در کتاب حلیة المتقین مطلبی با این مضمون از امیر المومنین (ع) است و ان اینکه : در روز چهارشنبه نوره نمالید که روز چهارشنبه منحوس مستمر است و جهنم در ان روز افریده شده است . ایا واقعا روز چهارشنبه منحوس مستمر است و برای این نحسی چه باید کرد؟

پرسشگر محترم با سلام و تشكر از ارتباطتان با اين مركز.
این روایت در کتاب «حِلیةُ المُتقین»، معروف‌ترین کتاب فارسی علامه مجلسی که راجع به آداب و سنن و اخلاق نوشته شده، آمده است. در کتاب های مختلف دیگر، از جمله کتب شیخ صدوق (ره) هم ذکر شده است. (1)
از نظر عقلی،‌ دلیلی‌ بر اثبات‌ یا نفی‌ سعادت‌ و نحوست‌ ایام‌ وجود ندارد؛ و‌لی در قرآن‌ مجید در دو جا نامی‌ از نحوست‌ در ایام‌ آمده‌ است. (2)‌ ‌در مقابل،‌ زمان‌ سعد‌ نیز در قرآن‌ آمده‌ است. (3)
در روایات‌ اسلامی،‌ به‌ نحس‌ و سعد ایام‌ برخورد می‌کنیم؛ مثلاً در روز چهارشنبه نوره نمالید که روز چهارشنبه منحوس مستمر است و‌ به‌ عنوان‌ ایام‌ نحس‌ ذکر شده‌ است‌.
البته‌ در پاره‌ای‌ از این‌ روایات،‌ علت‌ منحوس بودن‌ آمده‌ و آن‌، حوادث‌ ناگواری‌ است‌ که‌ اتفاق‌ افتاده‌ است.
علامه‌ طباطبایی‌ (ره‌) پس‌ از نقل‌ روایات‌ می‌گوید:
«اخباری‌ که‌ در باره‌ نحوست‌ و سعادت‌ ایام‌ وارد شده‌، بیش‌ از این‌ دلالت‌ ندارد که‌ این‌ سعادت‌ و نحوست‌ به‌ جهت حوادث‌ دینی‌ است‌ که‌ بر حسب‌ ذوق‌ دینی‌ و یا بر حسب‌ تأثیر نفوس‌ یا در فلان‌ روز، ایجاد حسن‌ کرده‌ و یا باعث‌ قبح‌ و زشتی‌ آن‌ شده‌؛ اما این‌ که‌ خود آن‌ روز و یا آن‌ قطعه‌ از زمان‌، متصّف‌ به‌ میمنت‌ و یا نحوست‌ شود و تکویناً خواص‌ دیگری‌ داشته‌ باشد که‌ سایر زمان‌ها آن‌ خواص‌ را نداشته‌ باشد، از آن‌ روایات‌ برنمی‌ آید. هر روایتی‌ که‌ بر خلاف‌ آنچه‌ گفتیم‌ ظهور داشته‌ باشد، باید حمل‌ بر تقیه‌ کرد و یا به‌ کلی، [آن را]‌ طرح (بی اعتبار) نمود». (4)
پس‌ طبق‌ این‌ روایت‌، روزها نحس‌ نیستند؛ بلکه‌ نتایج‌ اعمال‌ ما آن‌ روز یا شب‌ را به‌ خوب‌ یابد بودن‌ متصّف‌ می‌کند.
اما چه باید کرد:
برخی روایات‌ برای‌ رفع‌ نحوست‌ اعمال، دعاها یا اذکار خاصی‌ را بیان‌ کرده‌اند، مثل‌ آنچه‌ از امام‌ صادق‌ (ع‌) نقل‌ شده‌:
«کسی‌ که‌ اول صبح‌ صدقه‌ دهد، خداوند نحوست‌ در آن‌ روز را از او دفع‌ سازد». (5)
و یا فرموده: «اگر روز چهار شنبه‌ سفر می‌کنی‌، صدقه‌ بده‌ و آیت‌ الکرسی‌ بخوان». (6)
علامه‌ طباطبایی‌ چنین‌ توجیه‌ کرده‌اند: «این‌ روایات‌، در مقام‌ نجات‌ دادن‌ مردم‌ از تفأل‌ شر است‌. می‌خواهد بفرماید: اگر قوّت‌ قلبت‌ به‌ این‌ حد است‌ که‌ اعتنایی‌ به‌ نحوست‌ ایام‌ نکنی‌، که‌ چه‌ بهتر. اگر چنین‌ قّوت‌ قلبی‌ نداری‌، دست‌ به‌ دامن‌ خدا شو و قرآنی بخوان‌ و دعایی‌ بکن». (7)

پی نوشت ها:
1. مجلسی، محمدباقر، حلیة المتقین، انتشارات عصر جوان، قم، چاپ دژ، بهار 1384، ص 175؛ شیخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى، نشر صدوق‏، چاپ اول، تهران، ‏1367 ش‏، ج ‏1، ص 161‏؛ شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا، ترجمه غفارى و مستفيد، نشر صدوق‏، چاپ1372 ش،‏ چاپ اول،‏ ج ‏1، ص 515.
2.قمر (54) آیه 19؛ فصلت (41) آیه 16.
3. دخان (44) آیه 3.
4. علامه طباطبایی، تفسير الميزان‏، ترجمه موسوى همدانى سيد محمد باقر، ناشر دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه،‏ قم،‏ 1374 ش،‏ چاپ پنجم، ج 19، ص 144.
5. محدث نوری، مستدرک الوسائل، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، چاپ اول، 1408 ق، ج 56، ص 31.
6. همان، ص 28.
7. علامه طباطبایی، تفسير الميزان‏، همان، ص 143.