در يكي از كتب قديمي امده نگاه كردن به صفحه شطرنج گناهش مثل نگاه كردن به اندام مادر خود است ايا به همين راحتي شطرنج حلال ميشود؟ چرا ورق حلال نميشود چرا بايد در مسائلي كه عقل انسان تشخيص ميدهد بايد تقليد كرد؟
پاسخ پرسش شما را از بخش پایانی آغاز می کنیم؛ اتفاقا ما هم با شما هم عقیده ایم که در مواردی که عقل انسان آن را درک می کند نباید تقلید نمود، اما این موارد اصول دین و مبانی اعتقادی هستند نه امور تعبدی و فروع دین که بر اساس دستورات شریعت برای مومنان تنظیم می شود و راهی برای اظهار نظر عقلی در آن ها نیست. البته عقل می تواند در خصوص این دستورات تامل داشته و به حکمت ها و آثار و نتایج آن ها بیندیشد و احیانا به نکات دقیقی در این خصوص دست یابد. اما عقل معیار و میزانی برای رقم زدن شریعت نیست.
این همان حقیقتی است که در منابع دینی ما هم بدان اشاره شده و ائمه تاکید فرمودند که: « إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُصَابُ بِالْعُقُولِ النَّاقِصَة ِ وَ الْآرَاءِ الْبَاطِلَةِ وَ الْمَقَايِيسِ الْفَاسِدَةِ وَ لَا يُصَابُ إِلَّا بِالتَّسْلِيم(1)دين و آئين خدا بعقلها و خردهاى ناقصه و نارسا و انديشههاى نادرست و مقياسها و اندازهگيريهاى تباهكننده درك و دريافته نميشود، و درك نمي شود و بدست نمي آيد مگر بوسيله تسليم و گردن نهادن و فرمان بردن »
پس در امورات حلال و حرام و دستورات شرع باید معیار و میزان را امر و نهی خداوند و آنچه در کتاب قرآن و روایات معصومان به ما رسیده جستجو نمود؛ به علاوه از آنجا که درک دقیق و صحیح مقصود و مطلوب خداوند و استخراج آن از منابع دینی کاری دشوار و کاملا تخصصی است، باید در این زمینه به متخصصان مربوطه که فقها و مراجع هستند مراجعه نمود و هر نوع اظهار نظر شخصی در این زمینه رفتاری برخلاف شیوه عالمانه و عاقلانه تلقی می گردد.
به همین دلیل در خصوص مورد قمار و حرمت یا حلیت بازی با ابزار قمار نیر معیار و محور دیدگاه مراجع و فقها است که از میان انبوهی از آیات و روایات به دست می آید و نباید در این زمینه وجود یک روایت خاص را - بدون علم به صحت سندی یا مراد محتوایی آن یا مقایسه آن با ده ها روایت دیگر که ممکن است مضمونی متفاوت داشته باشند - به رخ فقیه کشید یا بواسطه آن حکم او را نادرست قلمداد نمود.
در خصوص بازی با ورق باید گفت اصولا مبنا و دلیل حرام بودن انواع بازی ها دو چیز است:
1- ابزار قمار بودن،
2- برد و باخت ( قمار کردن)
بر اساس مبنای دوم هر بازي، چه فكري و چه غير فكري اگر با برد و باخت - یا همان شرط بندی - همراه باشد، حرام بوده و بازي با آن اشكال دارد. یعنی مساله حرمت قمار ربطی به آلات خاص قمار ندارد و در حرمت در درجه اول نوع انجام کاری که در آن برد و باخت و سود و زیان مالی برای دو طرف فرض شود، حرام است، چه این کار با ابزار و وسیله ای معین انجام شود و چه بدون هیچ ابزار خاصی و حتی با انجام کار ساده ای چون شکستن تخم مرغ و یا بازی های متداول مانند فوتبال و والیبال و ... .
