با سلام. اگر پاسخ شما این است که باید نسبت به خدا و امام زمان معرفت کسب کرد چگونه می توان این کار را کرد؟با تشکر
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
همان گونه كه در سوال خود نيز اشاره كرده ايد، بهترين راه براي اثبات دوستي حقيقي با خداوند و اهل بيت،تقويت معرفت نسبت به ايشان است. معرفت نسبت به خدا و اهل بيت نيز مقداماتي دارد كه مهمترين آنها خود شناسي است. خودشناسي ارزشمندترين شناخت ها و مقدمه خداشناسي است. در روايتي از اميرالمومنين (ع) آمده است: معرفه النفس انفع المعارف.(1) در اين زمينه به دو نوع مطالعه نياز است:
الف ) مطالعه علمي
ب ) مطالعه عيني؛ يعني تفكر و تامل در وجود خويشتن, شناخت معايب و محاسبه نفس خويش. هر چه آدمي بيش تر در خود فرو رود و به اخلاق و كردار خود بينديشد, بيش تر خود را خواهد شناخت.
وقتي كه انسان خود را بشناسد، به خداشناسي مي رسد:«من عرف نفسه فقد عرف ربه»(2) معني جمله اين است كه انسان تا به خودش آگاهي و شناخت نداشته باشد، به خداي خويش كه خالق اوست نمي رسد، البته منظور از خودشناسي، شناخت همه جانبه و واقعيت هاي دروني و گرايش ها و نيازهاي واقعي درون است، نه شناخت ظاهري و شناختن بعضي از ابعاد و شناخت ناقص. اگر شناخت واقعي حاصل شود، خداشناسي نيز حاصل خواهد شد. شناخت اهل بيت نيز به اندازه معرفت به آنها است.
پرسش گر گرامي؛
عاشق به كسي گويند كه لحظهاي خيال و فكر و ذكرش از معشوق جدا نباشد. عشق و محبّت و هجران معشوق آن چنان قلب و جان و روح عاشق را مسخّر نموده كه آب و خواب و غذا را از او گرفته و او به چيزي جز معشوق نميانديشد. كسي جز او را نميبينند. هر كس چنين نيست، عاشق نيست.(3) در حديث قدسي از قول خداوند آمده است:
من طلبني وجدني، و من وجدني عرفني، و من عرفني احبني، و من احبني عشقني(4) هر كس مرا بخواهد و جستجو كند مي يابد. هر كسي كه مرا يافت، مرا خواهد شناخت. هر كس مرا شناخت، دوستم خواهد داشت. هر كس به من علاقه مند شد، عاشقم مي شود. بنابراين تا انسان از خودپرستي، نفسپرستي و بتپرستي كهن و مدرن رها نشود و در منزل «عبوديت و بندگي» منزل نگزيند، عشق را نميفهمد و عاشق نگشته است. براي ماواي گزيدن در منزل عبودت و بندگي بايد نسبت به معبود معرفت پيدا كرد. پس بكوش تا با افزودن معرفتت نسبت خداو اهل بيت، عاشق ايشان شوي.
و اما چگونه معرفتمان به خداو اهل بيت بيشتر شود:
1- بندگي:
كسي كه عبد خدا گشت و مشمول خطاب« يا عبادي» قرار گرفت، بنده شيطان و انسان يا هواي نفس نميشود. پس جاده عشاق، جاده عبوديت و بندگي است. راه و رسم بندگي آموز تا عاشق شوي.
چرا در تشهد نماز كه مي گوييم « و اشهد انّ محمدا عبده و رسوله » ابتدا شهادت به عبوديت خاتم الانبيا ميدهيم، سپس به رسالت او؟ چون شرف آن نبي، در بندگي او بود، نه در رسالت.
2- معرفت و آگاهي يا خود شناسي و خداشناسي:
سير و حركت به سوي خدا و عشق و محبت او هنگامي پديد مي آيد و ميسّر مي شود كه در اثر معرفت و آگاهي بيداري دل حاصل گردد و چراغ ايمان در دل روشن شود. روغن چراغ ايمان، عمل صالح و ترك گناه است.
لذا نخستين گام در شعلهور شدن، آتش عشق، داشتن شناخت درست از كمال و جلوههاي معشوق است. تحصيل شناخت خدا، براي اكثر افراد بدون خودشناسي و شناخت تجليات خدا ميسر نيست.
از اين رو در روايات خودآگاهي و خودشناسي برترين شناختها دانسته شده است.(5)
3- پيروي از پيامبر و اهل بيت طاهرين (ع):
قرآن كريم ميفرمايد:
«اي پيامبر! به مردم بگو: اگر خدا را دوست ميداريد(و به او عشق ميورزيد)، از من پيروي كنيد، تا خدا هم شما را دوست داشته باشد. لغزشهاي گذشته شما را ببخشد كه خداوند آمرزنده و مهربان است».(6) عشاق خدا، مطيع رهبران الهي هستند.
تهجد و شب زنده داري، ترك گناه و ... نيز از نشانه هاي عاشق حقيقي است.
جهت آشنايي بيش تر مطالعه كتاب هاي زير پيشنهاد مي شود.
1/ علم اخلاق اسلامي ، سيد جلال الدين مجتبوي
2/ حكمت عملي يا اخلاق مرتضوي، علامه حسن زاده آملي، ناشر انتشارات قيام، قم.
پي نوشت ها:
1. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ه.ش، ص 232.
2. همان.
3. مجمع البحرين، واژه عشق.
4. فيض كاشاني، قرة العيون، كلمه نوزده.
5. عبد الواحد بن تميمي آمدي، معجم الفاظ غرر الحكم درر الكلم، مركز الابحاث و الدراسات الاسلاميه، ذي القعده 1413، تحقيق مصطفي درايتي، ص710.
6. آل عمران (3) آيه 31.
موفق باشید.