اصلاحیه سوال سلام 32ساله مرد.من به مدت 8سال وسواس افکار توهین به مقدسات
دارم تا جایی رسیده
برای هر چیزی من بایستی باخودم حرف بزنم تو هر چیزی من فکر توهین به
مقدسات به ذهنم میاد تو هر کار کوچکی می مونم بدنم خسته هست دستم بی حسه
من احساس گناه شدیدی دارم فکر میکنم یک جوری من به حضرت زهرا لا
اعوذبالله توهین میکنم مثلا همین دیشب که تلویزیون راجع به بسته شدن جی
میل توضیح میداد که سایت یوتیوب برای گوگله چون به مقدسات توهین شد منم
جی میل دارم اگر از جی میل استفاده کنم چون ربط پیدا کرداحساسی داشتم که
من خودم واقعا لااعوذ بالله به حضرت زهرا توهین کردم یعنی باورم شد یعنی
با اراده خودم گفتم ..... یااینکه اعمال وسواسی رو انجام دادم فراموش
میکنم یا اینکه اعمال وسواسی به یادم میاد برام کمرنگه یعنی چیزه مهمی
نیست واقعا ازذهنم پاک میشه خیلی از چیزا به یادم نمیاد مثلا صبح اگر عمل
وسواسی رو انجام دادم
بعد از ظهر به یادم نمیاد همین مسئله منو اذیت میکنه تا نتونم به درمان
اقدام کنم ؟ میخاستم بپرسم سوال اول.... وسواس از بی اعتمادی به خود شروع
میشه؟ من به علت شک وتردید معنی اعتماد به نفس رو متوجه نمیشم ...... فکر میکنم
هر کار ی روانجام میدم به خودم اتکا میکنم کاربدی کردم ؟............چندین بار دکتر
رفتم دارو دادخوب نشدم.سوال دوم....اعنماد به نفس یعنی کسی که خود رو
باور داشته باشه یا در واقع به کاری که میکنه اطمینان داشته باشه اما من
فکر میکنم که کاری رو انجام میدم مطمئن میشم که لااعوذبالله توهین به
حضرت زهرا کردم؟ احسس گناه شدید پیذا میکنم تاب کارکردن ندارم تعادل تو
صحبت ندارم
درانتخاب هر چیزی مشکل دارم تو تردیدم؟ افکاراذیتم میکنن؟ه مجرد هم هستم
سوال سوم .......سال 85 بود دختری قد بلند در مغازه دیدم به مرور زمان
عاشقش شدم حتی چند
بار خود ارضایی هم کردم دامادم از نظر قدی از خواهرم
کوتاهتره؟من ازاین بابت ناراحت شده بودم اما تو این فکر نبودم با دختر
قد بلند ازدواج کنم که جبران بشه ؟اما یکروزی یک لحظه این فکر توذهنم
اومد که بایستی با اون دختر قد بلند ازدواج کنم تا پدرم رو خوشحال کنم
تامردم فکر نکنن ما ساد ه ایم حالا
نمیدونم قبل ازعاشق شدن بااین دختر این فکر تو ذهنم اومد یا بعداز عاشق
شدن ا ین فکرتوذهنم اومد؟من اون دختر رو دست دارم...
این فکر اذیتم میکرد بعدا فهمیدم کاری که کردم
اشتباه بود واقعا پشیمونم کار درستی نبود دیگه نمیخام این فکرروداشته
باشم.
اما
من عاشق اینجور دخترای قد بلند هستم خوشم میاد میخام با اون دختر یا هم تیپش
ازدواج کنم نه به نیت دامادم.....

الان فکر سمج هرلحظه توذهنم میاد اگربادختر
قد بلند مورد علاقه ام یا هر دختر قد بلندازدواج کنم به نیت دامادمه؟یا
لا اعوذ بالله به
نیت یا زهرا ؟در صورتی که اصلا نیتم دامادم نیست یا اصلاحضرت زهرا رو
نیتی ندارم؟این افکاررودوست ندارم به شدت برای هر کاری اذیتم
میکنه نصفهای
شب وقتی از خواب بلند میشم باز هم تو ذهنم میاد به هرحال به من کمک
کنید؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي، لازم است مشكلي كه شما مطرح فرموده ايد را از چهار جنبه مورد بررسي قرار دهيم.
