سلام من دختری 27 ساله محجبه و شیک پوش هستم و از خانواده مرفه ای هستم مجردم و فوق لیسانس دارم . من دوستی دارم که دختر بسیار خوب و با ادب و همسن خودم و تحصیلاتش مثل من هست حدود 8 ساله با هم دوستیم اون حجاب نداره و خانواده ی بی قیدی داره البته نماز و روزه اش سر جاشه. تازگی ها به من میگه میخواد با حجاب باشه میگه وقتی میبینم تو مرتب و شیک هستی و حجاب کامل هم داری و حتی آرایش هم نمیکنی ولی روسری های شاد و زیبا زیر چادرت میپوشی و تمیز و منظم هستی فکر کردم منم میتونم با حجاب باشم میگه به دلم افتاده که باید حجاب بذارم میگه احساس گناه داره و خیلی اذیت میشه اما مشکلی که داره خانواده اش هستند اونها حتی یه نفر هم تو فامیلشون نیست که در مهمانی هاشون روسری سر کنه حتی میگه حجاب رو بد میدونند البته مامانش رو تا حدی راضی کرده اما یه بار که یه روسری سر کرده در مهمونی همه باهاش رفتار بدی کردند اونم مجبور شده برداره. الان همش از من کمک میخواد من بهش گفتم اول خودتو و اعتقادتو محکم کن و بعد روسری بزار و سر اعتقادت محکم بمون اما میگه اگه بهم چیزی بگن نمیتونم تحمل کنم . من خیلی دوست دارم کمکش کنم ولی واقعا نمیدونم چطوری . من واقعا نمیدونم چطوری کمکش کنم ولی دوست دارم حالا که این حس در درونش اومده بتونه محجبه بشه میشه کامل راهنماییم کنید که بهش چطوری کمک کنم؟
ممنونم
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در آغاز لازم است ارزش فكر و عمل ارزشمند شما را از زبان روايات و احاديث برايتان بازگو كنيم. راهنمايى و ارشاد نا آگاهان يا گمراهان آن قدرپيش خدا با ارزش است كه اگر همه آنچه را كه در كره زمين و در زير شعاع نور خورشيد قرار مي گيرد، مال شما بود و همه را در راه خدا انفاق مي كردي چه اندازه ثواب داشت، ثواب هدايت يك نفر بيش تر از آن ثواب دارد. پيامبر گرامى اسلام (ص)به على (ع)فرمود:« وَ ايْمُ اللَّهِ لَئِنْ يَهْدِ اللَّهُ عَلَى يَدِكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ (1)
اگر خداوند متعال به دست تو كسي را هدايت كند, براى تو بهتر است از آن چه خورشيد بر آن مى تابد.»(1) امام موسى بن جعفر(ع) مي فرمايد: «هدايت كننده بندگان خدا از گمراهى ,از هزارهزار(يك ميليون) عابد برتر و افضل است.»(2) از امام باقر(ع)نقل است: «هر كس ديگرى را هدايت كند و او را از ظلمت گناه و جهل نجات دهد, ثوابش از كسي كه هزار ركعت نماز در خانه خدا بخواند بيشتر است».(3) از امام حسين (ع)روايت شده است: «اگر كسى فردي از دوستان ما را هدايت كند و علوم ما را به او بياموزد,خداوند به ملائكه مى فرمايد: اى ملائكه ! به عدد هر حرفى كه به آن آموخته, هزاران قصر در بهشت به او عطا كنيد.»(4)
