برخی ارزش های زن در اسلام:
1- نقص عقل
2- نقص ایمان
3- نقص سهم
4- برحذر بودن از زنان خوب و عدم پیروی از زنان در امور پسندیده
5- پوشش کامل بدن زن به علت اینکه تمام بدن او عورت است
6- عدم مشورت با زنان به دلیل نقصان عقلشان
7- زن تمامش شر است
8- دیه جان زن از تخم چپ مرد کمتر است
"
خطبه 79 نهج البلاغه در مذمت زنان (ترجمه استاد حسين انصاريان)
مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّ النِّساءَ نَواقِصُ الاْيمانِ، نَواقِصُ الْحُظُوظِ،
اى مردم، زنان از نظر ايمان و ارث
نَواقِصُ الْعُقُولِ. فَاَمّا نُقْصانُ ايمانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ
و عقل ناقصند. اما نقصان ايمانشان به اعتبار معاف بودن از نماز و روزه
وَالصِّيامِ فى اَيّامِ حَيْضِهِنَّ. وَ اَمّا نُقْصانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَواريثُهُنَّ
در ايام قاعدگى است. اما نقصان ارثشان به اعتبار اينكه سهم ارث آنان
عَلَى الاَْنْصافِ مِنْ مَواريثِ الرِّجالِ. وَ اَمّا نُقْصانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهادَةُ
نصف سهم ارث مردان است. اما نقصان عقلشان، به اعتبار اينكه شهادت دو زن
امْرَاَتَيْنِ كَشَهادَةِ الرَّجُلِ الْواحِدِ. فَاتَّقُوا شِرارَ النِّساءِ، وَ كُونُوا مِنْ
برابر شهادت با يك مرد است. از بَدان آنان بترسيد، و از خوبانشان
خِيارِهِنَّ عَلى حَذَر، وَلاتُطيعُوهُنَّ فِى الْمَعْرُوفِ حَتّى لايَطْمَعْنَ
بر حذر باشيد، و در امور پسنديده از آنان پيروى نكنيد تا در اعمال ناشايسته طمع
فِى الْمُنْكَـرِ.
پيروى نداشته باشند.

حضرت علی از قول پیغمبر اسلام می گوید: " للمراة عشر عورات، فاذا تزوجت ستر الزوج عورة واحدة، فاذاماتت ستر القبر العشرعورات." ( کنزالعمال مجلد 22 حدیث 858 ) ، یعنی: " زن ده عورت دارد، وقتی ازدواج میکند شوهر یکی از آنها را ستر میکند و وقتی او میمیرد قبر هر ده عورت را ستر می کند.
بقول حدیث زیر، زن نه تنها ده عورت دارد بلکه خود همچون عورت است: " المراة عورة فقذا خرجت استشر فها الشیطان." ( رواء الترمذی و قال حسن صحیح ) یعنی: " زن عورت است هنگامیکه او بیرون میرود (از خانه)، شیطان از اوپذیرائی می کند."
بیرون رفتن از خانه شکلی از نمایش عورت، بی عفتی و هرزه گی است که باعث خشنودی و لذت شیطان می شود. به همین دلیل زنان را از رفتن به بیرون از منزل حتی جهت عبادت در مسجد نهی کرده اند، چنانچه از حدیث زیر بر می آید: " اقرب ما تکون المراة من وجه ربها اذا کانت فی قعر بیتها، و ان صلاتها فی صحن دارها افضل من صلاتها فی المسجد." ( الغزالی، احیاء علوم الدین، جزء 2 ص 65 ) یعنی: " یک زن به خدا نزدیکتر است اگر در کنج خانه خودش بماند. و عبادت زن در خانه بهتر است از عبادت او در مسجد."
حضرت محمد فرمودند :
هر زنی که شوهرش را با زبان اذیت کند از او هیچ توبه و فدیه و حسنه ای قبول نمی شود تا این که شوهر از حق او راضی شود ، اگرچه روزها روزه بدارد و شب ها را در عبادت باشد بنده ها آزاد کند و اسب های نیکو در راه خدا برای جهاد بدهد پس او اول کسی ست که وارد آتش می شود و همچنین است مردی که نسبت به زنش ظالم و ناسازگار باشد.
مکارم الاخلاق فی حق الزوج و المراة به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام ، شرح نراقی

