پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
الف- بخشش یک لغت فارسی است که به معنی فضل و عطا می باشد. (1)
ب- فضل یک واژه عربی است و در قرآن مکرر استعمال شده معانی مختلفی دارد از جمله : بخشش ، احسان و نیکی ، بقیه ، باقیمانده ، فزونی و زیادی و زیادتی . و در اصل و ریشه به معنی بخشش کردن یا دادن چیزی به کسی بیشتر از حد و اندازه مقرر و معین شده، یا زیاد تر از آن حدی که شخص استحقاق آن را دارد . چنان که محقق مدقق جناب آقای حسن مصطفوی می نویسد: أنّ الأصل الواحد في المادّة: هو الزيادة على ما هو اللازم المقرّر، لا مطلقا. و بهذا اللحاظ يطلق على الخير و الباقي و الإحسان و..(2)
فضل و عطا گاهی به یک معنا و به صورت مترادف و به جای هم استعمال می شوند. چنان که گفته اند: الإفضال: هو الإعطاء زائدا على ما هو المعمول المقرّر»(3) بخشیدن ( افضال ) یعنی عطا کردنی که بیشتر از میزان مقرر و معمول باشد . و در مورد « فضل خدا » نیز به همین معنا است . الفضل من اللَّه تعالى: عبارة عن عطائه زائدا على ما هو اللازم المقرّر في مقام تأمين المعاش المادّى و الروحانىّ.« فضل» خدا عبارت است از عطا و بخشش مادی و معنوی او که زیاد تر و بیشتر از حد مقرر و استحقاق بنده اش به او عنایت می کند. (4) واژه هایی مانند ( رحمت ، رضوان الله ، عفو ، مغفرة واجر عظیم را می توان از مصادیق فضل خدا شمرد. (5)
ج- عطا یعنی بخشش ، آنچه بخشیده شود .(6) معطی به کسی گویند که طبعش آن قدر عظیم و کرامت نفس و بزرگواری اش آن قدر زیاد است که دست کسی به او نمی رسد (7) و تصور عظمتش برای کسی مقدور نیست. بنا براین عطا کننده شخصی است که به مقتضای کرامت نفس و مقام رفیع و بلندی که دارد عطا و بخشش از او سرازیر شود، بدون آن که به شأن و جایگاه و عملکرد عطا شونده توجه کند .
پینوشت ها:
1.لغتنامه دهخدا ، واژه بخشش .
2.حسن مصطفوی ، التحقیق فی کلمات القرآن ، ج 9 ، ص105 ، ناشر : بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، سال 1360 ش .
3.همان .
4.همان .
5.همان .
6.همان ، ج 8 ، ص 172 .
7.فرهنگ لاروس ، تألیف دکتر خلیل جُرّ ، ترجمه سید حمید طبیبیان ،مؤسسه انتشارات امیر کبیر ، تهران ، سال 1375، ص1461.