با سلام 33 ساله هستم کارشناس ارشد و استاد دانشگاه با مطالعه چند کتاب در حوزه همسر داری و با حفظ تقوا خودرا اماده ازدواج کردم در زندگی قانع و ساده هستم زمان ازدواج شاغل بوده و از بین خواستگاران ازدواج با یک سید که حقوق کارمندی داشت و اقرار به نماز خوان بودن و اعتقاد به سایر مسائل شرعی داشت ازدواج با ایشان را پذیرفتم همه مردم می گفتند ایشان دارای تقوا است بی ازار است و کمی ساده و خجالتی و با اخلاق. نمگم ادم خوبی هستم ولی تمام تلاشم در جهت خوشبختی بود که فهمیدم ایشان و کمی خانواده اش دروغ گفتن و مصرف تریاک و سیگار داره دنیا روسرم خراب شد اما علاقه عجیبی به همسرم داشته و دارم تا 3 سال سعی در ترک ایشان به صورت مخفیانه کردمبعد که موفق نشدم با خانواده ایشان در میان گذاشته و با کمک انها تلاش کردیم تا حدی موفق شدیم الان شربت مصرف میکنه با کمک مشاوران زندگیم بهتر شده اما ایشان تنبل است خرجی به زور میده رو حقوقم حساب میکنه رفتم خونه خریدم تمام حقوقم قسط میشه ایشان لان مجبور به نفقه شده و با قرقر می ده اما من زندگی سالم و محبت همسر میخام هیچ وقت خارج ار توانش نخواستم با تا حلا برام چیزی نخریده ولی براش احترام قائلم اما دیگه از زندگیه یک طرفه و بی محبت خسته شدمجدا از ان راز زندگیم فاش شده همه فهمیدن کار نمی کنه و مصرف داره منو منت می کنن من یا جواب نمی دم یا از خوبی هاش میگم ولی دیگه خسته شدم رابطه عرطفی و جنسی سردی داره منو پس میزنه بد اخلاقه میدودنم همه از عوارض شربت متادون است ولی من چکار کنم نه میتون طلاق بگیرم نه با این شرایط ادامه بدم کمکم کنید دچار انحراف دارم میشم تو خواب میبینم با یک مرد دیگه ازدواج کردم تو ذهنم همیشه مردهای دیگه میان میترسم ایمانم را از دست بدم کنترل عواطف داره واسم سخت میشه مشکل بعدی اینه که سعی در حفظ ایمان دارم واسه امام زمان تبلیغ میکنم ولی تو وجودم سیاهی است همسرم اعتماد بنفسم را اورده پایین فکر میکنم همه میگن چرا این خانم با این ازدواج کرده مشکلش چی بوده اوناه نمی دون من گول خوردم و الان با اینکه دروغ گفته ولی میخواهم زندگی خوبی داشت باشم باز نا امید میشم اخه با یک معتاد. ایشان بعد ازدواج سه ماه بعد رفت استعفا کرد و به دورغ گفت اخراج شد و 5 سال پیش واسش ماشین خریدم و الان راننده تاکسی هست روزی حلال مهم است ولی دیگران ازارم میدن نمی دونم چرا با این موقعیت شغلی که حساس است و لان معاونت هم اضافه شده باید همیشه نگران زندگی شخصی باشم که نکنه بین همکاران درز کنه کمکم کنید بخاطر بچه ام کمکم کنید پدرش و خیلی دوست داره 2 ساله اس نمی خوام برم جدا بشم چرا اینهمه لطف منو با بی مهری پاسخ میده وقتی این حرفا رو بهش میگم میگه زیاد کتاب میخونی رویایی شدی تو مریضی خوب برو طلاق بگیر واست شوهر زیاده. کمکم کنید چه چاره ای کنم که قدر زن و بچه هاش و بدونه . مرجع رهبر
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اگرچه از شنيدن داستان زندگي تان متأثر شديم. اما بايد بگوييم كه متأسفانه شما در انتخاب همسر دچار خطا شده ايد و با اعتماد بيش از حد به سخنان خواستگارتان و ديگران و يا انجام ندادن تحقيقات كامل، در همسر گزيني دچار خطا گشته ايد و همسر مناسب خويش را بر اساس معيارهاي و ملاك هاي اساسي ازدواج و اصول و مباني همسرگزيني انتخاب نكرده ايد. البته اين مشكل تنها اختصاص به شما ندارد بلكه، برخي از همسران كه حتي همسر مناسبي را بر اساس اصول و معيارهاي همسرگزيني انتخاب نموده اند نيز گاهي در زندگي دچار مشكلات پيچيده و عديده اي مثل شما مي شوند و يا خواسته و ناخواسته دچار مشكلات جديد و يا بيماري بعضاً لاعلاجي بعد از ازدواج و شروع زندگي مي گردند و بدين ترتيب، زندگي مشترك آنها با ناملايمات ناگواري روبرو مي شود و دستخوش تغيير و تحول مي گردد.