به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام ، شرح نراقی 4. از امام باقر علیه السلام روایت شده ، زنی نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد :
ای رسول خدا! حق مرد بر زن چیست ؟
حضرت صلی الله علیه و آله فرمود : این که او را اطاعت کند و سرپیچی نکند و از خانه چیزی را بدون اجازه او تصدق ندهد و بی اجازه او روزه مستحبی نگیرد و در هر حال در امر زناشویی او را ممانعت نکند و از منزل خارج نشود مگر به اذن و اجازه او و اگر بدون اجازه او از خانه خارج شود ، ملائکه آسمان و زمین و فرشته های غضب و رحمت او را لعنت می کنند تا وقتی که به منزل برگردد.

مکارم اخلاق فی حق الزوج علی المراة (ط بیروت ص 214) به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام ، شرح نراقی
حکمت 119 نهج البلاغه : غيرت زن کفر است و غيرت مرد ايمان است.
توضیح علتش هم جالبه:
و قال (عليه السلام)غيرة المرأة کفر و غيرة الرّجل ايمان يعنى و گفت (عليه السلام)که غيرت و عصبيّت و حميّت زن بر مرد کفر است زيرا که راضى نبودن او است ببودن زن ديگر در فراش شوهرش که بحکم خدا حلالست پس البتّه راضى بحکم خدا نباشد و راضى نبودن بحکم خدا کفر است و غيرت و عصبيّت مرد بر زن ايمانست زيرا که راضى نبودن او است ببودن مرد ديگر بر فراش زنش که بحکم خدا حرامست و خدا راضى نيست بان پس راضى نبودن بچيزى که خدا راضى بان نيست نيست مگر از ايمان

«إِيَّاكَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاءِ إِلَّا مَنْ جَرَّبْتَ بِكَمَالِ عَقْلٍ فَإِنَّ رَأْيَهُنَّ يَجُرُّ إِلَى الْأَفَنِ وَ عَزْمَهُنَّ إِلَى وَهَن ..؛ از مشورت با زنان غير از مواردي که به کمال عقل ازمايش شده اند بپرهيزکه راي انان ناقص و تصميم انان سست است. »
بحارالأنوار ج : 100 ص : 254 باب 4- أحوال الرجال و النساء روايت56

نامه 31 نهج البلاغه (خطاب علی به فرزندش حسن)
و اياك ومشاورة النساء فانّ رأيهُنّ الى أفن وعزمَهُنّ الى وَهن» « از مشورت با زنان بپرهيز زيرا ايشان را رأيى سست و عزمى ناتوان است

حكمت 230 نهج البلاغه : المرأة شر كلها و شر ما فيها انه لابد منها
همه چيز زن بد است و بدتر چيزي که در اوست اين است که مرد را چاره اي نيست از بودن با او
"

(( گردآورى نوشتار از صادق جعفرى ))

