با سلام و عرض خسته نباشید
بنا بر اصل اصالت وجود که بیانگر این است که عینیت و اصالت ازان وجود است وماهیات قالب ذهنی وجوات حال چگونه می توانیم از راه نظم بینطیر و حیرت آور طبیعت و زیبایی های آفرینش به وجود ناظر مدبر و باشعور و خالق استدلال کنیم با این فرض که هر آنچه حس میکنیم زاده ی ذهن است و اعتبار ذهن؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد گفت: اگر كسي مبناي اصالت وجود را بپذيرد هيچگاه نمي گويد آنچه ما حس مي كنيم زاده ذهن واعتبار آن است چون اين حرف با اصل اصالت وجود نمي سازد. مراد از اصالت وجود اين است كه هرآنچه در نظام هستي وجود دارد از ذات موجودات تا آثار و لوازم آن نظير زيبايي، نظم و مانند آن همه و همه از آن ساحت وجود است و نه ماهيت آن، چون آنچه متن واقع را تشكيل مي دهد و حقيقتاً در خارج تحقق دارد همان هستي است كه منشا آثار در عالم وجود است. (1)
بنابر اين با توجه به اصل ياد شده راه كار استدلال از طريق نظم موجود در عالم بر وجود خالق اين است كه نظم و زيبايي ياد شده در پرسش در واقع آيات و نشانه و جلوه و ظهور وجود خداي نظم آفرين و جميل علي الا طلاق است زيرا عالم خلقت در واقع ظهور وجود غيبي الهي است.
در تقرير برهان نظم گفته شده: برهان نظم اثبات ميكند كه موجودي ماوراي طبيعت وجود دارد كه بر اساس علم و آگاهي خويش، عالم طبيعت و پديدههاي موجود در آن را با انتظام دقيق آفريده، وضعيت خاص را در جهان مقرر نموده، بر اساس آن، پديدههاي عالم به صورت منظم و هماهنگ اهداف خاصي را پيگيرند. اين موجود همان خالق و آفريدگار يكتا و عليم و حكيم است.(2)
پينوشت ها:
1. ر.ك: علي شيرواني، شرح بدايه الحكمه، نشر الزهرا 1383 ش، ج 1 ، ص51
2. محمد سعيدي مهر، آموزش كلام اسلامي، نشر موسسه فرهنگي طه، قم 1378 ش، ج 1، ص 46 ـ 47.
موفق باشید.