مدتیه که فهمیدم خانمم قبلاً پسرعموشو دوست داشته وباهم رابطه داشتند حالا که بطور قطع ویقین این اتفاق افتاده درخواست کمک وراهنمایی وپاسخ گویی برای سوالاتم هستم :1- باتوجه به اینکه درطول مدت 5 سال ازدواجمان هرگز کار خلاف شرع وعرفی ازایشان ندیده ام ونیز دارای یک فرزند سه ساله هستیم آیا طلاق راه حل مناسبی هست ؟.2- من فعلاً باهمه فامیلاش بغیر از مادرش قطع رابطه کرده ام درصورت توصیه شماوصلاح برادامه زندگی واینکه مجبورم درهمه مراسمها بخاطر پسرعموش شرکت نکنم چکارمیتونم بکنم3-من درخانواده ای بزرگ شده ام که خواهرهام ومادرم بشدت مذهبی هستند وکلاً تصوراین موضوع هم برای من وهم برای انهابسیار سخت وغیر قابل تحمله چگونه بااین مشکل روحی کناربیام؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اين را بدانيد كه دوست داشتن فرد ديگري به غير شما آن هم قبل از ازدواج، امر مذموم و ناپسندي تلقي نمي شود. تنها زماني اين نوع دوست داشتن مورد نهي قرار گرفته كه منجر به شكل گيري ارتباطات پنهاني دوستانه و زير پا نهادن همه چارچوب هاي شرعي و ديني، ضوابط عقلي و ملاحظات عرفي گردد. البته بايد توجه داشت كه هر رابطه اي هم به ميزان يكسان و برابري تنبيه و مجازات ندارد بلكه، بستگي به نوع رابطه و گناهي دارد كه طرفين در هنگام رابطه مرتكب شده اند بنابراين تا ميزان و نوع رابطه همسرتان با پسرعمويش در محاكم قضايي به اثبات نرسد و دلايل كافي و محكمه پسند تهيه نگردد شما نمي توانيد همسرتان را متهم كنيد و يا او را طلاق دهيد و به اين شيوه به مجازات وي بپردازيد.
توجه داشته باشيد كه بر فرض اين كه رابطه نامشروع گذشته همسرتان با پسرعمويش به اثبات هم برسد باز همسرتان مستحق گذشت و بخشش است و سزاوار نيست كه اين واقعه را به رخ او بكشيد و او را تحقير و سرزنش كنيد بلكه، مردانگي و جوانمردي و كريم النفس بودن اقتضا مي كند كه اين قضيه را نشنيده و ناديده بگيريد و با بزرگمردي از كنار آن بگذريد و ديگر در صدد كنكاش و دانستن جزئيات آن نباشيد. چرا كه اولاً رفتار گذشته وي قبل از ازدواج، به خاطر اين كه وي قبل از ازدواج هيچ تعهدي نسبت به شما نداشته است، مصداق خيانت زن و شوهر تلقي نمي شود ثانياً، با توبهاي كه وي به درگاه الهي نموده است و در اين چند سال زندگي با شما صداقت خود را به اثبات رسانيده و به قول خودتان مرتكب كمترين خلاف شرع و عرف نشده است، توبه او پذيرفته مي شود و وي پاك مي شود از اين روي، نه تنها عقوبت اخروي از دوش او برداشته مي شود بلكه، هرگونه مجازات دنيوي نيز ساقط مي گردد.
اين را هم در نظر بگيريد كه انگيزه بسياري از دختران از برقراري ارتباط دوستانه با جنس مخالف، ازدواج مي باشد اما چون دختران جوان، هنوز به سني نرسيدهاند كه عاقبت برخي از كارها برايشان تجربه شده باشد، فقط همان ابتداي كار را كه شيرين است ميبينند و خداي ناكرده به دوستي با جنس مخالف تن ميدهند و به اين ترتيب وارد دامي ميشوند كه خلاصي از آن بسيار دشوار است و از اين ناحيه ممكن است آسيب و ضربه بخورند. با اين وصف، كم پيدا مي شود كه دختري واقعاً هرزه و منحرف باشد و بخواهد با پسران متعدد رابطه برقرار كند و خود را در اختيار مردان هوسران قرار دهد. به هر حال، نبايد دختران اغفال شده و فريب خورده را به كلي ناپاك و گناهكار تصور كرد بلكه، بايد اشتباه آنان را پذيرفت و به آنها كمك كرد كه با توبهاي كه به درگاه الهي مي كنند از مسير اشتباه خود دوري بجويند و راه پاكي را در پيش گيرند.