پرسشگر گرامي! نكته بسيار خوبي را اشاره كرديد. در واقع جان مطلب همان نكته اي است كه شما بيان كرديد« من بهش گفتم اول خودتو و اعتقادتو محكم كن و بعد روسري بزار و سر اعتقادت محكم بمون» وقتي كسي پايه اعتقادي و شناخت و معرفت خود را محكم و قوي كرد، و عشق به خدا و احكام الهي در دلش پيدا شد، و دانست كه همه سعادت و خوشبختي انسان در اطاعت از دستورات خدا نهفته است، چنان كه همه بدبختي ها و سيه روزي هاي وي نيز به خاطر دور شدن از خدا و فاصله گرفتن از احكام و دستورات نوراني قرآن و چهارده معصوم عليهم السلام مي باشد، دين خود را در هر وضعيت و شرايطي حفظ مي كند، و به سرزنش ها و متلگ گوي ها، و توهين هاي ديگران هيچ توجهي نمي كند، و هيچ ارزشي براي آن قايل نيست. در تاريخ ببينيد كه زنان پاكدامن و پرهيزگار به دليل معرفت و اعتقاد قوي خود ،چگونه با شجاعت و عشق و علاقه از دين و عفت و حجاب خود پاسداري نمودند، و نام خود را در دفتر رستگاران و خوشبختان هستي ثبت كردند. نمي گويم به زندگي حضرت زهر سلام الله عليها بنگر، كه چگونه براي حفظ دين و ولايت در سن هيجده سالگي به مقام شهادت رسيد، و يا به سوگنامه حضرت زينب كبري سلام الله عليها بنگر، كه بعد از ديدن آن همه مصيبت ها و داغ عزيزان و اسارت از كربلا تا كوفه و مجلس ابن زياد، و اسارت از كوفه تا شام، و شنيدن آن همه شماتت ها، و ديدن آن همه رنج ها و زجرها، وقتي به او آزادي نسبي مي دهند و مي گويند: چه مي خواهيد: اولين چيزي را كه در خواست مي كند، چادر براي حفظ حجاب بود، حتي نمي گويم زندگينامه صفورا، دختر حضرت شعيب كه بعدا همسر حضرت موسي(ع) شد، را مورد مطالعه قرار دهيد كه چگونه به خاطر رعايت «حجاب» مورد تمجيد و تحسين خداوند قرار گرفته، و نامش در قرآن جاودانه شد، و خداوند در قرآن در مورد عملكردش مي فرمايد:« فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياء»(5) ناگهان يكي از آن دو دختران شعيب( يعني صفورا) به سراغ او آمد در حالي با نهايت حيا و عفت گام بر مي داشت.
«سميه» يعني اولين زني كه در اسلام شهيد شد، بنگريد، و زندگي او را مورد مطالعه قرار دهيد. همان سميه كه كنيز و برده اي بيش نبود يعني مادر عمار، ياور سرافراز پيامبر و امير المؤمنين، و همسر ياسر اولين شهيد راه خدا در اسلام، همان زن پاكدامني كه به خاطر مقاومت در دينداري و حفظ اعتقادات خود حاضر شد، در زير شكنجه دژخيمان مشرك ، جان به جان آفريم تسليم كند، اما از توحيد و خداپرستي و عشق و ارادت به اسلام و قرآن و پيامبر اسلام دست بر ندارد.
پرسشگر گرامي! از دوستت سؤال كنيد: اگر جام زهر مهلكي را به دست فرد عاقل و آگاهي بدهند و بگويند: اين جام را سر بكش! آيا هيچ عاقل و آگاهي اين كار را مي كند؟ گناه كردن از جمله رعايت نكردن حجاب به خاطر حرف ها و متلك هاي ديگران، دقيقا نظير جام زهر كُشنده سر كشيدن به خاطر حرف هاي ديگران است. اگر خانواده، فاميل و قوم و خويش، يا دوستان اصرار كنند كه جام زهر كُشنده و يا ظرف كثافت را بخور، آيا هيچ عاقل آگاهي به خاطر اين كه ديگران به او حرف نزنند، و متَلك نگويند، حاضر است اين كار را انجام دهد؟ قطعا نه. دليل آن روشن است. نكته ديگري كه دوستت و هر زن ديگري بايد به آن توجه كند، آثار و عواقب بي حجابي يا بد حجابي و ارزش دينداري و حفظ حجاب در ميان بد حجاب هاي و سرزنش ها ي ديگران است. اما در مورد عاقبت بي حجابي به ذكر دو روايت بسنده مي كنيم.