1- جنبه مذهبي و شرعي و اينكه آيا بخاطر اين افكار گناهي به شما تعلق مي گيرد يا نه و آيا اين گونه افكار موجب ارتداد و خروج از دي مي شود يا نه، زيرا امكان دارد نگراني شما بخاطر تعلق احتمالي گناه براي داشتن اينگونه افكار باشد.
2- جنبه روانشناختي اين مشكل كه مراد از آن تحليل روانشناختي مشكل فوق است.
3- جنبه آسيب شناسي رواني مشكل فوق، بدين معني كه مشكل شما در كدام دسته از اختلالات رواني قرار مي گيرد. و براي درمان آن بايد چه اقداماتي انجام داد.
4- جنبه مداخلات درماني براي حل مشكل فوق
1-در مورد جنبه ديني مشكل، بايد عرض نمايم كه اولا گناه و ثواب بر اعمال اختياري ما تعلق مي گيرد، نه آنچه كه خارج از اختيار ما است، و همين طور ارتداد در جايي براي شخص ثابت مي شود كه به اختيار خود اقدام به سب و دشنام دادن به مقدسات كرده باشد و افكاري از اين دست كه ما در روانشناسي، نام افكار وسواسي اجباري بر آن مي نهيم، خارج از اراده و اختيار شخص بذهن وي وارد مي شوند و لذا گناه و يا هيچ اثر شرعي ديگر در قبال آنها به وي تعلق نمي گيرد. و بخاطر همين است كه وقتي شخصي به حضور پيامبر گرامي اسلام (ص) مي آيد و مي گويد كه هنگام نماز توهين هاي بسيار زشتي نسبت به خدا در ذهن من مي آيد، كه بسيار ناراحتم مي كند، چكار كنم پيامبر مي فرمايد: حساسيتي نسبت به آمد و رفت اين افكار نشان نده و خودت را بخاطر آنها سرزنش نكن زيرا اين افكار را شيطان در دل تو خطور مي دهد تا ذهن تو را به آنها مشغول سازد تا از ياد خدا باز بماني و لذا اينگونه افكار در حقيقت متعلق به شيطان است نه متعلق به تو. پس باكي از آن نداشته باش.
2-اما در تحليل روانشناختي مشكل شما بايد عرض نمايم كه، كارل گوستاو يونگ از روانشناسان برجسته و خدا باور است، ايشان در تحقيقات گسترده ي فرا فرهنگي كه در طي ساليان طولاني انجام داده به اين نتيجه رسيده است كه در سرشت انسان باكسهايي تعبيه شده است كه او نام آنها را كهن الگو و يا صور نخستين(آركي تايپ) مي نامد. هر يك از اين صورتها نقش خاصي را در تكامل و يا انحطاط انسان بازي مي كنند، ايشان معتقد است كه كهن الگويي به نام سلف(self) درسرشت انسان وجود دارد كه نماينده خدا در وجود انسان است و او را بسوي خوبيها فرا مي خواند و كهن الگويي به نام شادو(shado) وجود دارد كه نماينده شيطان در وجود انسان است و در بزنگاههاي خاصي كه اوضاع بر وفق مراد او باشد انسان را بسوي امور ناخوشايند فرامي خواند. حال وقتي ما سخن گرانسنگ پيامبر اكرم(ص)را با اين ديد نگاه كنيم در مي يابيم كه افكار منفي پيش گفته، مربوط به تلقينات شادو است و لذا منسوب به ما نيست و گناهي از اين جهت بر ما بار نمي شود، يونگ معتقد است كه اينگونه كارهاي شادو هميشه در سيستم رواني انسان وجود خواهد داشت و روش مقابله با اينگونه افكار اينست كه كافي است انسان به خاستگاه اين افكار كه دامان شادو است توجه داشته باشد و فقط همين توجه باعث مي شود كه اين كونه افكار از تاريكي ترسناك خارج شوند و انسان وقتي بداند كه اين افكار از كجا نشات مي گيرد ديگر نگراني وي در قبال آنها بسيار كاهش مي يابد.
