سلام و عرض احترام.
وقتتون بخیر.
میدونیم که خدای عزیزمون بنده هاشو خلق کرده تا آزمایششون کنه.از طرفی هم میدونیم که خدای حکیم و رحیم گفته که جهانو بخاطر 5 تن آل عبا ( جانم به قربانشان) خلق کردم.
از طرفی هم میدونم که بنا به روایتی خداوند رحمان گفته که(البته متن دقیق روایت رو نمیدونم ولی مضمونشو براتون میگم) من بعضی افراد رو خلق میکنم که گناه کنن(یه همچین چیزی....)
از طرفی هم خدای مهربونمون میگه که من سرنوشت همه تونو میدونم و میدونم کی عاقبت بخیره و کی نیست.
خب مثلا وقتی که خدا میدونه عاقبتون چیه و مثلا هر کی رو که بخواد هدایت میکنه پس گناه کسی که از اولش عاقبتش تعیین شده مثلا جهنمی باشه آیا بی انصافی نیس که برای عذاب آخرت بیاد به این دنیا...؟؟؟
و اگر خدا میخواد آزمایش کنه و انسان مختاره پس اعوذ بالله خدا هم از عاقبت انسان بی خبر باید باشه دیگه....
خدا که هر کی رو بخواد هدایت میکنه پس گناه کسی که خدا انتخابش نکرده چیه؟
البته میدونین چیه؟:من هر موقع این جور فکرا میاد تو ذهنم زود این آیه برام تداعی میشه که میفرماید:"...لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین." بعدش تو دلم میگم که: من در اون حدی نیستم که بتونم این مسائلو تجزیه تحلیل کنم و شیطان میخواد منو با نفسم مشغول کنه و به حول و قوه خدای عزیزم این فکرا رو از ذهنم دور میکنم.
ممنونم بابت وقتی که برای سوالامون میذارین.
وقت و عمرتون پر خیر و برکت انشالله...
برای من حقیر هم دعا کنین...
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد چند نكته روشن شود:
1. از نظر قرآن، انسان موجودي است برگزيده از طرف خداوند، خليفه و جانشين او در زمين، نيمه ملكوتي و نيمه مادي، داراي فطرتي خود آشنا، آزاد، مستقل، امانتدارِ خدا و مسئول خويشتن و جهان، مسلط بر طبيعت و زمين و آسمان، وجودش از ضعف و ناتواني آغاز ميشود و به سوي قوّت و كمال سير ميكند و بالا ميرود. اما جز در بارگاه الهي و جز با ياد او آرام نميگيرد. ظرفيت علمي و عملي اش نامحدود است.(1)
2. از ديدگاه اسلام هدف از خلقت او قرب به درگاه الهي، رسيدن به مقام عبوديت و بندگي و آراستگي به اخلاق و صفات كمال و جمال حق گشتن است، كه اين بالاترين سير كمال بشر است. منظور از كمال، كمال روحي و نفساني است. چون روح اصل و مبناي هويت و شخصيت آدمي است. رسيدن به اين كمال نيز در گرو چيزي است كه خداوند آن را عبادت و بندگى ناميده و فرموده است: «وَ ما خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَ اَلْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ (2) «جن و انسان را تنها براي عبادت آفريدم».