در هر صورت، توصيه مي شود كه با خودتان خلوت كنيد و ريزبينانه به موقعيتي كه در آن قرار داريد بينديشيد، نكند خداي ناكرده و بدون دليل منطقي همسرتان را متهم گردانيد، آبروي او را ببريد، او را بيآزاريد و زندگي خود را در آستانه فروپاشي قرار دهيد و فرزندتان را از نعمت مادر محروم كنيد. اگر اين قضيه اثبات هم شود، سعي كنيد با يك معامله جانانه با خداوند، از امتحان الهي سربلند خارج شويد. به يقين خداوند به خاطر گذشتي كه در حق همسرتان روا مي داريد و آبروي مؤمني را حفظ مي كنيد، پاداش عظيمي به شما عطا خواهد نمود. ضمناً سعي كنيد غيرت و تعصبات بي جا را كنار گذاشته و روابط خود را بهتر از گذشته با همسرتان و خانوادهاش گرم نگه داريد و ذهن خود را از افكار مأيوسانه و دلسردكننده كه به يقين وسوسه شيطان است، پالايش كنيد.
طلاق دادن همسرتان، قطع رابطه با خانواده وي به خاطر رابطه اثبات نشده يا حتي اثبات شده، غيرت و تعصبات بي جا شما و خواهر و مادرتان همه و همه از اشتباهات شما خواهد بود واگر ادامه دهيد ، بعدا بطور قطع بشدت پشيمان خواهيد گشت. وقتي خداوندِ متعال بسياري از خطاها و گناهان خيلي بزرگ انسان را به راحتي مي بخشد. پس چرا نبايد شما اين گونه برخورد كنيد و همسرتان را نبخشيد.
اگر پسرعموي همسرتان از گناهي كه مرتكب شده توبه نمايد، قطع رابطه با وي ديگر معنا ندارد. اما اگر توبه ننموده باشد يقيناً عقوبت و عذاب شديدي در انتظار وي خواهد بود ولي باز در اين صورت، شما حق نداريد با ديگر بستگان همسرتان به خاطر پسر عمويش قطع رابطه كنيد و يا در مراسماتي كه پسرعموي همسرتان حضور دارد شركت نكنيد، شركت شما در مراسم نه به خاطر احترام گذاشتن به پسرعموي همسرتان است بلكه در واقع، همسرتان و خانواده وي را داريد احترام مي كنيد. البته شما مي توانيد در همه مراسمات نسبت به پسرعموي همسرتان بي تفاوت باشيد و با وي گرم نگيريد، ولي قطع رابطه با ديگر بستگان، به هيچ وجه به صلاحتان نيست و اين كار بيش از هر چيز همسرتان را آزار مي دهد و ارزش و احترام او را پايين مي آورد.
اين را هم بدانيد كه گذشته خوب يا بد افراد به خودشان مربوط است به همين خاطر، شما و خواهر و مادرتان حق نداريد همسرتان را به خاطر گذشتهاش آن هم گذشته اي كه وي از آن توبه نموده تحقير كنيد و يا او را آزار دهيد و موجبات ناراحتي اش را فراهم كنيد. مذهبي بودن، صِرفاً به نماز و روزه و انجام اَعمال عبادي ديگر نيست. بلكه به اين است كه از خطاي افراد بگذريم و به روي آنها هم نياوريم، بنابراين، از مادر و خواهرتان و نيز خود شما اين انتظار مي رود كه در اين قضيه كاملاً هوشمندانه و خداباورانه عمل كنيد و بي جهت آبروي مؤمني را خدشه دار نسازيد و زندگي خويش را متلاشي نكنيد. يادتان باشد، گناه بردن آبروي مؤمن، نابود كردن زندگي، جدا كردن فرزند از مادر به مراتب از گناه رابطهاي كه ناشي از يك فريب يا ناداني بوده است بيشتر است.
موفق باشید.