سلام
از کجا میتوان فهمید علاقه به جنس مقابل به منظور ازدواج، برخواسته از شهوات نباشد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
بايد توجه داشته باشيد كه هر گونه عشق و علاقه به جنس مخالف و داشتن احساسات عاشقانه نسبت به جنس مخالف برخاسته از غريزه جنسي و تمايلات ناهشيار جنسي و از آثار رواني آن به شمار مي رود و از تبعات دوران بلوغ به حساب مي آيد. فعاليت غُدَد جنسي و ترشح هورمون‌هاي مختلف كه در دوران بلوغ به صورت جدي افزايش مي يابد و در سنين نوجواني و ابتداي دوران جواني در نقطه اوج خود قرار مي گيرد، مي تواند يكي از مهمترين علل گرايش و علاقه به جنس مخالف قلمداد گردد.
يكي از نيازهاي طبيعي انسان وقتي كه به سن بلوغ و جواني مي رسد، ازدواج است. همان طور كه گفتيم عشق و علاقه به جنس مخالف و ازدواج ريشه در ميل و كشش غريزي دارد. خداوند اين ميل را براي برآوردن هدف خاصي در وجود انسان نهاده و او را براي برآوردن اين غريزه از راه درست (ازدواج) راهنمايي كرد، تا نسل انسان گسترش يافته و نوع بشر حفظ شود، نيز در سايه ازدواج به آرامش دست يابد. به هر حال، اين گونه عشق و علاقه ها نسبت به جنس مخالف تنها زماني مي تواند ارزش‌مند باشد كه انگيزه متعالي مثل ازدواج در كار باشد و به ازدواج صحيح بيانجامد، حال اگر در جايي اين ميل و كشش غريزي به ارتباطات نامشروع كشيده شود و باعث شود كه دختر و پسر نامحرم رابطه نامشروعي با هم داشته باشند و يا در جايي امكان ازدواج دختر و پسر به خاطر عللي فراهم نباشد، ولي در عين حال اين گونه عشق و علاقه¬ها نسبت به جنس مخالف وجود داشته باشد، نشانگر اين است كه اين ميل و كشش غريزي از مسير درست و مورد لحاظ شده خود فاصله گرفته و در مسير و راه كاملاً پر خطر و آسيب¬زايي قرار گرفته است. علاوه بر اين، دختر و پسر بر اساس معيارها و ملاك هاي اساسي ازدواج تصميم بر ازدواج گرفته باشند و شرايط ازدواج را هم داشته باشند. اگر اين چند مسئله پشتوانه عشق و علاقه هاي آنان قرار گيرد به طور حتم، اين گونه عشق و علاقه ها ارزشمند بوده و قابل توجه مي باشد. اما ساير عشق و علاقه هاي ديگر كه انگيزه ازدواج در كار نيست و يا دختر و پسر بر اساس يك سري معيارهاي خودساخته و نه معيارهاي اساسي تصميم به ازدواج با هم گرفته اند و يا هنوز شرايط ازدواج آنان فراهم نشده است در همه اين موارد، عشق و علاقه نمي تواند مثمر ثمر واقع شود و آنها را به سر منزل مقصود برساند بلكه، چه بسا ممكن است آسيب هاي فراواني را فرا روي آنها قرار دهيد و آنان را از مسير درست زندگي منحرف سازد و از ازدواج سالم محروم گرداند.
خلاصه اين كه داشتن عشق و علاقه به جنس مخالف حتي اگر خاستگاه شهواني داشته باشد كه دارد نه تنها مذموم نيست. بلكه لازمه زندگي است. منتها اگر عشق و علاقه به جنس مخالف، خوب مديريت نشود و هدفمند نگردد طبيعتاً ممكن است به روابط گناه آلود و حتي گناهان اخلاقي بزرگ منجر شود و باعث رسوايي و بي آبرويي خويش و اطرافيان گردد و اسباب دردسر شده و مشكلات عديده اي را به وجود آورد.
با اين توضيحات مشخص گرديد كه منشأ عشق و علاقه به جنس مخالف ميل و كشش غريزه جنسي و تمايلات ناهشيار جنسي است كه اگر در جاي خود هزينه گردد و به ازدواج صحيح بر اساس اصول و مباني ازدواج هاي سالم بينجامد اصلاً و ابداً چيز بدي نيست.
نكته ديگري كه در اين جا تذكر آن لازم است اين است كه بدانيد، از آنجا كه خاستگاه عشق و علاقه به جنس مخالف ميل و كشش غريزه جنسي است از اين روي، در ازدواج نبايد خيلي به اين گونه عشق و علاقه‌ها بها بدهيد بلكه بيش از هر چيز بايستي همسر خود را بر اساس معيارها و ملاك هاي اساسي ازدواج برگزينيد و سعي كنيد در معيارها و ملاك هاي اساسي ازدواج بيشترين تناسب و همخواني را با وي داشته باشيد تا ازدواج موفق و پايداري را براي خويش رقم بزنيد. گاهي توجه افراطي به عشق و علاقه هاي قلبي باعث ناديده پنداشتن معيارهاي اساسي و مهم‌تر و بي توجهي نسب به آنها مي گردد و سلامت ازدواج را به خطر مي اندازد. علاوه بر اين، دختر و پسر را از اهداف مشخص و روشن ازدواج دور مي كند و موجب شكل گيري ازدواج هاي احساسي پشيمان كننده مي گردد كه شكست در ازدواج دور از انتظار نخواهد بود.
موفق باشید.