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

پرسشگر محترم متن ارسالي شما را ملاحظه كرديم و فكر مي كنيم شما اين روايات (كه نمونه آنها زياد است) را گواه بر آن مي دانيد كه از نگاه اسلام زن موجودي در درجه پايين تر از مرد است كه از لحاظ عقل و ايمان و ... با او قابل مقايسه نيست و بايد او را در خانه حبس كرد و...(همان چيز هايي كه در تبليغات جهاني عليه اسلام گفته مي شود كه جايگاه زنان را پايين داشته و آنان را تحقير كرده و انسان درجه دو و در خدمت مرد خواسته و...)
براي اين كه به صورت اجمالي با نظر قرآن در مورد جايگاه زن آشنا شوي ، توجه به چند نكته لازم است:
1. بنا بر متن اصلي اسلام يعني قرآن، زن از همان خمير مايه اي آفريده شده كه خمير مايه آفرينش مرد بوده است.(هو الذي خلقكم من نفس واحده و جعل منها زوجها)(1)
2. مخاطب قرآن نه مرد بلكه انسان اعم از زن و مرد است.(ناس، بني آدم،انسان)
3. از نظر قرآن نه مرد برتر است و نه زن، بلكه برتر و مقرب تر در نزد خدا(كه حقيقت برتري است) مردان و زناني اند كه تقواي بيشتري دارند.(انا خلقناكم من ذكر و انثي و...ان اكرمكم عند الله اتقاكم)(2)
4.مسووليت اجتماعي زن و مرد يكسان است:(المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر )(3)
5. متاسفانه زن در طول تاريخ مقهور و تحت ستم بوده و نتوانسته در جامعه حتي در زماني كه حكومت به نام اسلامي(جز دوره محدود رسول خدا و امام علي) بوده، به درستي رشد كند و بسياري از دستور العمل هايي كه از معصومين صادر شده ناظر به واقعيت هاي موجود اجتماعي است.
6.امامان زنان و دختران خود را تربيت كرده و آنان را مانند مردان و پسرانشان رشد داده بودند و سيره عملي آنان با همسران و دختران و زنان مؤمن و تربيت شده، نشان از ديدگاه واقعي آنان نسبت به زنان دارد. آنان در برخورد با زنان تربيت شده نشان مي دادند كه از نگاه آنان زن و مرد مؤمن تفاوتي ندارد و اگر در معاشرت با زنان هشدارهايي داده شده، نسبت به زنان تربيت نشده بوده است.
7.معمولا زن به طور طبيعي به زيور و لباس و زيبايي و آرايش و...اهميت زياد مي دهد و اين اخلاق ذاتي اگر جهت صحيح داده شود، در جهت استحكام زندگي خانوادگي و اجتماعي است. ولي در جوامعي كه حكومت حق و عدل حاكم نيست، اين اخلاق زنان به صورت افراطي رشد داده مي شود به طوري كه اين خلق كه مي توانست عاملي براي حفظ استحكام خانواده وقوام اجتماع باشد به عاملي براي از هم گسستن قوام زندگي خانوادگي و در هم ريختن نظم اجتماعي بدل مي گردد.
8.از طرف ديگر زنان و مردان نسبت به هم تعهد دارند و بايد يكديگر را امر به معروف و نهي از منكر كنند و چون مسووليت اداره خانواده به مرد سپرده شده، بدين جهت مسووليت او بيشتر است و او علاوه بر حفظ خود، نسبت به سلامت فكري و اعتقادي خانواده اش هم مسوليت دارد و بعضي از دستور ها از باب اين مسوليتي است كه دارد و اين توهين به زن و فرزندان نيست. بلكه متعهد كردن مرد نسبت به آنان است.
حالا با توجه به اين چند نكته مقدماتي كه گفته شد نگاهي اجمالي به رواياتي كه آورده ايد، مي اندازيم:
در جامعه اي كه افراد بخصوص زنان تربيت نشده اند، زنان بد كه ادعاي ايمان و خداباوري و خداترسي و... ندارند كه در شهوت و زينت و تفاخر و تفرعن و...غرقند و زنان مدعي ايمان و خداباوري و خداترسي هم چون تربيت نشده اند گر چه به مراتب كمتر، ولي باز هم از اين آفات در امان نيستند. آري اگر جامعه نسبت به تربيت و رشد انساني و فكري و عقلي افراد بخصوص زنان كه عقب ماندگي بيشتري دارند، عنايت لازم به خرج مي داد، ديگر از هيچ كس بخصوص از زنان لازم نبود حذر شود. زيرا همه آمر به معروف و ناهي از منكر و ياور بر حق و عدل بودند و بايد بدانان پناه برد نه اين كه از آنان بر حذر بود همچنان كه امامان از زنان تربيت شده خود، بر حذر نبودند.