اما چنان که گفتیم حرمت مرتبط با قمار تنها منحصر در خود قمار کردن نیست، بلکه اگر ثابت شود که وسیله بازی، جزء وسایل قمار است، یعنی برای قمار شناخته شده و رایج بوده و الان نیز به عنوان وسیله قمار شناخته می شود، بازی با آن حرام است، چه با برد و باخت باشد و چه نباشد. علت این حکم روایاتی است که در این موارد ذکر شده است. اما اين حكم از نظر عقلی نیز می تواند دلایل متعددي داشته باشد؛ از جمله اینکه:
چیزی که وسیله قمار باشد و اکثرا با آن قمار می کنند، حتی اگر قمار با آن نشود، باعث اشاعه این بازی است و اشاعه بازی با وسیله قمار جایز نیست. بنا بر این اگر پاسور وسیله قمار شمرده شود - چنان که همین گونه است - بازی با آن در هر صورت حرام است،چه پولی در میان باشد و چه نباشد.اگر پاسور روزی واقعا از آلت قمار بودن بیفتد و عرفا آلت قمار محسوب نشود و مکلف این را احراز کند، بازی با آن بدون برد و باخت اشکال ندارد.(2)
اين همان دليلي است كه باعث شده شطرنج كه در گذشته به نظر همه مراجع بازي با آن حرام بود، دچار تغيير حكم شود و حكم جواز مشروط بر آن صادر گردد، چنان كه برخی از مراجع گفته اند: اگر شطرنج وسیله قمار نباشد یا از قمار بودن خارج شود و به عنوان بازی فکری باشد و شرط برد و باخت در آن نیز نشود، اشکالی ندارد.(3)
بر این اساس اگر روزی ورق یا هر ابزار دیگری از ابزار قما بودن خارج شود و در عرف جامعه کاملا به عنوان یک بازی متداول و بدون شرط بندی و برد و باخت شناخته شود ، همین حکم بر آن ها بار می شود و مبنای کلی حلیت بازی های سرگرم کننده بر آن هم صادق خواهد بود .
البته ناگفته نماند که در خصوص برخی از بازی های معین مانند شطرنج که در روایات به طور صریح از آن ها نهی شده دو دیدگاه فقهی وجود دارد، عده ای از مراجع نهی های خاص در مورد این بازی را مربوط به همان جنبه ابزار قمار بودن آن می دانند و معتقدند که شدت برخورد امامان در مورد این ابزارها بخاطر تلاش جدی ایشان در جلوگیری از رواج و گسترش این ابزارهای قمار بوده و نهی از بازی شطرنج تنها به جهت همان حرمت قمار و رواج یک ابزار متعارف قمار بوده است .
اما برخی از مراجع دیگر در خصوص این قبیل از بازی ها معتقدند که روشن نیست که تنها دلیل منع روایات بخاطر صرف ابزار قمار بودن باشد تا با خارج شدن این بازی ها از ابزار قمار بودن حکم به حلیت آن ها صادر گردد و چه بسا دلیل حرمت آن امور ناشناخته دیگری باشد ؛ بر این اساس این دسته از مراجع حکمی مبتنی بر حلیت شطرنج حتی بر فرض خارج شدن آن از ابزار قمار در جامعه صادر نکرده و کماکان بازی با آن را حرام اعلام نموده اند.(4)
آن گروه در نظر خود به همین قبیل روایاتی که به طور مطلق از بازی با شطرنج نهی کرده اند تمسک نموده اند. ولی در هر حال این امر یک برداشت فقهی است و گروه اول فقها که حرمت شطرنج را مبتنی بر مساله قمار دانسته اند هم یقینا به این دسته از روایات توجه داشتند؛ بر این اساس و با توجه به آنچه ذکر شد کسانی که در این زمینه تخصص و تبهر کارشناسانه ندارند نمی توانند بر اساس برخی شنیده ها یا مطالعه خام برخی روایات اظهار نظر کرده و تغییر حکم یک مساله را تغییر امری حرام به حلال بدانند.
پی نوشت ها :
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه ق، ج 2، ص 303 .
2. آیت الله خامنه ای، اجوبه الاستفتاءات، نشر بين الملل، 1389ش، سؤال 1115-1121.
3. امام خمینی، استفتائات، موسسه تنظيم و نشر آثار امام(ره)، 1385ش،ج 2، ص 10، سؤال 20 و 21.
4. مجله فقه اهل بیت (ع)، ج 17-18، ص 313.