1- با توجه به ظلم آشکاری که از بدو وفات پیغمبر(ص)به اهل بیت ایشان شد و ناراحتی بسیار شدید حضرت زهرا(س)که تنها با وساطت حضرت علی(ع) ممجر به رضایت ملاقات ایشان از ابوبکر و عمر شد. چرا با ازداج ام کلثوم با ابوبکر موافقت شد؟

2- چرا با توجه به انس و الفتی که بین حضرت زهرا(س) و اسماء بود و اسماءاز مظالمی که از سوی حکومت ابوبکر به خاندان پیامبر می شد اطلاع داشت حاضر به ازدواج با ابوبکر شد؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
اسما از شخصیت‌های برجسته و از زنان صحابی است که همراه همسرش جعفر بن ابی طالب به حبشه هجرت کرد. در سال هفتم هجرت همراه همسرش به مدینه آمد. همسرش در سال هشتم هجری در جنگ موته به شهادت رسید؛ سپس با ابوبکر ازدواج نمود . بعد از ابوبکر، علی(ع) با وی ازدواج کرد.در عصر پیامبر (ص) میان حضرت زهرا و ابوبکر اختلاف و تضادی به وجود نیامده بود. افزون بر این در فرهنگ آن عصر اختلاف فکر و عقیده مانع وصلت و ازدواج نمی شد. اسما ضمن آن که همسر ابوبکر بود ،از نظر فکری و عقیدتی مستقل و صاحب نظر بود . در این امور از شوهر تبعیت نمی کرد .
اسما با خاندان علی به جهت اینکه مدت‌ها در خانة جعفر زندگی کرده بود، ارتباط زیادی داشت . ابوبکر با این آگاهی و روحیه‌ای که در اسما بود، او را به همسری برگزید.
طبیعی است که ابوبکر نمی‌توانست یا نمی‌خواست که به سبب این ارتباط با همسر خود درگیر شود.
روشن است که برخی از بانوان دارای چنان موقعیت و شخصیتی هستند که شوهران آنان قدرت ندارند که از اقدامات آنان جلوگیری کنند، مخصوصاً اگر فعالیت‌ها بر خلاف اسلام و عرف نباشد.
رفت و آمد «اسماء» به خانة علی(ع) امری طبیعی و عرفی بود که با روحیه وی سازگار بود . ابوبکر نمی‌خواست به جهت این موضوع، با همسر با شخصیت خود، دچار چالش شود. در زمان ما نیز زن و شوهر، در مواضع سیاسی ممکن است با یکدیگر موافق نباشند و مصلحت را در این بدانند که برای ادامه زندگی به صورت طبیعی، از دخالت‌ در فعالیت‌های سیاسی یکدیگر پرهیز نمایند.
اسما و ابوبکر نیز چنین بودند، البته اسما هر روز به خانه علی(ع) نمی‌رفت، بلکه آنچه در تاریخ آمده، در چند روز آخر عمر حضرت زهرا (س) به آن جا رفت و آمد داشت . در مراسم کفن و دفن و غسل حضرت نیز حاضر بود.(1)
همچنین مورخان نوشته‌اند که بعد از شهادت حضرت زهرا(س) چون عائشه خواست به حجره او وارد شود، «اسما» طبق وصیت حضرت زهرا، به او اجازه ورود به اتاقی که بدن مقدّس حضرت زهرا در آن بود، نداد، عائشه این موضوع را با ابوبکر مطرح کرد، ابوبکر به در خانه دختر پیامبر آمد و به «اسماء» گفت: چرا اجازه نمی‌دهد همسران پیامبر نزد دختر او بروند، اسما گفت: زهرا وصیت کرده که کسی بر او داخل نشود، ابوبکر گفت: حال که چنین است، هرچه به تو گفته است، به آن عمل کن!(2) اسما در مسائل مذهبی چنان جدی و ثابت قدم بود که به عایشه دختر ابوبکر اجازه نداد که داخل اطاق زهرا (س) شود و به وصیت حضرت عمل کرد .این نشانگر نهایت صمیمیت وی با حضرت زهرا (س)می باشد . او از معدود کسانی بود که در مراسم کفن و دفن شبانه و اسرارآمیز فاطمه حضور داشت .(3)
پی‌نوشت‌ها:
1.سید کاظم موسوی بجنوردی ، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج 8، ص 612.
2. زندگانی حضرت فاطمه(س)، دکتر جعفر شهیدی، ص 156 ـ 157.
3 .دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی ،ج8، ص612 .