در روايتي طولاني پيامبر اعظم راجع به بي حجابي و بد حجابي و اين كه زن، زينت هايش را براي غير شوهرش آشكار كند، به يكي از زنان به نام حولاء مي فرمايد:
«لَا تُبْدِي زِينَتَكِ لِغَيْرِ زَوْجِكِ يَا حَوْلَاءُ لَا يَحِلُّ لِامْرَأَةٍ أَنْ تُظْهِرَ مِعْصَمَهَا وَ قَدَمَهَا لِرَجُلٍ غَيْرِ بَعْلِهَا وَ إِذَا فَعَلَتْ ذَلِكَ لَمْ تَزَلْ فِي لَعْنَةِ اللَّهِ وَ سَخَطِهِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهَا وَ لَعَنَتْهَا مَلَائِكَةُ اللَّهِ وَ أَعَدَّ لَهَا عَذَاباً أَلِيماً؛(6)
زينتت را براي غير شوهرت آشكار نكن. براي زن حلال نيست كه مچ دست و پاهايش را براي مردي غير از همسرش ظاهر كند. پس اگر اين كار را كرد، هميشه در لعنت و غضب خدا خواهد بود. خدا بر او غضب مي كند. ملائكه او را لعنت مي كنند. خدا براي او عذابي دردناك آماده مي نمايد.»
در ادامه حديث مي فرمايد: هر كس از شما زنان ايمان به خدا و روز قيامت دارد، زينتش را براي غير شوهرش آشكار نكند. روسري و مچ دستش را نشان نامحرم ندهد. هر زني اين كارها را براي غير شوهرش انجام دهد، دينش را فاسد ساخته و پروردگارش را بر خود غضبناك كرده است.»
اما روايت دوم از رسول خدا(ص) اين است كه فرمود: در شب معراج زن هايي از امت خود را ديدم كه به شدت گرفتار عذاب بودند. از جمله آنان زناني را در جهنم ديدم كه به موي سرشان آويزان بودند، آن ها زن هايي بودند كه سرشان را از مرد نامحرم نمي پوشانيدند، و حجاب را رعايت نمي كردند. و زناني را در جهنم ديدم كه گوشت بدنشان را مي خوردند. اين ها زناني بودند كه خودشان را براي مردم زينت مي كردند. و هنگام بيرون رفتن از منزل با آرايش بيرون مي رفتند. و زناني را ديدم كه گوشت بدنشان را با قيچي هاي آتشين، قيچي مي كردند، اين ها زناني بودند كه خودشان را براي مردهاي نامحرم عرضه مي نمودند. و زناني را ديدم كه به شكل و قيافه سگ بود ند ، و آتش از پشت و از مقعدشان داخل و از دهانشان خارج مي شد، آن ها زناني بودند كه در دنيا ترانه و آوازه خواني مي كردند، و حسود بودند. (7) جهت آگاهي بيشتر از اهميت و جايگاه حجاب در اسلام پيشنهاد مي شود كه كتاب هاي زير را مطالعه كنند.
1- حجاب غنچه ها، تأليف رضا شيرازي
2- حجاب زينت برتر، تأليف عطيه صادق كوهستاني
3- مسئلة حجاب، از استاد مطهري
4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده
5- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، خانم فتحيه فتاحي زاده
توصيه مي كنيم با بخش تلفني مركز(096400) تماس گرفته و در خصوص نحوۀ برخورد با دوستتان از مشاورين ما راهنمايي بگيريد.
پي نوشت ها:
1. قصص ( 28)، آيه 25.
2. علامه مجلسي، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء بيروت – لبنان، سال انتشار 1404 ق، ج 19، ص 167.
3. بحارالانوار، ج 2، ص 5.
4. همان، ص 4.
5. همان.
6. المحدث النوري، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت، قم، 1408 ه.ق، ج 14، ص243.
7. بحار الانوار، نشر دار الاحيا التراث العربي، بيروت، چاپ 1403 ق، ج 18، ص351.
موفق باشید.
