بنده با اینکه ایت الله خامنه ای را به عنوان رهبر و ولی فقیه قبول و به ایشان در این زمینه ایمان دارم ام با توجه به اینکه در احادیث معتبری خوانده ام که امام زمان(عج) بهد از نایب 4ام خود به غیبت کبری رفته و گفته که دیگر نایبی تا ظهور ندارم من شیعه 12 امامی ایرانی چگونه در ک این مسئله را بکنم که در رسانه ها و بعضا مسئولان و مراجع میگوییند ایشان نایب امام زمان (ع) لطفا شک مرا بر طرف نمایید که ما ایشان را بعنوان ولی فقیه قبول کنیم یا کسی که با امام عصر در ارتباط هست و دستورات را از ایشان میگیرند چه مستقیم چه غیر مستقیم با تشکر
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
اينكه گفته مي شود ولي فقيه (امام خميني يا آيه الله خامنه اي) نائب امام زمان هستند مبتنی بر ادله ولايت فقیه در دیدگاه فقها است. نيز منظور نیابت عام است، نه نیابت خاص (که نواب اربعه بودند)وکسی نگفته که ایشان نائب خاص امام زمان است واز ان حضرت دستور می گیرد . و اثبات ولي فقيه مبتني بر ادله ای است كه در ذيل خواهد آمد .
اکثر فقها عقیده دارند که در زمان غیبت امام زمان (ع)، فقهای واجد شرایط، نائبان امام میباشند .برای اثبات آن به دلائل متعدد مانند روایات تمسک کردهاند. بر این اساس در عصر حاضر مقام معظم رهبری و دیگر فقیهان جامع الشرایط نائب عام امام زمان محسوب میشوند .
ولایت مطلقه فقیه به معنای این است که : در زمان غیبت امام مهدی ، فقیهان و اسلام شناسان با داشتن یک سری شرایط و ویژگی ها و لیاقت ها امور سیاسی و رهبری امت مسلمان را برعهده بگیرند. ولایت به معنای حکومت و تصدّی امر و سرپرستی و صاحب اختیاری کاری است .
غير از دلايل عقلي بر اثبات ولايت فقيه ، در قرآن آیات متعددی یافت می شود که می توان از آن ها برای رهبری فقیه بر جامعه اسلامی استفاده کرد که به برخی اشاره می شود:
آیاتی که هر گونه حکم و داوری را که بر اساس قوانین الهی نباشد، کفر و فسق و ظلم معرفی میکند:
1. «وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الْکافِرُونَ ؛ (1) کسانی که به موجب آن چه خدا نازل کرده، داوری نکردهاند، آنان خود کافرانند».
2. «وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الظَّالِمُونَ ؛ (2) کسانی که به موجب آن چه خدا نازل کرده، داوری نکردهاند، آنان ستمگرانند».
3. «وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الْفاسِقُونَ ؛ (3) کسانی که به آن چه خدا نازل کرده، حکم نکنند، آنان فاسق اند».
آیاتی که به حکمرانی و داوری بر اساس احکام الهی حکم میکند، مانند:
« فَاحْکمْ بَینَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ عَمَّا جاءَک مِنَ الْحَقِّ ؛ (4) برای شان بر اساس آنچه خدا نازل کرده، حکم كن و در برابر آنچه از حق بر تو نازل گشته، از خواستههای آنان پیروی مکن ! ».
آیاتی که هر گونه ولایت پذیری غیر الهی را نفی میکند:
« اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَیکمْ مِنْ رَبِّکمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ قَلِیلاً ما تَذَکرُونَ ؛ (5) از چیزی که از طرف پروردگارتان بر شما نازلشده، پیروی کنید . از اولیا و سرپرستان دیگر جز او، پیروی نکنید، اما کم تر متذکر میشوید! ».
دسته دیگر از آیات ضرورت اجرای احکام الهی در عصر غیبت را بیان می دارد. این احکام در آیات زیادی آمده است؛ مانند:
1. اجرای حدود الهی که فقها در کتاب حدود به صورت مفصّل ذکر کردهاند.
2. اجرای معروف ها و چیزهایی که در اسلام، انجام آن ها لازم و ضروری است.
3. جلوگیری از منکرات و کارهایی که در اسلام حرام است؛ مانند: قماربازی، شرابخواری، رباخواری، رشوهخواری و ...
4. اجرای اقتصاد اسلامی. اسلام دارای اقتصاد است که با اجرای دقیق آن، ضمن تعدیل ثروت، عدالت اقتصادی نیز اجرا شده، به محرومان و نیازمندان رسیدگی میشود.
5. حمایت و دفاع و کمک نسبت به مسلمانان و محرومان مظلوم جهان. اسلام افزون بر اصلاح مملکت اسلامی، حمایت از مسلمانان جهان در حد مقدور و با توجه و ملاحظه جهات مختلف را، لازم و ضروری میداند . این امر به صورت مطلوب با تشکیل حکومت دینی و اسلامی و حاکم بودن فردی آگاه و فقیه امکانپذیر است.
6. اعتلا و تقویت اسلام در جهان به عنوان یک مکتب مترقی و سازنده، این امر نیز با تشکیل حکومت دینی محقق میشود.
اجرای آن ها، بدون تأسیس حکومت دینی ممکن نیست. این بخش از احکام بسیار گسترده و چندین برابر احکام عبادی فردی است.