3- و اما در مورد آسيب شناسي مشكل فوق بايد عرض نمايم كه مشكل شما وسواس فكري است، توضيح اينكه وسواس از جمله ي اختلال هاي اضطرابي است يعني ريشه ي آن به اضطراب باز مي گردد و معادل انگليسي آن obssession است، ولي برخي معتقدند كه وسواس معادل خوبي براي اين واژه نيست. زيرا نقطة مركزي در آنچه كه به نام وسواس مشهور است «گيردادن» است و بهتر است كه معادل واژة فوق را «گير دادن» بدانيم. زيرا گير دادنِِ «بيمارگونه» و غير عادي، ويژگي مشترك تمام انواع و اقسام وسواس است.
وسواس از نظر محتوا، در يك تقسيم بندي كلي به سه قسم تقسيم مي شود.
1- وسواس فكري كه محتوايش فكري است؛ در اين قسم شخص به گيردادن هاي فكر خود كه بصورت اجباري دائما تكرار مي شوند و شخص را راحت نمي گذارند مبتلا مي شود. يعني يك فكر خاصي بدون اراده او و به صورت آزار دهنده اي در ذهن او تكرار مي شود و شخص را بيچاره مي سازد كه اگر فرد اقدام به درمان آن نكند اين اختلال پيشرفت كرده و حتي امكان دارد شخص را به حد جنون برساند. اين قسم خود به چندين دسته تقسيم مي شود مثل وسواس تكرار اعدا در ذهن و وسواس تكرار يك جمله در ذهن و...........
2- وسواس عملي كه محتوايش عمل است، در اين قسم شخص به طور ناخود خواسته مبادرت به تكرار يك عمل مي كند، مثلا درب خانه را قفل مي كند و بعد از اينكه چند قدم از خانه دور شد دوباره باز مي گردد و قفل درب را باز بيني مي كند و دوباره بعد از چند ثانيه باز مي گردد و همين كار را تكرار مي كند. كه اين قسم نيز به دسته هاي مختلفي همانند وسواس دقت وسواس شستوشو وغيره تقسيم مي شود.
3- وسواسي كه محتوايش فكري عملي است، گاهي دو قسم ذكر شده؛ باهم تركيب شده و قسم سومي به نام وسواس فكري و عملي كه در اصطلاح روانشناسي علامت اختصاري آن OCD (obsession compulsion disorder) به معني اختلال وسواس فكري وعملي مي باشد، درست مي كنند. در اين قسم شخصي كه دچار وسواس فكري است، براي رهايي از فشارهاي افكاري كه بصورت آزاردهنده اي در ذهن او تكرار مي شوند و دست از سر او برنمي دارند؛ به تكرار يك عمل روي مي آورد تا آن فكر مزاحم دمي او را راحت بگذارد. مثلا فكري در ذهن شخص كه به او مي گويد دستت نجس است، دائما و به صورت آزار دهنده اي تكرار مي شود و شخص براي رهايي دست خود را مي شويد و چون دوباره آن فكر بطور ناخواسته اي تكرار مي شود شخص دوباره براي رهايي شستن دست خود را تكرار مي كند و دائما اين عمل تكرار مي شود.
