اگر امام علی ع بداند در لیلۀالمبیت خطر جانی او را تهدید نمی کند بیتوته او فضیلتی ندارد واگر نداند علم غیب یا عصمت ندارد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
گرچه بر اساس روايات متعدد ائمه از موهبت علم غيب بر خوردار بوده اند، ولي اين علم از سوي خداوند به آن ها داده مي‌شد، امام صادق(ع) فرمود:
«إذا أراد الامام أن يعلم شيئاً أعلمه الله ذلك؛(1) هرگاه امام بخواهد چيزي بداند، خداوند او را از آن آگاه مي‌سازد». بنابر اين در ماجراي "ليله المبيت"دليل قطعي وجود ندارد كه امير مومنان از همه جزئيات آگاه بوده است.
پس احتمال دارد در آن مورد خاص علم به بقا و سلامتي خود نداشته است و با احتمال كشته شدن و پذيرش خطر دست به چنين كاري زده است، نه با علم به سلامتي. در نتيجه در آن ماجرا، امام ايثار و از خود گذشتيگي نمود و از اين رو سزاوار ستايش بود.
ماجراي ليله المبيت براي علي(ع) كه جان خود را براي سلامت رسول خدا به خطر انداخت، فضيلت بسيار تلقي شده است. در ارزش اين عمل يعني فداكاري در راه پيامبر و معقول و مشروع بودن آن ترديدي نيست. اين كار مهم تر از حفظ جان خود است.
اما اين كه برخي در اين خصوص شبهه هايي مطرح كرده و از جمله مي‌گويند: خوابيدن علي در بستر پيامبر فضيلت نيست، زيرا علي از دو طريق فهميده بود كه در آن شب آسيبي به او نخواهد رسيد.
اول اين كه از گفتار خود پيامبر كه صادق و مصدق است، كه در همان شب به او فرمود: در بستر من بخواب و آسيبي به تو نخواهد رسيد.
دوم اين كه پيامبر امانات و اداي قرض ها را بر عهده علي گذارد. طبعا مي‌دانست كه جانشين او كشته نمي شود و گرنه اين تكليف را متوجه ديگران مي‌كرد. علي از اين توصيه فهميد كه در اين صحنه گزندي نخواهد ديد. به انجام وظايفي كه رسول خدا معين كرده است، موفق خواهد گرديد.
در اين گونه شبهات با انكار فضيلتي، فضيلت بالاتري را براي علي اثبات كرده است، زيرا ايمان علي به صدق گفتار پيامبر يك ايمان عادي بود يا اين كه او نسبت به گفتار وي يك ايمان قوي و فوق العاده داشت. كليه گفتارهاي پيامبر در نظر او در پرتو ايمان قوي مانند روز روشن بوده است.
بنابر فرض اول، هرگز علي(ع)، علم به بقا و سلامتي خود نداشته است، زيرا هرگز براي چنين طبقه اي از افراد (كه علي به طور يقين از اين طبقه نبود) از گفتار پيامبر علم قطعي پيدا نمي‌شود. اگر به ظاهر بپذيرند، در خاطر تشويش خواهند داشت كه جوانب قلب آن ها را فرا مي‌گيرد. هر دم هيولاي مرگ در نظر آن ها مجسم مي‌شود؛ علي با احتمال كشته شدن دست به چنين كاري زده است، نه با علم به سلامتي.
بنا به فرض دوم فضيلت بالاتري، براي علي(ع) اثبات نموده است، زيرا اگر ايمان مرد، به پايه‌اي برسد كه آنچه را از پيامبري بشنود، با روز روشن فرقي نداشته باشد، فضيلت چنين ايمان با هيچ چيز برابري نمي‌كند. نتيجه ايمان اين است هنگامي كه پيامبر به او بگويد: در بستر من بخواب و در حمله تروريست ها آسيبي نخواهد ديد، با كمال ثبات قلب مي رود و در بستر او مي‌آرمد. يك سر سوزن احتمال خطر در دل او راه پيدا نمي‌كند.
با توجه به آنچه درباره ماجراي ليله المبيت و شبهه برخي از اهل سنت بيان شد، به دست آمد كه امير مومنان در ليله المبيت برترين فضيلت را به دست آورد، زيرا در هر دو صورت، چه علم به كشته شدن داشته يا نداشته، فضيلت او ثابت مي‌شود كه بيان آن گذشت.(2) بنابر اين عمل ايثار گرانه امير مومنان در ليله مبيت فضليتي بزرگي براي او اثبات مي كند، حال چه علم به زنده ماندن خود داشته و يا نداشته باشد. چه ا ين كه خود خداوند آيه ليله المبيت را به عنوان تمجيد ذكر نموده، پس معلوم مي شود كه اين كار جاي تمجيد دارد وگرنه خداوند حكيم در آن آيه از كار امير مومنان تمجيد نمي فرمود.
پي‌نوشت:
1. كليني الكافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران0138 ق، ج 1، ص 258.
2. جعفر سبحاني، فروغ ابديت، دفتر تبليغات اسلامي، قم، 1370 ش ،ج 1، ص 427.
موفق باشید.