با سلام.
چند وقتی است که از نظر روانی تقریبا بیشتر اوقات افسرده و غمگینم. دلیل آن هم این است که احساس می کنم هرکار هم بکنم، نمی توانم در مقابل خدا کاری انجام داده باشم و محکوم به این هستم که کوچک و خوار باشم.
وقتی احساس می کنم هر کار و عملی در برابر عظمت خدا و اهل بیت خوار و کوچک است، دیگر کار بکنیم که چه بشود؟
متأسفانه احساس بدی در وجود من ریشه دوانده است نسبت به کارها و وظایف دینی. وقتی همه ی کارها محکوم به کوچکی و پستی است، ما هم که در مقابل خدا هیچ نیستیم، امکان هم دارد با یک گناه کوچک به قعر جهنم برویم، از طرفی صفاتی مثل تکبر و عجب و ... هم که به شدت مذموم است، در ما و بلکه بزرگتر از ما وجود دارد، پس دیگر چه امیدی وجود دارد؟
خیلی خودمونی بخوام بگم، اینجوریه که مثلا آدم میره حرم، خیلی حال خوشی بهش دست میده و یه زیارت با حال میکنه. تا میاد بیرون و از ذهنش میگذره که به، عجب زیارتی، یه ندایی از دورن بهش میگه ببین، برای خدا نبود دیگه. چه فایده. زیارت نمیکردی بهتر بود.
آدم میره به یه نفر کمک میکنه، بعد تو دلش میگه چه خوب شد. الان تو ذهن اون هم دید خوبی نسبت به من ایجاد شد که من اهل کمک به مردمم. بعد باز یه ندایی میگه خب الان این که برای خدا نیست. کردی که اون خوشش بیاد.
حدیث هم میاد میگه خدا فقط اعمال خالص رو میپذیره. به خودمون نگاه می کنیم میبینیم کلا عمل خالص نداریم. پس هیچی دیگه.
خب واقعا اینجا آدم ناراحت و عصبی میشه دیگه و یواش یواش نسبت به همه چی بدبین میشه.
حال نمیدونم اشکال از کجاست؟ راهنمایی بفرمایید.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي! اين گونه افكار و تخيلات مخصوص شما نيست، بلكه در بسياري از افراد به ويژه در جوانان متدين به وجود مي آيد، و در صورت صبر و استقانت، و افزايش معرفت و ايمان، و بي اعتنايي به القائات شيطان، اين گونه افكار و روحيات زود از بين مي رود، و جاي خود را به نشاط و شادابي مي دهد.
اين حقيقت را بدانيد: هر جواني كه بخواهد در مسير رشد و كمال روحي و الهي قرار گيرد و در صدد نزديك شدن به خدا بر آيد ، شيطان سر به سرش مي گذارد. اما آدم هايي كه تحت فرمان شيطان هستند يا حتي پيش از آن كه از ناحيه شيطان دستوري به آنان برسد، خود جلوتر از او حركت مي كنند، و كار شيطاني انجام مي دهند، شيطان كاري به كار آنان ندارد.
شيطان از بيرون وجود انسان، البته با همفكري و همكاري نفس امّاره از درون، پيوسته در صدد نقشه كشيدن و برنامه ريزي جهت دلسرد كردن و مأيوس ساختن او نسبت به اصول اعتقادي، و ايجاد شك و شبهه در عبادت ها، دعا ها و نيايش ها، نيت ها، و دلسرد كردن از انجام كارهاي خير او است. شيطان تلاش مي كند با القاي شك و ترديد، انسان را از پيروي دين خدا و انبيا و ائمه عليهم السلام باز دارد، يا حد اقل او را مأيوس و دلسرد كند، و او را در يك حالت حيرت و سرگرداني قرار دهد. از اين رو انسان بايد:
1- هميشه در مسير افزايش سطح اطلاعات و آگاهي ديني و شناخت و معرفت خود نسبت به خدا، چهارده معصوم (ع)، و نعمت‌ها و محبت هاي مادي و معنوي، و مطالعه در خصوص نماز و عبادت و فلسفه و فوايد آن باشد، تا از اين رهگذر بتواند به تدريج به ايمان و عقيده قوي و تقواي قلبي و قولي و عملي نايل گردد.
2- از طريق تلاوت قرآن و توجه به معاني آن، و اقامه نمازهاي واجب در اول وقت، و ذكر زباني و قلبي، و دعا و مناجات با خدا، روح خود را در برابر وسوسه هاي شيطان مقاوم سازد. ذكر قلبي آن است كه رضايت و خشنودي خدا را در هر كاري كه مي كنيد، هر جايي مي رويد، هر مجلسي شركت مي كنيد، و در هر چيزي كه مي خوريد و مي آشاميد، و يا هر حرفي كه مي زنيد، و يا هر آن چيزي كه در ذهن و فكر و دل خود جا مي دهيد، در نظر داشته باشيد. اما ذكر زباني، اذكار زير را زياد بگوييد، تا شيطان از شما دور گردد.« لا اله الا الله » و «لا حولَ ولا قوّة إلاّ بالله» و «توكّلت علي الحيّ الذي لا يموتُ و الحمد للّه الذي لم يتّخذ ولداً و لم يكن له شريكٌ في المُلك و لم يكن له وليُّ من الذلّ و كبّره تكبيراً»
امام صادق(ع) فرمود: «هر گاه شيطان در دل انسان وسوسه كرد و در او شك و ترديد ايجاد كرد، سه مرتبه بر سينه و شكم خود دست بكشد و بگويد: «بسم الله و بالله، محمّدٌ رسول الله و لا حول و لا قوّة إلاّ بالله العليّ العظيم، اللهمّ امْسَح عنّي ما أحذر».(1)
در پايان پيشنهاد مي كنيم دو كتاب زير مطالعه كنيد، و پس از مطالعه وضعيت روحي خود و ميزان تأثير گذاري اين دو كتاب در حل مشكلات را برايمان بنويسيد، تا سفارش هاي لازم براي برداشتن گام بعدي را تقديم حضورتان كنيم.
1- اخلاق و تربيت، تأليف حسين احساني فر، ناشر: قم – زمينه سازان ظهور امام زمان (عج)
2- اخلاق عملي، تأليف آيت الله مهدوي كني
پىنوشتها:
1. حاج شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، حديث نفس.
موفق باشید.
