سلام،نمیدونم ازکجاشروع کنم،من وقتی که شروع به نماز خوندن میکنم نمیتونم به طوردائم ادامه بدم،بعداز یه مدت رهاش میکنم،یه وقتایی یه سوالهایی به ذهنم میادکه همین باعث میشه ادامه به نماز خوندن ندم،مثل اینکه اگرخداروبه چشم میدیدیم چی میشد؟یا بعدازمردن چی میشیم؟خودمم میدونم که اعتقادم ظعیف شده،هرکاری میکنم نمیتون خودمو قانع به نمازخوندن کنم،دارم دست به یه کارهاه زشتی میزنم که خودمم ازگفتنش شرم دارم،خلاطه اینکه خسته شدم ازدست خودم،دیگه دارم به پوچی میرسم،لطفاکمکم کنید.
ممنون

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به عنوان مقدمه خدمتتان بايد عرض كنيم:
انسان براي انجام هر كاري نياز به انگيزه دروني يا بيروني و انگيزه مادي يا معنوي دارد و منشأ انگيزه هاي دروني نيازهاي زيستي يا نيازهاي معنوي و متعالي است. چرا ما هر روز خوردن صبحانه و نهار و شام را تكرار مي كنيم و هيچگاه نمي گوئيم من از خوردن نهار خسته شدم، بلكه با فرا رسيدن وقت نهار احساس مي كنيم؟
يك عامل دروني ما را به طرف غذا سوق مي دهد و اگر چند ساعتي به تأخير بيفتد اوقات مان تلخ مي شود و ممكن است پرخاشگري هم بكنيم. علت اين امر نيازهاي زيستي و فيزيولوژيكي است، يعني وقتي مواد غذايي، آب و ... در بدن كم مي شود عضلات معده شروع به انقباض و فعاليت مي كنند به گونه اي كه ما را متوجه كنند كه بدن نياز به مواد غذايي دارد و اين نياز تبديل به يك ميل و يك حالت رواني مي شود، در نتيجه ما با علاقه و ولع سر سفره غذا مي رويم و هر روز نيز اين كار را تكرار مي كنيم و هيچگاه نيز دلسرد و دلزده نمي شويم.
به موازات اين نيازهاي مادي بعد غيرمادي وجود ما نيز براي ادامه حيات و بقاء نياز به غذا دارد و بايد غذاي متناسب با آن تأمين شود خداوند كه آفريدگار جسم و جان ماست همه نيازهاي ما را تأمين كرده است و جالب اينجاست كه اين نيازها چيزهايي است كه با طبع ما بسيار سازگار است. خداوند جهان مادي را با انواع و اقسام مواد غذايي رنگارنگ و مطبوع خلق كرده است تا نيازهاي مادي ما تأمين شود آموزه هاي ديني از جمله نماز، روزه و ساير عبادات براي ما به عنوان غذا مقرر فرموده و در قالب دين و از طريق وحي به پيامبران نازل كرده است.
اگر ما انسان ها به اين حقيقت پي ببريم كه براي ادامه حيات معنوي روح ما نيازمند به غذاهاي معنوي مي باشد و با اين غذاي معنوي است كه انسان از نگراني و اضطراب رهايي يافته و آرامش مي گيرد در اينصورت با علاقه و اشتياق فراوان به استقبال عبادات از جمله نماز خواهيم رفت.
- براى اين كه انسان اعتقادات خود را مستحكم‏تر كند، دو حركت لازم است:
الف) حركت علمى: يعنى، لازم است در حد توان خود به مطالعه و تحقيق بپردازد و با رجوع به كتاب‏هايى كه در اين زمينه نوشته شده، پاسخ سؤالات خود را دريابد و يا با سؤال كردن از عالمان دينى، ابهامات و شبهاتى كه در ذهنش مطرح مى‏ شود بازگو كند تا با روشن شدن ابهامات، اعتقادات خود را راسخ كند. كتاب‏هاى زيادى درباره اعتقادات وجود دارد كه با مطالعه آنها مى‏توانيد تحقيق در اين مسائل را شروع كنيد.
ب) حركت عملى: انجام واجبات و مستحبات و ترك كارهاى حرام نقش مهمى در استحكام ايمان و حتى اصلاح اعتقادات انسان دارند. زيرا «العلم نور يقذفه الله فى قلب من يشاء»(1) علم نورى است كه خداوند در دل انسان‏هايى كه لياقت داشته باشند قرار مى‏دهد و انجام عبادات اين لياقت را در آدمى ايجاد مى‏ كند.
ضمنا شركت در مجالس مذهبى و فعاليت در اين‏گونه محافل و استماع موعظه‏هاى خطيب‏ها نيز عامل مؤثرى براى استحكام ايمان واعتقادات انسان مى‏ باشد.
البته نكاتى كه ذكر كرديم بيشتر جنبه كلى داشت. اگر ريزتر بخواهيد وارد مسأله شويم به شما توصيه مى‏ كنيم در راستاى حركت علمى كتاب چهل حديث امام‏خمينى(س) را بخوانيد.
- راهكاري براي اشتياق به نماز:
چاره كار براي علاقه مندي به نماز اين است كه نخواهيم فقط وقت نماز بنده خدا باشيم و در ساير اوقات برده هوا و هوس و دنيا،اگر در اوقات ديگر شبانه روز هم در ارتباط با خدابوديم و در فضاى عبوديت خدا نفس كشيديم و گام برداشتيم، با اشتياق و علاقه نماز خود را اقامه خواهيم نمود.
با اين حال موارد ديگري نيز در علاقه‏مندى انسان به نماز موثر است كه به طور اختصار ذكر مي نمائيم:
1. شناخت و توجه كافى نسبت به معبود و اين كه در نماز با چه كسى سخن مى‏گوييم؛
2. شناخت نسبت به اسرار و اهميت نماز كه توجه به هركدام از آنها , به عمل انسان معنا و روح مي بخشد و او را به نماز و عبادت علاقه مند مي كند؛
3. دقت در آثار و بركات دنيوي و اخروي نماز؛
4. حتى‏ الامكان نماز را به جماعت يا در مساجد خواندن؛
5. مطالعه در نحوه و كيفيت عبادات ائمه(ع)؛
6. حضور قلب داشتن در نماز؛(2)
7. مطالعه سيره و رفتار اولياي الهي و عارفان، در نماز؛ كه مي تواند تاثير زيادي بر انسان دارد و او را براي برپايي نماز عاشقانه و پر نشاط تشويق مي كند.
8. توكل بر خدا واستعانت از خود نماز براي رفع كسالت و بي علاقگي بسيار مفيد است همانگونه كه خداوند فرموده است.«اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»(3)
9. علاوه بر آن معاشرت و دوستى با انسان‌هاى مقيّد به نماز و در صورت امكان، كم كردن و حتى قطع رابطه با انسان‌هايى كه نماز نمى‌خوانند، در اشتياق انسان به عبادت خدا بسيار مفيد و مؤثر است.
پي نوشت ها:
1. مصباح الشريعة، ترجمه حسن مصطفوى، ناشر: انجمن اسلامي فلسفه و حكمت ايران. ص 16.
2. يكصد پرسش و پاسخ درباره نماز، مجتبي كلباسي، ستاد اقامه نماز، پائيز 80 ش، چاپ اول، ج 1، ص 59.
3. بقرة(2) آيۀ 45.
موفق باشید.