با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
غيبگويي مخصوص خدا است:"قُل لَّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ ؛(1) به جز خدا كسي غيب را نميداند". ممكن است بعضي از افراد از ناحيه خداوند متعال، عالِم به بعضي از امور غيبي بشوند:"عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ؛(2) او عالم الغيب است و هيچ كس را از غيب خويش آگاه نميسازد، مگر پيامبري را كه بپسندد، غيب را به او ميدهد و از پشت پردهها با خبر مي كند".
امامان معصوم(ع) از طريق پيامبر به غيب آگاهي پيدا مي كنند. حضرت باقر(ع) به جابر فرمود:
" اگر طبق رأي خودمان براي شما حديث مي كرديم، هلاك مي شديم، ليكن احاديثي را برايتان روايت كنيم كه از رسول خدا(ص) ذخيره نمودهايم، چنان كه مردم طلا و نقره را ذخيره مي كنند".(3)
معلّي بن خنيس از حضرت صادق(ع) روايت كرده: "كتابها نزد علي(ع) بود. وقتي مي خواست به عراق برود، نزد ام سلمه وديعه گذاشت. هنگامي كه وفات نمود، كتابها به امام حسن رسيد. وقتي او وفات كرد، به امام حسين(ع) رسيد. وقتي آن جناب كشته شد، به علي بن الحسين منتقل شد و بعد از آن به پدر من انتقال يافت".(4)
شايد بتوان از آيه "اتّقواللَّه و يعلّمكم اللَّه"،(5) استفاده نمود كه ممكن است افراد با تقوا نيز بهرهاي از غيب داشته و پيشگويي هايي داشته باشند.
پيش گويي نوستراداموس:
داستان پايان زمان همواره به عنوان يكي از دغدغه هاي بشر مورد توجه اقوام و ملل گوناگون بوده، داستان سرايي ها و افسانه هاي گوناگوني نيز در خصوص آن شكل گرفته است؛ اما در اين سال ها با توجه به طرح تقويم نجومي اقوام "مايا" كه گمان مي شود در سال 2012 به پايان مي رسد، اين گونه برداشت شده است كه اقوام مايا اين سال را پايان جهان دانسته اند و جهان در اين سال نابود مي شود.
البته بررسي هاي برخي پژوهشگران نشان مي دهد كه حتي بر اساس بازمانده هاي ماياها نيز اين ادعا و برداشت صحيح نيست. نمي توان اين پيشگويي را به همين شكل مطرح به ماياها نسبت داد، اما در هر صورت توجه به چند نكته مهم ضروري است:
اصولا چيزي به نام پايان جهان وجود ندارد. عالم همواره در كنار وجود خداوند متعال وجود خواهد داشت، هر چند در شرايط گوناگون و اوضاع متفاوتي باشد؛ در واقع آنچه بر اساس مباني فكري و اعتقادي ما در زمينه قيامت رخ مي دهد ، تحول و تبدل جهان است، نه انهدام و نابودي كامل آن.
اگر منظور از پايان جهان فرارسيدن قيامت و پايان حيات مادي در دنياي كنوني باشد، اين حقيقت از اسرار الهي است كه بر احدي فاش نشده است. غير از خداوند متعال احدي از زمان آن آگاهي ندارد. اطلاع ماياها از اين واقعه بي معناست؛ اما اگر منظور حوادث طبيعي سخت و سهمگين در زمين باشد، بايد گفت امكان اين امر وجود دارد، همان طور كه امكان رخ دادن اين گونه حوادث در هر سالي وجود دارد.
بر اساس مبناي اعتقادي مان معتقديم كه در آخرالزمان رستاخيز و واقعه عظيم قيامت رخ خواهد داد و دنيا دگرگون خواهد شد. حقيقت هاي عالم متجلي شده، زمينه و بستر محاسبه اعمال و زندگاني حقيقت و واقعي انسان ها در دنيايي ديگر فراهم مي آيد.
همچنين قبل از رخداد اين واقعه عظيم در دنياي ماده همه تلاش هاي انبيا و امامان به ثمر رسيده، آخرين باقي مانده سلسله انبيا و اوصيا به عنوان منجي بشر ظهور خواهد كرد. در طي چندين سال تلاش و جهاد فرهنگي و فكري و نظامي، دولت حق را در سراسر عالم برپا خوهد ساخت. نسل هايي از بشر پس از استقرار دولت حق به زندگي خواهند پرداخت.
بنابراين هيچ نگراني نداشته باشيد، و بدانيد كه سال2012 هم مانند سال هاي ديگر است و در هر سال حوادثي پيش مي آيد، ولي به صورت مذكور قابل پيش بيني نيست. و شايد يك سناريو باشد.
پي نوشتها:
1. نمل (17) آيه 65.
2. جن (72) آيه 26.
3. جامع احاديث الشيعه، ج 1، ص 27.
4. همان، ص 26.
5. بقره (2) آيه 282.
موفق باشید.