4-در مورد درمان بايد عرض نمايم كه معمولا وسواس يك مبناي زيست شناختي(biological) دارد، در اين صورت شخص مبتلا به وسواس و بويژه در نوع شديد آن، بايد ابتدا به يك متخصص اعصاب و روان(روان پزشك) مراجعه نمايد تا با شروع درمان بوسيله دارو تا حدي بتواند بر خود مسلط شود و بعد از آن مداخلات روان درماني و رفتار درماني براي بهبود وضيت شخص مبتلا به وسواس شروع مي شود. تكنيكهاي كنترل و توقف فكر و غرقه سازي بهترين و متداول ترين روش براي درمان انواع وسواس مي باشد، ولي همانطور كه گفته شد در وسواسهاي شديد ابتدا بايد درمان دارويي صورت پذيرد. و براي مقابله با وسواس فكري تكنيكهايي مانند بازداري انديشه، جابجايي انديشه و آموزش مواجهه صحيح با افكار مزاحم، و مقابله با تصاوير ذهني مزاحم وجود دارد كه در صورت نياز به استفاده ازآنها بايد با مشاورين مراكز مشاوره تماس گرفت. زيرا حضور مشاور در اجراي اين تكنيكها و دست كم آموزش آنها ضروري مي باشد.
اگر ساكن تهران هستيد ما شماره كلينيك دو تن از روانپزشكان و روان درمانگراني كه در امر درمان وسواس مهارت ويژه اي دارند به شما ارئه مي نماييم. دكتر حمديه 02188885060 و 02188523416 و دكتر يونسي02144015879
من در زير به برخي از تكنيكها براي مقابله با وسواس فكري اشاره مي كنم اما اگر آنها را زير نظر يك مشاور رواندرمانگر پي گيري نماييد به مراتب بهتر و سريعتر به نتيجه خواهيد رسيد.
1- تكنيك اول استفاده ازتنش زدايي (ريلكسيشن) است، با توجه به اينكه ريشه ي نشخوار فكري اضطراب است و تنش زدايي ضد اضطراب است، آموزش و بكار گيري اين تكنيك مي تواند در كاهش اضطراب و در نتيجه كاهش نشخوار فكري شما اثر تاثير زيادي داشته باشد، پژوهشگران در پژوهشهاي خود پيرامون اين تكنيك كاربردي كه در سايتهاي مختلف قابل روئيت است، اثبات كرده اند كه بكار گيري اين تكنيك در بسياري از موقعيتهاي اضطراب زاي زندگي تاثير بسزايي در كاهش اضطراب دارد، اين محققان در منابع به حدود سي وپنج مشكلي كه با بكار گيري اين تكنيك برطرف مي شود اشاره كرده اند. شما مي توانيد با مراجعه به يكي از مراكز مشاوره و روان درماني نسبت به آموزش يكي از روشهاي آن اقدام نماييد. من در زير به برخي از مشكلاتي كه با اين تكنيك مي توان برآنها غلبه كرد براي شما برمي شمرم.
الف- سردرد ناشي از انقباض عضلات جمجمه، سردرد هاي مزمن تنشي به دليل تنش بيش از حد در عضلات اسكلتي سر و گردن آغاز مي شوند و آموزش تنش زدايي تدريجي در تقليل سردرد تنشي اثر غير قابل انكاري دارد.
ب- ميگرن كه به عنوان ضربان يك جانبة سردرد(فقط در يك قسمت از سر) كه از درئن و يا اطراف چشمها آغاز مي شود تعريف شده و اغلب بوسيلة يك بو، دل بهم خوردگي، تهوع، و....برانگيخته ميشود و گاهي توام با روان بي اشتهايي، حالت تهوع، استفراغ كج خلقي، حساسيت، اختلال بينايي است. البته بيماراني كه تمرين منظم خانگي داشته اند رضايت خيلي بيشتري از كاهش سردردها داشته اند.
پ- تقليل اضطراب و درمان انواع هراسها مانند هراس از گربه، حساسيت زدايي نظامدار يكي از اصلي ترين شيوه هاي درمانگري در انواع هراس است و تنش زدايي يكي از مولفه هاي اصلي اين روش به حساب مي آيد.
ت- با كاهش اضطراب به دنبال تنش زدايي، بخاطر كم شدن دفاع هاي ايمني بدن كه در حالت اضطراب براه مي افتند، تحمل ما در تحمل تنيدگها افزايش مي يابد.
ث- تقليل رگه هاي اضطرابي و تظاهرات اضطرابي زنان بار دار
ج- درمان اضطراب امتحان
چ-تقليل اضطراب كودكاني كه در مدرسه دچار اضطراب مفرط شده اند.