ولایت فقیه در روایات
تعداد روایاتى که براى اثبات ولایت فقیه، مورد استدلال قرار گرفته اند و مباحث مربوط به آن ها، به اندازه اى است که نیازمند تدوین کتاب و یا مقاله اى گسترده است . (6) در این مجال، امکان پرداختن به این مبحث وسیع وجود ندارد. تنها براى آشنایى کلّى با برخى ، نخست تعدادى را به صورت مختصر نقل می کنیم :
1. در روایات زیادى، از جمله روایت صحیح ابوالبخترى از امام صادق (ع) نقل شده است:
« العلماءُ ورثهُ الانبیاء؛ (7) علما وارثان انبیا و پیامبران الهى هستند» .
2. در روایت معتبرى، سکونى از امام صادق و ایشان از پیامبر اکرم (ص) روایت مى کنند:
« الفُقَهاءُ اُمناءُ الرُّسُلِ مالَم یَدْخُلُوا فى الدُّنْیا ؛ (8) فقیهان تا زمانى که دنیا زده نشده اند، امین و مورد اعتماد پیامبران هستند» .
3. شیخ صدوق، با سندهاى متعدّد، از امیرمؤمنان ، از پیامبر نقل مى کند :
سه بار فرمودند: «اللّهم ارحَم خُلفایى ؛ خدایا جانشینان مرا مورد رحمت خود قرار ده!» ؛ پرسیدند : جانشینان شما چه کسانى هستند؟ فرمودند:
« اَلَّذینَ یَأتُونَ بَعدى وَ یَروُونَ حَدیثى وَ سُنَّتى ؛کسانى که بعد از من مى آیند، حدیث مرا روایت مى کنند و سنّت مرا به مردم مى رسانند » . (9)
4. شیخ کلینى، از امام هفتم (ع) نقل کرده است که در قسمتى از سخنان خود درباره منزلت دانشمندان دینى فرمود:
« الفُقَهاءُ حُصُونُ الاِسلامِ کَحِصْنِ سُورِ المَدینَهِ لَها ؛ (10) فقیهان دژهاى مستحکم اسلام هستند، همچون دژهاى شهر که حفاظت از آن را بر عهده دارند» .
5. از امام صادق نقل شده است:
« المُلُوکُ حُکّامٌ عَلَى النّاسِ وَ العُلَماءُ حُکّامٌ عَلى المُلُوکِ ؛ (11) پادشاهان حاکم بر مردم اند و علما بر پادشاهان حاکم اند».
6. شیخ صدوق، توقیع شریفى (12) را از امام زمان نقل مى کند ؛ در آن توقیع، حضرت نگاشته اند:
« و اَمّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فَارُجِعُوا فیها اِلى رُواهِ اَحادیثِنا فَأِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَیْکُمْ وَاَنَا حُجَّهُ اللّهِ عَلَیْهِم... ؛ (13) امّا حوادث جدیدى که اتفاق مى افتد، درباره آن ها به راویان حدیث ما رجوع کنید! زیرا آن ها حجّت من بر شمایند و من حجت خدا بر آن ها هستیم» .
براي مطالعه؛ ر. ک : http://www.andisheqom.com .
پی نوشت ها:
1. مائده (5) ، آیه 44.
2. همان، آیه 45.
3. همان ، آیه 47.
4. همان، آیه 48.
5. اعراف (7) ، آیه 3.
6. محقّق نراقى، عوائد الایّام، ص 532 ، چاپ : اول ، سال چاپ : 1417 - 1375 م ، ناشر : مرکز نشر وابسته به مکتب الإعلام الإسلامی؛
امام خمینى، ولایت فقیه، ص 48 - 114.
7. کافی ، شیخ کلینی ، ج 1 ، ص 133 ، تحقیق : علی أکبر غفاری ، چاپ : چهارم ، سال چاپ : 1365 ش ، ناشر : دار الکتب الإسلامیة ، تهران.
8. همان، ص 147.
9. معانی الأخبار ، شیخ صدوق ،ص 375 ، تحقیق : تصحیح و تعلیق : علی أکبر الغفاری ، سال چاپ : 1379 - 1338 ش ، ناشر : مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجامعة المدرسین بقم المشرفة؛ عیون أخبار الرضا (ع) ، شیخ صدوق ، ج 1، ص 40 ، سال چاپ : 1404 - 1984 م ،ناشر : مؤسسة الأعلمی للمطبوعات ، بیروت ، لبنان.
10. کافی ، ج 1 ، ص38 ، تحقیق : علی أکبر غفاری ، چاپ : چهارم ، سال چاپ : 1365 ش ، ناشر : دار الکتب الإسلامیة ، تهران.
11. کنز الفوائد ، أبو الفتح الکراجکی ، ص 195 ، سال چاپ : 1369 ش ، ناشر : مکتبة المصطفوی ، قم .
12. اصطلاح توقیع، مخصوص نامه ها و پاسخ هایى است که امام زمان (عج) در اوایل غیبت براى نوّاب و یاران نزدیک خود مى فرستادند.
13. کمال الدین و تمام النعمة ، شیخ صدوق ، ص 485 ، سال چاپ : محرم الحرام 1405 - 1363 ش ، ناشر : مؤسسة نشر إسلامی وابسته به جامعة مدرسین قم .