سلام عليكم
مي‌گويند زني به نام برنادت سوبيروس حدود 160 سال پيش چندين بار حضور حضرت مريم عليها السلام رسيده و آن حضرت ايشان را به ساختن چند كليسا امر فرموده است! مي‌گويند اين زن چشمه‌اي نيز در محل تشرف كنده كه آب آن بيماران را شفا مي‌داده است! مساله اصلي داستان اين است كه جسد اين شخص 130 سال بعد از قبر درآورده شده و سالم بوده است و پزشكان نيز گواهي داده‌اند كه جسد وي موقع دفن موميايي نشده بوده است! با توجه به بطلان مذهب اين شخص و ترويج مسيحيت توسط او، چگونه چنين اتفاقاتي ممكن بوده است؟!

با سلام و تشکر از ارتباط¬تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

داستان مشهور شهر لورد در جنوب فرانسه و کلیسای مقبره بانو « برنادت » علی رغم همه شهرت تاریخی و تبلیغ های مسیحیان پیرامون آن و ساخته شدت فیلم های سینمایی نظیر " آوای برنادت " و مستندهای گوناگون پیرامون آن ، یک گزارش مسیحی از یک واقعه خاص و خارق العاده است و روال منطقی در خصوص چنین ادعاهایی آن است که تحقیق دقیق و مستند میدانی در مورد صحت و سقم این ادعاها، ازجانب افراد غیر مسیحی انجام شود و در غیر این صورت این مورد یک گزارش یک جانبه خواهد بود .
چنان که می دانید متاسفانه در عالم مسیحیت از این قبیل تلاش ها برای جلب توجه توده افراد جوامع به دین مسیحیت یا تداوم ایمان مسیحیان سست ایمان به دین آباء و اجدادی شان کم صورت نپذیرفته و نخواهد پذیرفت و هر از گاهی مجسمه های مریم مقدس در حالی که از زیر پلک هایش اشک خون جاری است در کلیساهای گوناگون یافت می شود و بعد از مدتی معلوم می شود که این امر یک حقه شیمیایی بوده و ... نظیر این موارد که می توان نمونه های این قبیل تلاش های مذموم مسیحی را در اینترنت یافت.
اما فارغ از این مساله ما هیچگاه در مقام تخطئه و تخریب یک واقعیت خارجی نیستیم و انصاف علمی اقتضا می کند که انسان اصل را بر نادرستی ادعای دیگران نگذارد و بی طرفانه با این موضوع برخورد نماید؛ بر همین اساس اگر بنا را بر درستی این ادعا بگذاریم و معتقد باشیم که بدن بانو برنادت سال ها بعد از مرگش سالم بوده، باز معتقدیم که این امر منافاتی با عقاید اسلامی ما ندارد؛ زیرا سالم ماندن بدن افراد می تواند علل مختلف طبیعی و غیر طبیعی داشته باشد و حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که این واقعه در مورد این بانوی محترم امری کاملا غیر عادی و دارای منشا الهی بوده باز این مساله قابل قبول و قابل توجیه خواهد بود.
زیرا ما مسلمانان هیچگاه مسیحیت و مسیحیان را با افراد ملحد و بی ایمان که به خداوند و نبوت انبیاء الهی معتقد نیستند مقایسه نمی کنیم غ بلکه آنان را نزدیک ترین افراد به مسلمانان می دانیم. چنان که در قرآن تصریح شده است : «لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ قالُوا إِنَّا نَصارى (1) نزديكترين دوستان به مؤمنان را كسانى مى‏يابى كه مى‏گويند: «ما نصارى هستيم»
مشکل اصلی این گروه آن است که بعد از آمدن دین جدید باید گام دیگری برداشته و به پیامبر جدیدی که مسیح و سایرانبیاء قبلی را تایید می کند ایمان بیاورند، در حالی که این کار را انجام نداده و تسلیم کامل خواست الهی نشده اند ؛ روشن است که این جرم و خطا مربوط به کسانی است که آگاهانه و عالمانه از پذیرش دین جدید و پیامبر جدید سرباز بزنند نه کسانی که با صفای دل و صدق نیت و خلوص درونی به اموزه هایی که از پیامبران پیشین رسیدن گردن نهاده و همه ناملایمات را در این مسیر مومنانه تحمل نموده اند که ایشان مشمول رحمت خداوند هستند.
شهید مطهری در این باره می نویسد:
« شهید مطهرى (ره) در این باره مى‏گوید:
«اگر کسى در روایات دقت کند، مى‏یابد که ائمه (ع) تکیه‏شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان مى‏آید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطى باشد که مى‏بایست تحقیق و جستجو کند نکند اما افرادى که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطى به سر مى‏برند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمى‏روند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند. ائمه اطهار بسیارى از مردم را از این طبقه مى‏دانند. این گونه افراد داراى استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهى درباره آنان مى‏رود». (2)
اتفاقا بانو برنادت می تواند نمونه بارز چنین افرادی باشد که با صفای کودکانه خود مشمول عنایت حضرت مردم عذار قرار گرفته و ارتباط روحی او با آن بانوی بهشتی زمینه تجدید ایمان بسیاری از مردم فرانسه در عصر تجدد گرایی مذموم و انکار همه امور باطنی و معنوی بوده و احیانا سلامت جسد وی نیز دلیلی روشن بر صدق ادعای او در رویت حضرت مریم و توجه بیش از پیش مسیحیان به حقیقت قدرت های خداوندی و دوری از علم زدگی مفرط و دور از خداست .
پى نوشت‏ها:
1. مائده (5) آیه 82.
2. مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، نشر صدرا، تهران 1374 ش، ج 1، ص 320 به بعد.