اگر زناني كه مدعي ايمان و خدا و دين و...هستند. ولي تربيت شده نيستند را بر امور خانواده حاكم كنيم و راهنمايي ها و دستورات صحيح نادر آنها را به عنوان اطاعت از آنها انجام دهيم، جرات پيدا كرده و در بقيه امور هم دخالت كرده و خانواده را به سوي قهقرا سوق مي دهند. اما اگر زناني تربيت شده و عاقل و با فهم و تدبير و عالم باشند، اطاعت از آنان نه تنها بد نيست. بلكه اطاعت نكردن از آنان ناپسند است. زيرا آن زنان اگر ميدان پيدا كنند خانواده را به سوي سعادت و خوشبختي سوق مي دهند.
در زمان امام، غالب زنان تربيت نشده بودند از اين رو بهتر بود به آنان كمتر ميدان داده شود و اين به مصلحت خود آنان هم بود.
طبيعي است كه وقتي افرادي تربيت نشده باشند و خوهاي بد در آنان رشد داده شده باشد، چنين افرادي اگر تحريك و عصباني شوند، خطرناك خواهند بود چون به آساني همه حريم ها را زير پا مي گذارند و پلي براي باز گشت به جا نمي گذارند. اين كه در رواياتي امام از تحريك و عصباني كردن زنان هشدار مي دهد بدين جهت است كه در اين جامعه كه افراد تربيت نشده اند، زنان بخصوص كه از تربيت دورتر بوده اند. اگر عصباني شوند بسيار خطرناكند. پس آنان را تهييج و تحريك نكنيد.
زناني كه در اجتماع رشد داده نشده اند و همه همشان لباس و زينت و آرايششان و... بوده و شده، طبيعي است كه اگر مورد مشاوره قرار گيرند، رايشان رشد دهنده و بالا برنده نيست.
پس، اين روايات با توجه به واقعيات موجود جامعه صادر شده نه اين كه مقام و موقعيت زن از ديدگاه اسلام را بيان كند. براي درك مقام و موقعيت زن از ديدگاه اسلام بايد به رفتار اهل بيت با زنان تربيت شده اين خاندان و جامعه ايماني نگاه كرد.
در مورد روايت اول كه در نهج البلاغه و در سخنان رسول خدا و ... آمده گفته شده كه منظور از عقل، عقل تجربي و تدبيري است كه در مردان قوي تر و در زنان ضعيف تر است. زيرا زنان به قدرت احساس و عاطفه در قبال آن مجهز هستند.
نقصان ايمان هم ناظر به محدوديت جسمي است كه دارند و در ايام عادت زنانه از نماز و رفتن به مسجد و تلاوت قرآن و عبادات ديگر محرومند و اين نقصان طبيعي و خلقتي است نه نقصان ارزشي و مرتبتي.
نقصان حظ و بهره آنان در ارث هم از احكام خداست كه به مصالحي در نظام اقتصادي اسلام لحاظ شده است. اينها همه خارج از اراده زن بود و به مقام و رتبه و ارزش انساني او لطمه اي نمي زند. زن اين گونه خلق شده و اين گونه برايش خدا رقم زده و با اين وجوه كفو مرد و در رتبه اوست.
در مورد جلب رضايت شوهر هم زماني كه زني به ناحق شوهرش را به خشم آورد، مرتكب گناه شده كه جز با راضي كردن شوهر بخشيده نمي شود هم چنان كه اگر در حق ديگري هم ظلم كند، جز به كسب رضايت او بخشيده نمي شود.
اين اجمال جواب شما بود. ولي چون روايات زيادي آورده ايد كه جوابگويي به تك تك آنها بسيار وقت مي طلبد، خواهشمنديم چنان چه در مقام يافتن جواب تفصيلي به تك تك موارد هستيد، در ارتباط هاي بعد آنها را يكي يكي مطرح كنيد، تا جواب تفصيلي داده شود.
پي نوشت ها:
1.اعراف(7)، آيه179.
2.حجرات(49)،آيه13.
3.توبه(9)،آيه71.

موفق و موید باشید