باسلام این که در قران امده است که پیامبر اکرم در شب معراج فاصله اش با خداوند به اندازه ی یک قوس کمان بود با این مسئله که اعتقاد داریم خداوند نامحدود است و مکان ندارد در تضاد است لطفا تبیین نمایید؟؟؟؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
شک نیست که خداوند مادی و محدود به زمان و مکان نیست تا پیامبر در شب معراج سیر مکانی کرده و به نقطه ای رسیده که تا خدا دو کمان بیشتر فاصله نداشته است. خدا در همه مکان ها و همه زمان ها به یک نحو حضور دارد از این رو خطاب به همه انسان ها می فرماید: «و هو معکم اینما کنتم؛ (1) و هر جا باشید، او با شما است».
«ما یکون من نجوی ثلاثه الا هو رابعهم و لا خمسه الا هو سادسهم و لا ادنی من ذلک و لا اکثر الا هو معهم این ما کانوا ؛ (2) هیچ نجوا و خلوت سه نفره ای نیست مگر این که خدا چهارم آنان است و یا پنج نفره ای نیست مگر این که خدا ششم آنان است و نه خلوت کمتر از این تعداد و نه خلوت بیشتر از این تعداد، الا این که هر جا باشند، خدا با آنان است».
و خدا نزدیک تر به انسان از رگ قلبش (3) می باشد، به نحوی که خدا بین فرد و قلبش قرار می گیرد (4) و به انسان از خود انسان نزدیک تر است؛ با این وجود انسان هایی که ایمان نیاورده و کافرند، از خدا دورند از این رو از دور صدا زده می شوند:
«و الذین لا یؤمنون... ینادون من مکان بعید؛ (5) و کسانی که به نبوت و پیامبر و قرآن ایمان نمی آورند ... ، از راه دور صدا زده می شوند».
یار نزدیک تر از من به من است وین عجب تر که من از وی دورم
بنا بر این خدا در آسمان ها نبوده تا پیامبر به معراج رفته و به مکان سکونت خدا نزدیک شده و فاصله اش با خدا دو کمان باشد.
معراج هم رسیدن به مقام قرب معنوی است نه قرب مکانی و خدا پیامبر را به معراج در عوالم ملکوت برده (عوالمی که مادی و مکانی نیستند؛ بلکه مجرد و در باطن این عالم می باشند) تا آیات خود را به او بنمایاند:
«سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی ... لنریه من آیاتنا ؛ (6) منزه است خدایی که بنده اش را شبانه از مسجد الحرام به مسجد اقصی... و از آنجا به آسمان ها برد تا آیات خود را به او بنمایانیم».
«لقد رأی من آیات ربه الکبری؛ (7) و به تحقیق که آیاتی از آیت های بزرگ خدایش را دید».
و حضرت به مقامی از قرب رسید که هیچ بشر و ملک و مخلوقی به آن مقام راه نیافته است و خدا از این قرب معنوی و برای تصویر نزدیکی فوق العاده پیامبرش به مقام ربوبی، با تعبیر " قاب قوسین او ادنی = به اندازه دو کمان یا کمتر "یاد کرده است.
بنا بر روایتی شخصی از حضرت زين العابدين على بن الحسين (ع) در باره خدا پرسيد كه آيا خداوند به مكان وصف مى‏شود؟ حضرت فرمود: "تعالى اللَّه عن ذلك، خدا بزرگتر از اين است."
عرض كرد: اگر خداوند به مكان توصیف نمى‏شود، پس چرا وقتى مى‏خواست پيامبرش را به خود نزديك كند، او را به آسمان برد، مگر خدا در آسمان است؟
فرمود: نه، اين كار براى آن بود كه مى‏خواست ملكوت و واقعيت آسمان ها و آنچه در آن ها ازشگفتی ها و عجائب صنایع و بدايع خلقت است، را به او نشان دهد.(8)
امام باقر در باره سیر رسول خدا (ص) در ملکوت به یکی از اصحاب می فرماید:
وقتی به سدرة المنتهى رسيد، جبرئيل از همراهيش باز ايستاد. رسول خدا (ص) گفت: آيا در چنين جايى مرا تنها مى‏گذارى؟
جواب داد: تو پيش برو كه به خدا سوگند! به جايى رسيده‏اى كه هيچ خلقى از خلائق بدانجا نرسيده و نخواهد رسيد.
اينجا بود كه پروردگار خود را ديد و تنها سبحه ميان او و خداوند فاصله بود.
مخاطب امام گفت: فدايت شوم سبحه چيست؟
حضرت با صورت خود اشاره به زمين و با دست خود اشاره به آسمان كرد و سه نوبت گفت: " جلال ربى جلال ربى"
بعد ادامه داد: آن گاه خطاب شد كه اى محمد، گفت: لبيك يا رب،
خطاب رسيد سكنه آسمان در چه چيز مشاجره مى‏كنند؟
پيامبر گفت: خداوندا تو منزهى من علمى ندارم جز آنچه كه تو به من آموختى.
رسول خدا سپس فرمود: پس خداى تعالى دست (رحمت) در ميان سینه ام گذاشت و من برودت آن را در ميان دو كتفم احساس كردم، آن گاه هيچ چيز از گذشته و آينده از من نپرسيد مگر آنكه پاسخ آن را دانستم. (9)
علامه طباطبایی در مورد جمله "دنا فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی" و فاعل این "دنو و نزدیک شدن" دو احتمال مطرح می کند به شرح زیر:
بعضی گفته اند: منظور رسول خدا در شب معراج است که چنان به خدا قرب و نزدیکی پیدا کرد که همه واسطه های بین او و خدا کنار زده شدند و خدا بدون واسطه با او مکالمه کرد و سخن گفت : "دنا فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی فاوحی الی عبده ما اوحی = پیامبر به خدا نزدیک شد (نزدیکی معنوی) به حدی که فقط دو کمان فاصله بود و بعد خدا به بنده اش وحی کرد آنچه وحی کرد".(10)
یا به این معنا است که جبرئیل به رسول خدا نزدیک شد به حدی که کمتر از دو کمان با او فاصله داشت و به بنده خدا وحی کرد آنچه باید وحی می کرد. (11) (این هم فاصله مادی نیست؛ زیرا حضرت جبرئیل مجرد است و وحی را بر قلب پیامبر نازل می کرد).
بنا بر این در آیات فوق اصلا صحبت مکان مادی نیست و "قاب قوسین" از باب تشبیه معقول به محسوس و برای تقریب به ذهن است نه این که به فاصله مادی اشاره داشته باشد.
پی نوشتها:
1. حدید (57) آیه 4.
2. مجادله (58) آیه 7.
3. ق (50) آیه 16.
4. انفال (8) آیه 24.
5. فصلت (41) آیه 44.
6. اسراء (17) آیه 1.
7. نجم (53) آیه 18.
8. شیخ صدوق، علل شرايع، تهران دارالکتب الاسلامیه، ج 1، ص 131.
9.کلینی، كافى، تهران، دارلکتب الاسلامیه ،ج 4، ص 103، ح 93.
10.طباطبایی، الميزان، قم، انتشارات اسلامی ،1382، ج 2 ، ص 312.
11. همان ، ج 19 - ص 28 - 29.