به طور حتم، افسوس به گذشته و تأسف خوردن هيچ مشكلي را حل نمي كند بايد چاره اي انديشيد و مشكل را برطرف نمود و يا لااقل آسيب هاي آن را كاهش داد.
آنچه مسلم است اين است كه همه انسانها به نوعي مشكلاتي در زندگي دارند و اين كه انساني پيدا شود كه در زندگي داراي مشكلي نباشد، تصور نادرستي است. سختيها و دشواريها نقش مهم و نيرومندي در تربيت، تقويت اراده، شكوفايي استعدادهاي نهفته انسان و بيرون آوردن زندگي انسان از يكنواختي و تكرار دارند، ولي وقتي سخن از كاركرد سازنده دشواريها و مصائب ميرود، منظور اين نيست كه اين تأثير روي همه افراد يكسان است بلكه، روي برخي ممكن است نقش منفي داشته باشد، ولي مهم چگونگي برخورد و رويارويي با مشكلات است. هر اندازه شخص داراي جهانبيني بهتري باشد و فلسفه رنجها و مصائب را بهتر بشناسد و از نظر روحي و رواني، خطرپذير و با اراده و مقاومتر باشد، از جنبههاي مثبت مشكلات بهره افزونتري ميگيرد. بر عكس، هر اندازه شخص عافيت طلب، بدبين و خطر گريزتر باشد، از مشكلات آثار منفي بيشتري دريافت ميدارد و از حرف و حديث مردم بيشتر آزرده مي گردد.
همه اين مشكلاتي كه براي تان ايجاد شده است ممكن است همگي آنها از عوارض اعتياد آشكار و پنهان شوهرتان ناشي شده باشد به همين خاطر، همان طور كه تا كنون اين گونه عمل كرده ايد، درمان اعتياد وي در اولويت نخست قرار دارد و بايستي تا جايي كه مي توانيد و امكانات ياري مي دهد در درمان اعتياد شوهرتان بكوشيد و همه راه حل هاي ممكن و راهكارهاي درماني را امتحان كنيد ولي اگر با همه خون جگر خوردنها و تلاش هايي كه انجام مي دهيد باز وي از پذيرش درمان خودداري كند و يا اصلاً درمان نپذيرد در اين صورت، مي توانيد به راه حلهاي ديگر بينديشيد و در صورت تأييد كارشناسان و مشاوران، تقاضاي طلاق دهيد و از شوهرتان جدا گرديد. اين راه علي رغم ظاهر ناخوشايندش در جايي كه هيچ راه مطمئن ديگري وجود نداشته باشد قابل توصيه مي باشد.
اين واقعه با همه دشواري هايش حتي اگر هيچ ثمري براي تان نداشته باشد نوعي امتحان الهي است بنابراين، نوع برخورد شما با اين واقعه، سرنوشت آيندهتان را رقم مي زند. تحمل حرف و حديث مردم، رعايت عفت و طهارت باطني، نوع رفتار با همسري بداخلاق و ... از جمله آزمون هاي دشواري است كه هم اينك پيش روي شماست. دانستن همين مطلب مي تواند نقش مؤثري در صبر و استقامت شما داشته باشد و فشار ناشي از برخي از مشكلات را كاهش دهد.
براي اصلاح برخي رفتارهاي شوهرتان هيچ راهي به اندازه مراجعه حضوري و دانش افزايي توسط متخصصين مربوطه كارآيي ندارد توصيه مي شود شوهرتان را به بهانه هاي مختلف به مراكز مشاوره اي و خدمات روانشناختي معتبر بكشانيد تا آنها برخي از مفاهيم و ملزومات زندگي مشترك را به وي تفهيم كنند و اصول همسرداري، شيوه ارتباط مؤثر با همسر و انجام وظايف زناشويي را به وي آموزش دهند. تنها با اين راه مي توانيد رابطه خود را از يك رابطه يك طرفه به رابطه دو طرفه تبديل كنيد و صفا و صميميت را به زندگي خود باز گردانيد. تكنيك هاي ديگر موقعي بوده و يا در كوتاه مدت اثري ندارد.
موفق باشید.