باسلام
1-لطفا در باره بدعت توضیح دهید واینکه در ترجمه آیات میتواند باشد؟
2-من نمیتوانم تشخیص دهم این سوال فقهی است یا نه و اینکه سوالهایی که در هنگام مطالعه قرآن و حدیث برایم پیش میآید در اینجا بپرسم یانه وبه چه عنوان( نامعلوم )
3-آدرس گفتگوی آنلاین راهم محبت کنید . متشکرم
پرسش 1:
2-من نميتوانم تشخيص دهم اين سوال فقهي است يا نه و اينکه سوالهايي که در هنگام مطالعه قرآن و حديث برايم پيش ميآيد در اينجا بپرسم يانه وبه چه عنوان( نامعلوم ) آدرس گفتگوي آنلاين راهم محبت کنيد . متشکرم
پاسخ:
ارجاع به ويراستاري
پرسش 2:
بدعت
شرح : باسلام 1-لطفا در باره بدعت توضيح دهيد و اينکه در ترجمه آيات مي تواند باشد؟
پاسخ:
معناي لغوي بدعت:
بدعت چيزي است كه بدون پيشينه و الگوي قبلي ايجاد مي گردد، يا گفتاري كه بدون پيشينه بر زبان جاري مي گردد، از اين رو خداوند بديع آسمان ها و زمين است (بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض) (1) بديع از ماده "بدع" است، به معناي نوآور . اما از لحاظ اصطلاحي:
بدعت يعني چيز تازه اي كه در قرآن و سنت ريشه ندارد؛ (2) يعني كم و زياد كردن دين، با نام دين و هر كاري كه با قصد دينداري انجام شود، در حالي كه دين آن را نگفته است. بدعت گذار كسي است كه فرمان خدا را ناديده گيرد و به دلخواه خود و با نام دين امري را پديد آورد. (3)
همانطور كه از تعريف بدعت به دست مي آيد ، اين عنوان به احكام و مسائلي تعلق مي گيرد كه در دين سابقه نداشته اما فردي آن را به اسم دين و به عنوان احكام الهي مثل حلال و حرام و مكروه و مستحب و واجب و... به خداوند نسبت دهد. لذا در مورد ترجمه قرآن كه در واقع بيان حكم جديد تلقي نمي گردد. بلكه در صورت تخلف در ترجمه كردن الفاظ قرآن به زبان ديگر نوعي تحريف معنا محسوب شده و به جهت اينكه اين عمل نوعي تفسير محسوب مي گردد که اگر بر اساس اصول و ضوابط تفسيري و ترجمه صحيح متون صورت نگيرد «تفسير به راي » تلقي مي گردد كه خود عمل حرام ديگري است كه مانند بدعت در روايات مورد نكوهش شديد قرار گرفته است. (4) لذا لازم است كسي كه قصد ورود به عرصه ترجمه قرآن را دارد از قبل مهارتها و فنون لازم در اين جهت را بياموزد كه در ورطه تفسير به راي دچار نگردد.
پي نوشت ها :
1 . بقره (2) آيه 117.
2 . طريحي، مجمع البحرين، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1408ه ق،ج1، ص 164.
3 . محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، دار الحديث، تهران، 1416 ق. ج1، ص 107.
4.فيض كاشاني ، تفسير صافي، انتشارات الصدر،1415ق، ج 1، ص 21.