ح-تقليل عوامل اضطرابي شخصيت مانند، تنش عصبي، ضعف من، اضطراب پارانويا گونه، نداشتن تصوير روشن از خود،و....
خ- درمان فشار خون، آرامش با افزايش سرم k+در خون رابطه مثبت و معني دار دارد و k+ نيز با سلامت رواني رابطة مثبتي دارد و تنش زدايي با كاستن از ضربان قلب باعث افزايش اين سرم در خون مي شود.
د- درمان بي خوابي و اختلالهاي مربوط به خواب. (تنش زدايي بدني به اين افراد كمك مي كند كه بسرعت بخواب روند.)
ذ- روش مقابله اي در بيماران مبتلا به سرطان و نيز تقليل برانگيختگي اين بيماران هنگام شيمي درماني
ر- درمان و پيشگيري از عود و رشد بيماريهاي روان- تني
ز- بهبود بيماريهاي تني روانزاد
ژ- كاهش ناراحتي هاو تنيده گيهاي ناشي از بيماريهاي قلب و عروق
ط- تقويت حافظه( بهبود فرآيند ضبط، باز شناسي، و اندوزش اطلاعات)
ظ- تغيير و تقليل رگه هاي اضطرابي شخصيت
ع-كنترل و غلبه بر لكنت زبان
غ- تقليل حملات صرع
ف- بهبود كودكان مبتلا به فزون كنشي
ق- درمان بيماران مبتلا به آسم
ك- تقليل دردهاي مربوط به قاعدگي
گ- كاهش اسپاسمهاي عضلاني در بيماران مبتلا به فلج مغزي
ل- بهبود تمرينهاي ورزشي و دستيابي به استعدادهاي كامل خود در ورزش
م- بهبود عملكردهاي اجرايي و فعاليت هاي شغلي
ن- افزايش اعتماد به نفس در برخورد هاي اجتماعي
2- دومين راهكار پيشنهادي ما در خصوص مشكلتان استفاده از تكنيك انحراف فكر است، اين تكنيك به اين صورت انجام مي پذيرد كه يك كش دور مچ خود بيندازيد و وقتي چنين فكري به ذهنتان آمد اين كش را گرفته و رها كنيد و سپس يك عدد پيچيده مثل 958354را در ذهن خود مجسم كنيد و هفت تا هفت تا از آن كم كنيد تا به كوچكترين عدد غير قابل تقسيم برسيد. اين تكنيك بخاطر اينست كه مكانيزم ذهن طوري است كه در يك آن نمي تواند به دونقطه توجه كند و وقتي شما توجه جدي خود را به عدد فوق جلب مي كنيد توجه ذهن از آن موضوع قبلي برگرادنه ميب شود. و تدريجا مي آموزد كه مديريت افكار را خود بعهده بگيرد و به افكار مزاحم اجازه حضور ندهد.
3- پيشنهاد ديگر ما استفاده از تكنيك تاخير فكر است يعني شما براي آمدن اينگونه فكرها بذهنتان وقتي تعيين كنيد و وقتي اين افكار خواستند به ذهنتان وارد شودند به آنها بگوييد كه بروند و در فلان ساعتي كه به آنها اختصاص داده ايد بيايند و تدريجا با گذشت ايام اين ساعات را محدود تر كنيد. فلسفه ي اين تكنيك بر اينست كه شما سازنده ي افكارتان هستيد و بنابراين ارباب و صاحب اختيار انها محسوب مي شويد و در واقع آنها نوكر شما هستند و شما صاحب اختيار آنها مي باشيد ولي در وسواس فكري آنها تبديل به ارباب مي شوند و جاي شما را مي گيرند و شما به نوكري آنها در مي آييد و آنها براحتي به شما امر و نهي مي كنند كه اين امري بساير منفي و مشمئز كننده و بدور از عزت و غيرت انساني است! و لذا ما با اين تكنيك مي خواهيم شما را به جايگاه اصلي خويش برگرانيم و دوباره شما را اختيار دار و رييس افكارتان كنيم تا آنها طبق اراده و ميل شما و با اجازه ي شما بيايند و بروند نه اينكه هر وقت دلشان خواست بيايند و هر وقت دلشان خواست بروند. هدف اصلي ما آموزش مديريت افكار تان به شما است. تا با قاطعيت تمام به مديريت آنها بپردازيد و به آنها بگوييد كه ذهن من طويله نيست كه سرتان را بياندازيد پايين و بدون اجازه بياييد و برويد بل ذهن من ستاد فرماندهي است كه همه چيز آن روي نظم و نظام است و حتي پشه هم براي پريدن در آن بايد از من مجوز بگيرد!
