در نظر دارید به من معرفی کنید .

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
قبل از هر چيز اين را بدانيد كه هر چيزي در اين عالَم حد و مرز مشخصي دارد به همين خاطر، ارتباط دوستي نيز از اين امر مستثني نيست. ارتباط با دوستان هرگز نبايد از حد خود فراتر رود و به دلبستگي شديد و به مرز وابستگي رواني برسد و يا چنان شدت يابد كه افراد را از پرداختن به امور مهم‌تر زندگي همچون تحصيل، كار و كارهاي مهم‌تر ديگر بازدارد و فكر و ذهن آنها را شديداً مشغول سازد بنابراين، از اين كه مي فرمايد: «هم امسال و هم پارسال علاقم به يكي از دوستام خيلي زياد شد» مي توان اين گونه استنباط كرد كه شما در دوستي دچار افراط شده ايد و اين دوستي در حال تبديل شدن به نوعي دلبستگي و وابستگي رواني است از اين روي، بهترين كاري كه مي توانيد انجام دهيد اين است كه از شدت دوستي خود بكاهيد و اجازه ندهيد فكر و ذهن‌تان بيهوده و بي‌جهت مشغول گردد و شما را از پرداختن به امور مهم تر زندگي باز دارد.
نكته مهم‌تر ديگري كه در اين جا توجه به آن ضروري است انتخاب نوع دوست است. اين را بدانيد كه آنچه بايد بيش از لزوم داشتن ارتباط با ديگران و انتخاب دوست مورد توجه و حساسيت معقول قرار گيرد، ميزان و چگونگى ارتباط با همسالان، همكلاسى‏ها، هم محله‌اي‌ها، هم‌شهري‌ها و در نهايت انتخاب دوست است. اگرچه داشتن دوست و روابط دوستانه ضرورت دارد؛ ولى چگونگى آن از اهميت بيش‏ترى برخوردار است به گونه‏اى كه وقتى نحوه ارتباط به اصل مسأله آسيب رساند، براى حفظ امور مهم‏تر و حياتى‏تر، بايد از اصل ارتباط چشم پوشيد. پس بايد در ارتباط با ديگران، به ويژه انتخاب دوست و استحكام بخشيدن به روابط دوستانه، دقت و اهتمام جدى داشت تا به اصل زندگي شما آسيب وارد نكند و آن را مختل نكند و شما را به گناهان بيشتر وادار نسازد.
اگرچه انگيزه و هدف ارتباط دوستانه شما با آن دوست‌تان براي ما روشن نيست و شما نيز در نامه خود به آن اشاره ننموده ايد ولي، ظواهر حاكي از اين دارد كه شما او را به خاطر انگيزه هاي متعالي و بر اساس معيارهاي واقعي دوستي به دوستي با خود انتخاب ننموده ايد. حتي اگر اين گونه بوده باشد با رفتارهايي كه دوست‌تان انجام مي دهد و شما را به قول خودتان مجبور مي كند تا به آهنگ هاي مبتذل گوش دهيد و يا گناه بكنيد، مي توان فهميد كه او ديگر شايستگي ادامه دوستي را ندارد و اصرار بر ادامه رابطه دوستانه و هزينه كردن براي آن اشتباه محض است به همين خاطر، به شما توصيه مي كنيم ابتدا در معيارها و انگيزه دوست‌تان تأمل كنيد و خوب بنگريد كه آن پسر چه خصلت و صفت نيكويي دارد كه شما را شيفته خود كرده است و يا اصلاً چه كمك به رشد و تعالي شما در مسير زندگي مي كند. اگر پاسخ قانع كننده اي براي اين مطلب نيافتيد و يا اساساً آن پسر هيچ كمكي به رشد و تعالي شما نمي كند و ارتباط شما بيش از آن كه جنبه عقلاني داشته باشد از احساست زودگذر و معيارهاي خودساخته حكايت دارد در اين صورت، توصيه مي شود از ادامه ارتباط دوستانه با آن پسر صرف نظر كنيد و فكر و ذهن خود را بي جهت مشغول نسازيد بلكه به جاي او، دوستان ديگري انتخاب كنيد و با آنها طرح دوستي بريزيد كه در اخلاق و رفتار نمونه بوده و باعث ارتقاي سطح فكري، اجتماعي و علمي شما گردند و در مسير بندگي پروردگار و دوري از گناهان شما را ياري كنند. يقيناً اين گونه دوستان خوب و مناسب مي توانند براي شما مثمر ثمر باشند و در شيريني و تلخي روزگار ياري‌تان رسانند و كمك‌كارتان گردند. بقيه دوستان مي تواند مصداق دوستان ناباب بوده و سبب خسران و جهنمي شدن انسان گردد كه قرآن كريم در سوره مدثر و آيات ديگر و روايات اهلبيت(ع) به شدت دوستي با آنان را برحذر نموده است.
موفق باشید.