3. يكى از مهم ترين سنت هاى الهى، امتحان و آزمايش الهى است. انسان ها در هر لحظه از زندگى خود در حال گذراندن آزمون هاى متفاوت هستند، اما بايد بدانيم مفهوم آزمايش خداوند با آزمايش هاى ما بسيار متفاوت است. آزمايش هاى ما براى شناخت بيش تر و رفع ابهام و جهل است، اما آزمايش الهى «پرورش و تربيت» است. به اين معنا كه انسان ها را به ميدان عمل مى كِشد تا ورزيده و آزموده و پاك شوند و لايق قرب خدا گردند. قرآن مجيد به اين حقيقت تصريح كرده: «او آنچه را در سينه داريد، مى آزمايد تا دل هاى شما كاملاً خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است». (3) اگر آزمايش الهى نبود، استعداد ها شكوفا نمى شد. ميوه هاى اعمال بر شاخسار نمايان نمى گشت. معلوم است كه امتحان براى پاداش و كيفرى است كه بشر با آن مواجه خواهد شد.(4)
از طرف ديگر آنچه در نتيجه اين آزمون ها متجلي مي گردد، ملاك مرتبه و جايگاه انسان ها در زندگي حقيقي اخروي شان است. در دادگاه محاسبه خداوند به همين نتايج در برابر انسان ها استدلال مي شود تا جاي عذر و انتقادي در مقابل ايشان نباشد. پس آزمونها از جهاتي هدف خلقت را تأمين ميكند. از جمله:
اراده الهي به آن تعلق گرفته كه كمال انسان در كوره آزمايشها و در پس سختيها به دست او برسد، مانند سنگ و فلزات مختلف كه بايد در آزمايشگاههاي مختلف و در كورهها و درجات مختلف، حرارت و آزمايش ديده شود تا فلز خالص پديد آيد. همه زيبايي و كمال عالم هستي و همه جمال خلقت انسان نيز رسيدن به نتيجه قرب خداوند و به فعليت رساندن كمالات بالقوه دروني در كوره حوادث و آزمايش دنيا و با اختيار و انتخاب خود است. نهادن اوليه اين كمالات در وجود او جلوه و زيبايي به مجموعه خلقت نمي بخشد و موجود برتري چون انسان را در مجموعه عالم متجلي نمي سازد.
5. خداوند انسان را موجودي مختار و آزاد آفريد و اراده كرد كه كارهايش را با تصميم و اراده خود انجام دهد. نه اين كه تقدير او را به انجام يك طرف مجبور سازد. انسان به هر سو كه رو آورد، همان است كه با دست خود آن را انتخاب ميكند مقتضاي اين اختيارش هم اين است كه در مورد تمام كارهايش پاسخ گو است. اين كه خداوند بشر را مكلّف كرده و امر و نهي نموده و براي ارشاد و هدايتش، پيامبر و قرآن فرستاده و به نيكوكاران پاداش داده و گناهكاران را مجازات ميكند، همه بر اساس اختيار انسان است. اگر انسان مجبور باشد و اختيار و آزادي نداشته باشد، هيچ يك از موارد فوق صحيح نميباشد. با اين نكته روشن شد اين سخن كه خداوند عده اي را خلق كرده باشد تا ايشان گناه كنند نادرست بوده و در هيچ يك از متون ديني چنين چيزي وجود ندارد. يعني خداوند هيچ كس را خلق نكرده تا گناه كند، بلكه خلقت انسان را طوري قرارداده كه بخاطر اختيارش دچار لغزش و اشتباه مي شود و از اين لغزش بر مي گردد و خداوند نيز توبۀ او را مي پذيرد.
با توجه به اين نكات روشن مي شود هدف از خلقت رسيدن به كمال است و نه آزمايش، آزمايش الهي جنبه كمك به رشد و تعالي انسان داشته و براي به فعليت رساندن كمالات بالقوه دروني او در كوره حوادث و آزمايش دنيا و البته با اراده واختيار و انتخاب خود اوست. بنابراين هيچ كس براي عذاب آخرت به اين دنيا نيامده، بلكه همه براي رسيدن به جايگاه حقيقي انسان در حيات اخروي آمده اند و اين خود انسان است كه كه اراده و اختيار خود كدام جايگاه را براي خويش انتخاب كند.
در صورت نياز به توضيحات بيشتر با همكاران بخش تلفني به شماره (096400)صحبت كنيد.
پينوشتها:
1. شهيد مطهري، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، ج2، ص 272.
2. ذاريات (51) آيه 56.
3. نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 93.
4. طباطبايي، علامه محمد حسين، ترجمة تفسير الميزان، دفتر نشر اسلامي، ج 20، ص 5 - 10؛ مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، ج1، ص 526 - 530 و ج 24، ص 314 - 318، با اقتباس و تلخيص.
موفق باشید.