4- سومين پيشنهاد ما در اين خصوص استفاده از تكنيك توقف فكر است يعني وقتي شما قدرت كافي در كنترل و مديريت افكار خود پيدا كرديد مي توانيد براحتي دستور توقف به آنها بدهيد و با ضرب مهر ورود ممنوع بر روي آنها، براي هيشه آنها را از ورود به ذهنتان محروم سازيد.
- تكنيك ديگر تبديل فكر است يعني وقتي اين افكار به ذهنتان مي آيد به يك قدم قبل از آمدن اين فكر به ذهنتان فكر كنيد به اين معني كه به اين فكر كنيد كه به چه چيزي فكر مي كرديد كه اين فكر به ذهنتان آمد و وقتي آن را پيدا كرديد دو باره به اين فكر كنيد كه چه چيزي اين فكر را بذهنتان آورد و همين طور سلسله وار عمل نماييد و در مورد فكري قبل از فكر ديگر فكر كنيد؛ تا به سرچشمه نهايي برسيد، بزودي خواهيد ديد كه استفاده از اين روش قدرت مديريتي زيادي به شما براي كنترل افكارتان مي دهد.
- از جمله كارهايي كه شما مي توانيد براي رهايي از وسواستان به آن متوسل شويد مشغول كردن خودتان به كارهاي اجتماعي و ورزش و تفريحات جمعي است، تا آنجا كه ميتوانيد از تنهايي بپرهيزيد و خود را به كارهاي مختلف مشغول كنيد تا افكار وسواسي فرصت پيدا نكنند كه به ذهن شما وارد شوند.
- براي مطالعة درسهايتان هرگز در خانه و يا در اتاق خلوت نكنيد سعي نماييد كه تمام مطالعاتتان در كتابخانه باشد.
- با كارهاي مختلف به تقويت ارادة خود بپردازيد تا بتوانيد به برخي از كارهايي كه بصورت اجباري انجام مي دهيد يك نه بزرگ بگوييد.
- و هميشه اين ذكر را با توجه به معني آن بر زبان و قلب خود جاري كنيد كه:«بِسم الله و بِالله، تَوكَلتُ علي الله، اعوذُ بِالله السميعُ العليم مِن الشيطانِ الرجيم.
- توجه برگرداني فعال: به صورت ارادي به چيزي توجه كنيد كه مثبت است. پژوهش ها نشان داده اند افرادي كه از اين شيوه استفاده ميكنند، طول مدت افسردگي آنها خيلي كمتر از كساني ست كه از شيوهي مقابلهبا نشخوار فكري استفاده ميكنند.
11- با در پيش گرفتن فعاليت ذهني ديگري موقتا از آن حالت كناره گيري كنيد: شما ميتوانيد به بازي هاي فكري بپردازيد. تلويزيون ببينيد. يك فايل صوتي بشنويد كه مستلزم به كارگيري فكر شماست. تلفن را برداريد و به دوستان و فاميل زنگ بزنيد. خلاصه فقط ذهنتان را بي دليل و يا با هر چيز كوچكي مشغول به هرچيزي كنيد غير از آن فكر منفي.
12- قلم و كاغذ به دست گيريد و همگي افكار منفي خود را بنويسيد: نوشتن بار سنگين افكار فكري را سبك كرده و گاه با خواندن نوشته ها ممكن است شما را به خنده يا شگفتي از افكار غيرمنطقي خود وادارد. در عين حال وقتي فكرتان را نوشتيد راحت تر مي توانيد آن را بررسي كنيد و خطاهايش را شناسايي نماييد.
