با سلام
من همیشه سوره والضحی رو هنگام یادآوری سختی ها و تنگ دستی های گذشته زندگیم میخوندم که باعث آرامش من میشد.ولی به تازه گی تفسیری متفاوت از این سوره خوندم که احساس من رو به کلی نسبت این سوره تغییر داد. سوالی که از شما سرور گرامی دارم اینه که آیا مقصود خداوند از وعده دادن نعمت های بی شمار به پیغمبر گرامی بعداز آن همه سختی نعمت های اخروی است یا مسائل دنیوی هم شامل حال پیغمبرعزیمان میشه؟
اونجا که خدا میگه (مگر نه تو را يتيم يافت پس پناه داد (۶)و تو را سرگشته يافت پس هدايت كرد (۷)و تو را تنگدستيافت و بىنياز گردانيد (۸)) مقصود خدا چه جور نعمتیه دنیوی یا اخروی؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خوب بود تفسير متفاوتي كه از اين سوره شريفه مطالعه كرديد را بيان يا بدان اشاره مي كرديد تا بهتر بتوان پاسخ سوال شما را داد.
در عين حال بايد گفت اين سوره شريفه را مي توان به عنوان تسلي خاطر پيامبر گرامي اسلام (ص)معرفي كرد، و شايد همين جهت موجب تسلي خاطر خوانند گان اين اين سوره شريفه با توجه به معنا و تفسير آن باشد، خصوصا از آيه ششم به بعد كه خداي متعال با لحن خاصي پيامبرش را مورد خطاب شخصي قرار داده و گويا مثل پدري مهربان با فرزند لايقش سخن مي گويد و اين به معناي محبت و لطف ويژه حق نسبت به حضرت است و خطاب آيات در اين سوره شريفه اين ادعا را تاييد مي كند.
در عين حال آن چه از بعضي از تفاسير(جداي برداشت تفاسير ديگر) به دست مي آيد اين است كه در اين سوره خداي متعال پيامبرش را هم به نعمت هاي معنوي و هم به نعمت هاي مادي بشارت داد كه نعمت هاي معنوي اش در آيات ششم و هفتم متجلي است" أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى" وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدى"
آن جا كه خدا مي فرمايد:مگر نه تو را يتيم يافت پس پناه داد و تو را سرگشته يافت، پس هدايت كرد. در اين دو آيه شريفه خداي متعال لطف معنوي را به پيامبر ياد آوري مي كند و در آيه هشتم" وَ وَجَدَكَ عائِلاً فَأَغْنى" و تو را فقير يافت و بى نياز نمود. در اين آيه شريفه خداي متعال نعمت هاي مادي را به پيامبرش ياد آوري مي كند كه همان طور كه بيان كرديم مراد از نعمت مادي به نقل بعضي از تفاسير، ازدواج رسول خدا(ص) با حضرت خديجه سلام الله عليها بود و پشتيباني مالي اش از پيامبر موجب شد كه حضرت بتواند در پيشبرد اهداف اسلام موفق شود.
همان گونه كه اشاره كرديم در تفاسير بيان شده است:
هدف در اين سوره تسلى و دلدارى پيامبر اسلام(ص) و بيان الطاف الهى نسبت به آن حضرت است، لذا در ادامه آيات گذشته كه از اين معنى سخن مىگفت، در آيات مورد بحث نخست به ذكر سه موهبت از مواهب خاص الهى به پيغمبر اكرم(ص) پرداخته، و سپس سه دستور مهم در همين رابطه به او مىدهد.
مىفرمايد:" آيا خداوند تو را يتيم نيافت و سپس پناه داد" أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فآوى".
در شكم مادر بودى كه پدرت عبد اللَّه از دنيا رفت، تو را در آغوش جدت" عبد المطلب" (سيد مكه) پرورش دادم.
شش ساله بودى كه مادرت از دنيا رفت، و از اين نظر نيز تنها شدى، اما عشق و محبت تو را در قلب" عبد المطلب" افزون ساختم.
هشت ساله بودى كه جدت" عبد المطلب" از دنيا رفت عمويت" ابو طالب" را به خدمت و حمايتت گماشتم، تا تو را همچون جان شيرين در بر گيرد و محافظت كند.آرى تو يتيم بودى و من به تو پناه دادم.
بعد به ذكر نعمت دوم پرداخته مىفرمايد" و تو را گمشده يافت و هدايت كرد" "وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى".
آرى تو هرگز از نبوت و رسالت آگاه نبودى، و ما اين نور را در قلب تو افكنديم كه به وسيله آن انسان ها را هدايت كنى ....روشن است كه پيامبر(ص) قبل از رسيدن به مقام نبوت و رسالت فاقد اين فيض الهى بود، خداوند دست او را گرفت و هدايت فرمود، و به اين مقام نشاند، ...مسلما اگر هدايت الهى و امدادهاى غيبى دست پيامبر(ص) را نمىگرفت، او هرگز به سر منزل مقصود راه نمىيافت.
بنا بر اين منظور از" ضلالت" در اينجا نفى ايمان و توحيد و پاكى و تقوى نيست، بلكه به قرينه آياتى كه در بالا به آن اشاره شد نفى آگاهى از اسرار نبوت، و قوانين اسلام، و عدم آشنايى با اين حقايق بود...
بعد به بيان سومين نعمت پرداخته، مىفرمايد:" خداوند تو را فقير يافت و غنى و بى نياز كرد" وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى...توجه" خديجه" آن زن مخلص با وفا را به سوى تو جلب نمود تا ثروت سرشارش را در اختيار تو و اهداف بزرگت قرار دهد، و بعد از ظهور اسلام غنائم فراوانى در جنگ ها نصيب تو كرد آن گونه كه براى رسيدن به اهداف بزرگت بى نياز شدى.(1)
در عين حال بعضى از مفسران معانى ديگرى براى اين آيه گفتهاند كه با ظاهر آن سازگار نيست، از جمله اينكه منظور از يتيم كسى است كه در شرافت و فضيلت مثل و مانند ندارد، همان گونه كه گوهر بى نظير را" در يتيم" گويند، بنا بر اين معنى جمله چنين مىشود خداوند تو را در شرافت و فضل بى مانند يافت لذا تو را بر گزيد و مقام نبوت بخشيد....(2)
پي نوشت ها:
1. تفسير نمونه، ج27، از ص 102 تا 105.
2. ر ك، همان.
موفق باشید.