سلام
آیا دلیل عقلی بر خاتمیت پیامبر وجود دارد
یا هر چه هست دلیل نقل است
ممنون

اصل ختم نبوت از مواردي نيست كه شخص با عقل خود به آن رسيده و براي آن دليل عقلي اقامه كند. آيت الله جوادي مي فرمايد:
« اصل نبوت را می‌توان از دلیل‌های برون دینی (دلیل عقلی) و هم از دلیل‌های درون دینی (دلیل نقلی) اثبات کرد،‌ ولی در انقطاع وحی و نبوت دلیل عقلی بر ضرورت انقطاع خاتمیت نداریم، یعنی عقل، آمدن پیامبر دیگر را محال نمی‌بیند، جز این که دلیل‌های درون دینی عقل را متقاعد به پذیرش خاتمیت می‌کند، بنابراین عقل بشری به ضرورت انقطاع نبوّت و استحالة تداوم آن دست نمی‌یازد، بلکه پایان نبوّت از راه دانشی است که اگر خداوند به پیامبر نیاموخته بود، خود او نیز بر آن آگاه نبود، بنابر این اگر پیامبر اکرم ادعای خاتمیت نکرده بود، هیچ کس از امکان دستیابی بر این راز نبود.
گرچه دلیل عقلی به مفهوم دقیق کلمه بر ضرورت خاتمیت وجود ندارد. اما خاتمیت را از چند راه می‌توان توجیه عقلانی کرد:
الف) از راه علل فاعلی، یعنی پیامبر تحت تربیت و ربوبیت حق تعالى به آخرین درجات کمال بار یافته است، چنان که از آیات به دست می‌آید، بنابراین کسی که بالاتر و برتر از او باشد ،به دنیا نیامده و نمی‌آید. او شایسته خاتمیت یعنی این کمال نهایی است.
ب) از راه علل قابلی؛ بهترین میوة جهان طبیعت به نام پیامبر خاتم عرضه شده است. ابر و باد و مه و خورشید و فلک افتخار دارند که بهترین خلق اولین و آخرین را در دامن خود پرورده و جهان را از چنین نعمتی بهره‌مند ساخته‌اند.
ج) از راه علل غایی: با آمدن پیامبر اسلام نیاز بشر تأمین شده، زیرا ارادة حق از طریق وحی و قرآن و سنت و عقل کشف شده است. نیاز به شریعت جدید و اعزام رسولان و انزال کتاب‌های آسمانی نیست. » (7)
در اين ميان برخی دیگر از علما نیز راه دیگری برای اثبات عقلی این مسئله با کمک گرفتن از شواهد نقلی بیان کرده و گفته اند که پس از آمدن پیامبر اسلام(ص) دلیلی برای آمدن پیامبر جدید نیست. چون حکمت آمدن پیامبران در گذشته، بعد از آمدن پیامبر اسلام منتفی شده است، زيرا تجدید نبوت ها به چند دلیل بود:
1 - از حکمت‌های بعثت پیامبر جدید، حفظ و صیانت محتوای دعوت پیامبر قبلی، از تحریف و نابودی است. اما خداوند، خود نگاهبانی قرآن را از تحریف ضمانت کرده است ( نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون؛ ما قرآن را نازل کرده ایم و نگهبان آن خواهیم بود و...)(2)
2 - ادیان گذشته کامل نبودند و مردم به پیامبر جدید نیاز داشته اند تا همخوان با شرایط آنان، شریعت کامل تری را عرضه کند. اما قرآن کریم این عامل را نیز در اسلام منتفی می‌داند، چون دین کامل است و تمام آن چه را که آیندگان بدان نیازمندند، آورده است:
"الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً؛(3) امروز است كه دين شما را تكميل كردم، و نعمت خود بر شما تمام نمودم، و امروز است كه دين اسلام را براى شما پسنديدم" .
در حديثي از پيغمبر (ص)آمده است:وَ اللَّهِ مَا مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُكُمْ مِنَ النَّارِ- إِلَّا وَ قَدْ نَبَّأْتُكُمْ بِهِ وَ نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ- وَ مَا مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ- إِلَّا وَ قَدْ نَبَّأْتُكُمْ بِهِ وَ أَمَرْتُكُمْ بِه‏؛(4)
به خدا سوگند! كردارى نبود كه شما را به آتش نزديك كند، مگر شما را به آن آگاهى دادم. شما را از آن مانع شدم . كردارى نبود كه شما را به بهشت نزديك كند،مگر اينكه شما را آگاهى و به انجامش فرمان دادم.
3 - یکی از موجبات ظهور پیامبر جدید، لزوم تبیین و تفصیل شریعت و استمرار ارتباط بین حجت خدا و مردم است. این مسئله در اسلام، از سوی پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) تأمین می‌گردد.(5)
پی‌نوشت‌ها:
1. جوادي آملي، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، چ مرکز اسراء، قم 1385ش، ص 409.
2. حجر (15) آیه 9.
3. مائده (5)آيه 3.
4. علامه مجلسی، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت، 1404 ه ق، ج 74 ، ص 145.
5. مصباح یزدی، محمد تقی، راهنماشناسی، چ دفتر انتشارات اسلامي،قم 1379 ص 188 - 184، با تلخیص.