ذات خدا

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در فراز اول پرسش بايد گفت اموري مانند زن و يا مرد بودن از صفات موجودات مادي وزميني است كه خداوند از اين امور منزه است. اما در باره قدرت خدا بايد گفت قدرت الهي همانند همه صفات ديگر خداوند چيزي غير از ذات خداوند نيست و خداوند چيزي جز ذات مطلق و غير مركب خود ندارد و چون در ذات الهي همه كمالات به نحو تمام و كمال وجود دارد و اين ذات ازلي و غير حادث است، اين كمالات از جايي اخذ نشده و همه اين صفات ذاتي خداوند است، همان گونه كه همه چيز روشنايي خود را از نور مي گيرد امام نور روشنايي اش ذاتي خودش است و آن را از چيز ديگر نگرفته است.
بر همين اساس است كه مي گوييم خداوند خود به خود موجود است و وجودش از خودش مي‏باشد و نيازي به هيچ چيزي ندارد، بلكه همه محتاج و متكي و قائم به او هستند. فرض «نبودن و نيستي» براي چنين موجودي محال است؛ يعني محال است او در يك برهه‏اي معدوم باشد زيرا معدوم بودن موجودي در يك زمان، نشان‏دهنده آن است كه وجودش از خودش نيست و براي وجود يافتن نيازمند به موجود ديگري است كه با مفقود شدن علتش او هم نخواهد بود.
وقتي گفتيم خداوند هميشه هست، يعني ازلي و ابدي است؛ يعني هر چه به گذشته برگرديم نمي‏توانيم زماني را بيابيم كه خداوند در آن زمان نباشد و معدوم باشد. به ديگر سخن نقطه شروع براي وجود او نمي‏توانيم در نظر بگيريم. نمي‏توان گفت «كي به وجود آمد.» زيرا نقطه شروع و تعيين زمان آغازي براي وجودش لازمه «معدوم بودن» او قبل از آن مي‏باشد . فرض «نيستي» براي او غيرممكن است. اما ابدي است، يعني در آينده هم هيچ‏گاه معدوم نمي‏شود. تفصيل مسله به منبع ذيل مراجعه شود. (1)
پي نوشت ها:
1. محسن جوادي، درآمدي بر خداشناسي فلسفي، نشر مركز مطالعات اسلامي، تهران 1384 ش، ص123.
موفق باشید.