سلام
نظر به اینکه با مطالعه احادیث و روایات و مقالات مختلف در خصوص علائم ظهور حضرت مهدی عج انسان به این نتیجه می سد که گویی مقوله ظهور در بخشی از خاورمیانه رخ میدهد در حالیکه امروزه می بینیم قدرتهای جهانی به لحاظ اقتصادی سیاسی نظامی خارج از این منطقه هستند ( آمریکا چین اروپا آفریقا و... ) و در تحولات منطقه نقش اساسی دارند آیا آنها در این تحولات بی تفاوت خواهند بود یا به نوعی در اثر معجزه با قیام حضرت حجت عج بیعت می کنند ؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اين كه چرا در باره ظهور امام زمان در روايات تكيه بر منطقه خاور ميانه دارد مي توان يكي از دلائل را چنين دانست كه خاور ميانه داراي تمدن بسيار طولاني و مركز توجه تمامي اعصار در تاريخ بوده وبسياري ازپيامبران نيز در اين سر زمين به ابلاغ پيام الهي وانجام وظيفه رسالت پرداخته اند نظر به آشنايي مردم اين منطقه با آموزه هاي ديني از جمله موعودي كه تمامي اديان بر آمدن او نويد داده اند مي توان چنين انتظار داشت كه آمادگي مردم اين منطقه براي ظهور منجي بيش از مردم ساير نقاط بوده از اين رو در روايات اسلامي به ويژه روايات شيعه سخن از ظهور از مكه وحكومت در كوفه به ميان آمده و برخي ياران را نيز از منطقه معرفي مي كند.(1)
اما با اين وجود نمي توان چنين ادعايي را داشت كه تنها ياران امام از اين منطقه بوده و مردم ساير نقاط زمين در اين باب مورد غفلت قرار گرفته اند ويا دشمنان امام تنها از مناطق خارج ازخاور ميانه اند.
قطعا بسياري از كفار، ظالمين و مستكبرين جهان بر ايشان (عج) خروج خواهند كرد. در مقابل بسياري از كفار به وي گرويده و برخي از مسلمانان دين را كنار گذاشته و با ايشان و قيام‌شان مخالفت خواهند كرد.(2)
البته با توجه به روايات مي توان گفت اوضاع و شرايط زمان قيام آن حضرت (عج) نيز مثل امروز است. يعني همان گونه كه امروزه محل درگيري در منطقه خاورميانه (جهان اسلام) است و قدرت‌هاي بزرگ چون امريكا، اروپا، روسيه و ... همه در اين منطقه جمع شده‌اند، در آن روز نيز طبعاً اين منطقه هدف حملات دشمنان مي‌شود.
قطعا با آغاز قيام حضرت (عج) چون قيام از كعبه آغاز گردد، توجه همه مستكبرين به كشورهاي اسلامي كه عمدتاً در خاورميانه و بيشتر در مناطق عربي خاورميانه هستند متمركز مي‌شود. وآنان نسبت به اين موضوع بي تفاوت نيستند.
آن حضرت نخست تمامي حاكمان و مردمان تحت حكومت آنان را به دين مبين اسلام و بيعت باخويشتن دعوت مي كند چه بسا برخي به حضرت بپيوندند اما برخي نيز سر باز مي زنند.
مردمان كشورهاي غير اسلامي نيز از حكومت‌هاي جاير و مكاتب و ايسم‌هاي خدمت‌گذار و توجيه‌گر و ظلم ظالمان خسته مي‌شوند و متوجه خلاء معنويت مي‌گردند. (3)چنان چه امروز از يك سو شاهد تظاهرات مردم در اروپا و امريكا در اعتراض به نظام سرمايه‌داري هستيم و از سوي ديگر شاهد گرايش گسترده مردم به اسلام مي‌باشيم. تا آنجا كه اين كثرت گرايش به عنوان يك خطر در امريكا و پارلمان اروپا مطرح مي‌شود.
و هم چنين شاهديم كه در كشورهاي اروپايي به رغم تشديد و گسترش روزافزون اسلام هراسي، گرايش مردم به اسلام آن قدر زياد است كه كشورهاي اروپايي يكي پس از ديگر مجبور مي‌شوند اسلام را به عنوان يكي از اديان رسمي كشورشان بشناسند. اين روند هم چنان ادامه مي‌يابد تا مقدمات و شرايط ظهور آماده گردد.
پي نوشت ها:
1 .شيخ مفيد، ارشاد- ترجمه رسولى محلاتى، اسلاميه، تهران، نوبت چاپ دوم، ج2، ص: 355.
2. مجلسي، بحارالانوار، ج52، ص362.
3. ابراهيم اميني، دادگستر جهان ، انتشارات شفق، چاپ هيجد هم، 1378، ص 228.
موفق باشید.
