سلام
من دختری 23 ساله هستم وضعیت مالی، خانوادگی و اجتماعی عالی دارم. یه سری مشکلات تو زندگیم دارم که فقط گره این مشکلات به دست خدا باز میشه.
زیاد از خدا خواستم یعنی زیاد دعا کردم ولی مشکلای من همچنان سر جاش هست. من قبلا (منظورم سن نوجوانی و قبلش) ایمان قوی نداشتم و گناهای بزرگی می کردم ولی خدا منو متوجه کارام کرد و منو از اون منجلاب بیرون کشید. همیشه از این بابت خدا رو شاکرم. ولی چند وقته احساس می کنم خدا قید منو رو زمین زده و دیگه با من کاری نداره.
هرچی فکر می کنم کجای کارم اشکال داره نمی فهمم، تا به این نتیجه رسیدم که شاید لیاقت ندارم و خواسته هام از خدا، از سرم هم زیاده. دیگه کم آوردم دست به هر کاری می زنم نمی تونم انجامش بدم، انگار خدا توانایی انجام این کارها رو از من گرفته.
می ترسم به جایی برسم که که ایمان و اعتقادم سست بشه.لطفا بگید من چیکار کنم؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي! همين كه خداوند شما را از ورطه گناه نجات داده نشان دهنده اين است كه به شما نگاه و توجه ويژه دارد. اصلي ترين عامل بروز چنين سوالات و ابهاماتي، به اشتباه در فهميدن معناي استجابت بر مي گردد. لذا در حالي كه در تمام اوقات دعاي تان نظر لطف خدا با شما بوده است، اما چون خواسته خود را بر آورده نديديد، تصور كرديد كه دعا مورد استجابت قرار نمي گيرد، يا نظر لطف به شما نشده است. چه بسيار دعاهاي مستجاب و نظر لطفي كه با بر آورده نشدن خواسته همراه است.
از نظر تعاليم ديني ما استجابت همواره به معناي برآورده شدن و عملي شدن آنچه ما خواسته ايم نيست. اين امر معقول و پذيرفتني نيست و با ساير سنت هاي قطعي الهي در عالم همخواني ندارد. علاوه اگر همه خواسته هاي انسان ها در دعاهاشان بر آورده شود، لازم مي آيد همه نظام دقيق عالم به واسطه دعاهاي گوناگون بندگان در شرائط خاص استجابت به هم بريزد. ساختار عالم وحوادث آن هر روز بسته به دعاهاي بندگان شكل جديدي به خود بگيرد كه اين امر معقول ومنطقي نيست.
معناي درست استجابت همان است كه از روايات استفاده مي شود كه به ما گفته شده: هيچ دعايي بي اثر نيست. هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد. هر دعاي مقبولي يقيناً به استجابت مي رسد، اما گونه هاي استجابت آن مختلف است.
علاوه بر آن كه دعا به تنهايي راه حل صد در صدي براي حل مشكلات نيست؛ زيرا خداوند نظام هستي و گردش امور و تمام فعل و انفعالات را بر پايه دو دسته عوامل مادي و معنوي استوار ساخته است. درست شدن هر كاري و نتيجه گرفتن از هر اقدامي، علل و اسباب مادي يا معنوي خود را دارد. انسان براي رسيدن به مقصد و دستيابي به هدف، بايد راه آن را بيابد و به دنبالش حركت كند تا به نتيجه برسد. دعا، يكي از مجموعه عوامل معنوي است. از اين رو، دعا بدون كار و تلاش و تدبير و برنامه ريزي نتيجه اي ندارد.
علاوه بر آن كه به فرموده قرآن، چه بسا اتفاق مي افتد كه انسان برآورده شدن حاجتي و رسيدن به هدف و مقصدي را ايده آل و به نفع خويش مي پندارد. او چنان به پندار خود، به خير و مصلحت بودن خواسته و دعايش يقين دارد كه آن را همانند دو، دو تا چهارتا واضح مي داند، حال آن كه واقعيت امر غير از پندار ماست.(1) عكس آن نيز صادق است. بر اين اساس خداوند دعايي را كه به ضرر بنده اش باشد به اجابت نمي رساند.
بنابراين دعا براى حل مشكلات و برآورده شدن خواسته ها از كارهاي خوب، مستحب و مورد ترغيب است. اما دعا و توسل به تنهايي كافي نيست. زيرا همان گونه كه در بالا گفتيم خداوند حكيم براي پيدايش هر پديده اي علتي خاص و براي حل هر مشكلي راهكارهاي ويژه اي تعيين نموده است. هر كاري نياز به مقدماتي دارد. كه بدون فراهم كردن اين مقدمات، حتي دعا كردن نيز فايده اي ندارد.
خداي مهربان همه بندگان خويش را دوست دارد. البته مؤمنان را بيش تر دوست دارد. بنده هر چه ايمان و معرفت و درجه يقين و اعتمادش به خدا بيش تر باشد، او را بيش تر دوست دارد، ليكن با اين همه، او همه بندگانش را دوست دارد. قرآن مي فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم» (2) نفرمود فقط مؤمنان را دوست دارد، بلكه فرمود: خداوند نسبت به همه مردمان (الناس) مهربان و بخشاينده است.
پس به آينده اميدوار باشيد. قطعا الطاف خداوند شامل حال شما خواهد شد. مطمئن باشيد خداوند شما را دوست دارد و دعاهايتان را اگر به صلاحتان باشد به اجابت مي رساند.
پي نوشتها:
1. بقره (2) آيه 216.
2. همان، آيه 142.
موفق باشید.