با سلام و قبولی طاعات و عبادات شما عزیزان
به ما از کودکی در کتاب ها و منابر علما گفتند که هنگامی که حضرت زهرا(س) از پدر بزرگوارشون کمکی خواستند. حضرت رسول(ص) به ایشان تسبیحات را یاد دادند که معروف به تسبیحات حضرت زهرا(س) می باشد. اخیرا از یکی شنیدم که این سند درست نیست و داستانی را برایم نقل کردند که زمانی که برای حضرت زهرا(س) میخواست خواستگارانی بیاید. حضرت به خواستگاراشون فرمودند اگه امشب نوری بالای خونه هر کسی برود من زن او می شوم و اتفاقا آن شب حضرت زهرا(س)تسبیحات را می گفتند تا نور به خانه امام علی(ع) برود و لذا تسبیحات حضرت زهرا(س) از آن موقع شروع شد. لذا درخواست بنده این است که آیا این داستان یا داستانی شبیه به آن درست است یا خیر.(سند درست کدام بوده و راویان آنها چه کسانی هستند)

سوال دیگر بنده در مورد دعای سلامتی حضرت مهدی(عج){اللهم کن لولیک....} می باشد
که راوی این دعای شریف کدام یک از ائمه(علیم السلام)می باشد؟
با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در منابع روايي شيعه درباره علت و فلسفه تسبيح حضرت زهرا(ع) اين نقل و روايت آمده است:
شيخ صدوق روايت كرده كه حضرت على (ع) به مردى از بنى سعد فرمود: بگذار تا قصّه‏اى در باره خودم و فاطمه برايت بگويم: فاطمه همسر من در ميان خانواده رسول خدا (ص) از محبوبترين افراد بود، او با مشك به قدرى آب مى‏آورد كه اثر آن در سينه‏اش به جاى مانده بود، و به قدرى با آسيا كار مى‏كرد كه دستهايش پينه بسته بود، و به قدرى خانه را جارو مى‏كرد كه گرد و غبار بر لباسهايش مى‏نشست، و به قدرى در زير ديگ آتش مى‏افروخت كه لباسهايش سياه و چركين مى‏شد، و او به سبب اين كارها دچار زحمت و رنج شديدى شده بود.
يك روز به فاطمه گفتم: كاش نزد پيامبر(ص) مى‏رفتى و از آن حضرت تقاضا مى‏كردى كه خادمى برايت در نظر بگيرد تا در كارهاى خانه به تو كمك نمايد. هنگامى كه فاطمه براى بيان اين تقاضا به حضور پيامبر(ص) رفت ديد كه عده‏اى در اطراف پيامبر نشسته و با او مشغول گفتگو هستند و لذا خجالت كشيد و مراجعت نمود، پيامبر از اين عمل فاطمه متوجه شد كه فاطمه براى حاجتى نزد او آمده، لذا رسول خدا (ص) فرداى آن روز صبح زود، به خانه ما آمد. وقتى پيامبر وارد شد خطاب به فاطمه گفت: چه حاجتى داشتى كه ديروز به نزد من آمدى؟ من پيش دستى كردم و گفتم: فاطمه به قدرى مشك آب آورده كه اثر آن بر سينه‏اش مانده است، و به قدرى آسيا كرده كه دستهايش پينه بسته، و به قدرى جارو كرده كه گرد و خاك لباسهايش را غبار آلود نموده، و به قدرى در زير ديگ آتش افروخته كه لباسهايش سياه و چرك شده است، و به دليل اين مشقّتى كه او متحمّل مى‏شود، من به او گفتم كه نزد شما بيايد و خادمى مطالبه نمايد تا در اين گونه كارها ياور او باشد. پيامبر(ص)فرمود: آيا بهتر نيست چيزى به شما تعليم نمايم كه از خادم براى شما بهتر باشد، پس هر گاه خواستيد بخوابيد سى و سه مرتبه سبحان اللَّه، و سى و سه مرتبه الحمد للَّه، و سى و چهار مرتبه اللَّه اكبر بگوييد. بعد حضرت زهرا سه مرتبه فرمود از خدا و رسولش راضي شدم.
در منابع اهل سنت نيز نقلي شبيه به متن فوق درباره تسبيح حضرت زهرا(ع) آمده كه علامه مجلسي آن را به نقل از ابن شهر آشوب از صحيح مسلم و بخاري آورده است.(2)
اما درباره ماجراي خواستگاري حضرت زهرا(ع) و تسبيح آن حضرت روايتي وجود ندارد و اين نقل صحيح نيست.
دعاي اللهم كن لوليك... را كليني در كافي از محمد بن عيسي به سند خودش از امامان به عنوان عمل شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان، نقل كرده (ولي نام امام معيني برده نشده است). سند كافي به اين شرح است:
«مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّالِحِينَ (ع)قَالَ تُكَرِّرُ فِي لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هَذَا الدُّعَاءَ...تَقُولُ بَعْدَ تَحْمِيدِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِّ اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ قَاعِداً وَ عَوْناً وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا...»(3)؛ محمد بن عيسي نقل كرده از امامان(ع) كه فرمودند: در شب بيست و سوم ماه رمضان اين دعا را تكرار كن ... مي گويي بعد از حمد خداي متعال و صلوات بر پيامبر(ص) اللهم كن لوليك تا آخر.
منظور از "صالِحِين" امامان معصوم است در كتب ديگر هم به همين سند آمده است.
شايد هم عبارت "صالحَين" در اصل "صادقَين" يعني امام پنجم و امام ششم باشد. همانطور كه در بعضي روايات اين تعبير وجود دارد. در هر حال اين دعا از امام معصوم(ع) رسيده است.
پي نوشت ها:
1. شيخ صدوق، علل الشرائع، انتشارات داوري، ج‏2، ص 366؛ (أَ لَا أُحَدِّثُكَ عَنِّي وَ عَنْ فَاطِمَةَ إِنَّهَا كَانَتْ عِنْدِي وَ كَانَتْ مِنْ أَحَبِّ أَهْلِهِ إِلَيْه...)‏
2. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ بيروت، ج43، ص85 .
3. كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1367 ش، ج 4، ص 162.
موفق باشید.