بدعت

سلام
پدری دارم که خیلی استخاره میکنه.مثلا برای قطع کردن قرص دکتر هم استخاره میکنه. در خیلی از جاها که عرف نیست هم استخاره میکنه. وقتی میگویم که شرط استخاره، استشاره است میگوید که بنا به تجربه برای من معلوم شده که بر روی مشاوره ها هم نمیشود حساب کرد و بهترین مشاور، خداست(به وسیله استخاره). میگوید چندین کار را با مشاوره انجام دادم ولی نتیجه خوبی نداد و چندین کار را که مشاورین میگفتند خوب است ولی استخاره منع کرده بود، انجام ندادم و بعد از مدتی به برتری حرف قرآن رسیدم. میگوید قرآن چیزی را میبیند که مشاورین نمیبینند. میگوید به تجربه به من معلوم شده که استخاره با قرآن بهترین استشاره است. میگویم شرط استخاره، استشاره است. میگوید فردی که بتواند به خوبی قرآن به من استشاره بدهد نیست و یا گشتن و پیدا کردن میخواهد که خیلی زحمت دارد ولی استخاره خیلی راحت تر دبر(پشت) کار را میبیند. به نوعی حرف مشاورین را قبول نمیکند. به ایشان گفتم از علما اگر بپرسید، خواهند گفت که استخاره های شما خارج از قاعده است و برای همین موضوع به سراغ روحانی مسجد رفته بودند ولی باز به روحانی گفته بودند که نتیجه صحبت با شما را باز به استخاره میگزارم. چندین با قرار شد به مشاوره برویم ولی شرط میکردند که نتیجه استشاره را باز به محک استخاره میگزارم. خلاصه خیلی خیلی استخاره میکنم.
بعید میدانم عقاید ایشان تغییر پذیر باشد. اما سوال من.
در وضو گفته اند اول دست راست شسته شود بعد دست چپ. اگر کسی اول دست چپ را بشورد و دست راست را نشورد در دین بدعت کرده به نظرم. امورات در دین ترتیب دارند. برعکس ترتیب عمل کردن، نو آوری است. پدرم هم در تصمیم گیری نو اوری کرده است. آیا این که پدرم استخاره را بر استشاره ارجح میکند، بدعت نیست؟ اگر نیست چه طور شستن دست چپ زودتر از دست راست بدعت هست ولی استخاره بدون استشاره بدعت نیست؟
ممنون