13- دست زدن به يك فعاليت: افراد در حالت افسردگي حوصلهي هيچ كاري ندارد و دچار نوعي كندي و ركود هستند. با دست زدن به يك فعاليت كه شما را در حالت برانگيختگي قرار دهد ميتوانيد از حالت نشخوار فكري فاصله بگيريد. ورزش فعاليتهاي اجتماعي، پرهيز از تنهايي، پرهيز جدي از بيكاري زيرا فكر زائد مال وقت زايد است، سرزدن به خويشان و دوستان، تعمير و به اصطلاح ور رفتن با وسايلي كه علاقه به تعمير آنها داريد، ساختن وسايل الكترونيكي ساده، همه و همه از فعاليتهايي هستند كه مي تواندد از انحراف فكر شما به سوي افكار نشخواري جلو گيري نمايند.
15- از آنجا كه معمولا افكار مزاحم در تنهايي به ذهن افراد وارد مي شود، حتي المقدور در مكان هاي خلوت و تنهايي به مدت زياد اجتناب كنيد و حتي سعي كنيد مطالعات خود را در كتابخانه يا قرائت خانه هاي عمومي انجام دهيد.
16- هرگاه احساس تنهايي كرديد، با ديگران ارتباط برقرار كنيد.
17- ارتباط خود را با افراد با نشاط و شاد و اجتماعي بيشتر كنيد و از گوشه گيري بپرهيزيد.
18- اوقات فراغت خود را به ورزش مخصوصا ورزش هاي دسته جمعي ، مطالعه، كارهاي هنري و... بگذرانيد.
19- براي اوقات شبانه روز خود جدولي تهيه كنيد و كارها و فعاليت هاي شبانه روزي خود را در آن يادداشت نموده و سعي نماييد كه زمان خالي نداشته باشيد. البته برنامه هاي تدوين شده بايد متناسب با توانايي هاي جسمي و رواني شما باشد. اين جمله ي طلايي را بياد داشته باشيد كه: وسواس از فكر زايد ناشي مي شود و فكر زايد مال وقت زايد است لذا با مشغول كردن خود به فعاليتهاي مختلف وقت زايد براي خود باقي نگذاريد.
20- تقويت اعتماد به نفس و توجه شديد به ارزش ها: هر قدر اعتماد به نفس بيشتر شود، اضطراب هاي ناشي از وسواس هاي فكري كاهش مي يابد.
21- غير منطقي بودن اين افكار را به خود يادآوري كنيد و سعي كنيد ذهن خود را به امر ديگري متمركز كنيد البته استفاده از جملات مثبت جايگزين هم موثر است.
24- اگر در محيط هاي خاصي دچار اين افكار ميشويد، سعي كنيد از اين محيط ها دوري كنيد.
25- به افكار مزاحم توجه نكنيد و نسبت به آنها بي اعتنا باشيد.
26- عجولانه تصميم نگيريد زيرا ممكن شكست بخوريد و شكست هم زمينه وسواس را بيشتر ميكند.
27- هنگام تصميم گيري ها ترديد نكنيد.
و بايد بدانيد درمان وسواس فكري نياز به حوصله و صبر و پشتكار شما دارد و در مواقعي هم نياز به يك مشاور و روان شناس مي باشد كه بهبودي شما را تسريع كند.
و در پايان اينكه؛ اگر اين حالت در شما بسيار قوي است و واقعا با تكنيكهاي ياد شده از پس آن بر نمي آييد ابتدا به يك متخصص اعصاب و روان(روانپزشك) مراجعه نماييد تا وي با تجويز چند قرص ساده به كنترل اضطراب شما بپردازد و بعد از يكي دو هفته كه از مصرف قرصها گذشت و شما اندكي برخود مسلط شديد راهكارهاي گفته شده را پي گيري نماييد تا درمان كامل گردد.

موفق و موید باشید