آیا فرزندی که از پدر و مادری مسلمان به دنیا آمده خودش می تواند دین خود را انتخاب کند ؟
اگر نه چرا در اسلام برای آدمی که ناخواسته مسلمان متولد می شود حق انتخاب دین وجود ندارد ؟
پرسشگر گرامی باسلام و تشکر از ارتباط با این مرکز.
اولا، از سؤال بر میآید که به نظر شما نمیتواند بین انتخابی بودن دین و قبول دین پدران، رابطهای وجود داشته باشد؛ در حالی که این باور، درست نیست؛ زیرا شخص میتواند با انجام تحقیق و بررسی به این نتیجه برسد که دین و اعتقاد پدر و مادر، درست و صحیح است و همان را انتخاب نماید. پس منافاتی بین این دو نیست.
ثانیا، به نظر می رسد که در ذهن شما بین دین قانونی و حقوقی با دین اعتقادی و حقیقی، خلط شده است. برای توضیح بیش تر میگوییم:
از آن جا که انتخاب دین و اعتقاد یافتن به یک آیین و شریعت، نیازمند رسیدن به درجه خاصی از رشد فکری و عقلی است، این کار مهم از کودکان نا بالغ ساخته نیست. در نتیجه، چون بسیاری از امور شرعی و قانونی و اجتماعی بر نوع دین یک فرد مبتنی است، باید معیار و میزانی برای تعیین حقوقی دین این دسته از افراد وجود داشته باشد.
در شریعت اسلام و همه اديان ديگر، تبعیت از پدر و مادر، معیار این امر است؛ مثلا مسلمان زادگان تا زمانی که به سن رشد و بلوغ فکری دست یابند، حکم مسلمان را دارند؛ يعني از نظر فقهی، بچههای پدر و مادر مسلمان به تبعیت از والدینشان مسلمان هستند و از نظر حقوقی، مسلمان محسوب میشوند و از مزایای اجتماعی در جامعه به عنوان یک مسلمان برخوردارند.
اما این موضوع، غیر از اعتقاد به اسلام است. اعتقاد به اسلام نمیتواند سنتی و تقلیدی باشد. بنابراین، هر کسی وقتی به مرحله رشد عقلی و تکلیف رسید، پذیرش اسلام باید به سبب دلیل باشد، نه از روی تبعیت. از این رو، مراجع معظم تقلید در اول توضیحالمسائل مینویسند: تقلید در اصول دین، جایز نیست. پس فرزندان مسلمانان، دین حقيقي خود را باید خودشان انتخاب کنند. اصولا دین و ایمان به آن که یک اعتقاد قلبی و درونی است، ممکن نیست تحمیلی باشد. از این رو، قرآن میفرماید: «لا اکراه فی الدین»؛ (1) «در قبول دین، اکراهی نیست».
البته این بدان معنا نیست که انسان به محض رسیدن به سن تکلیف، از اسلام خارج شده و باید دین جدیدی برای خود انتخاب کند؛ اما در عین این که مسلمان محسوب می شود، وظیفه دارد مبانی و دلایل عقلی و محکم حقانیت اسلام را برای خود به باور و اعتقاد تبدیل نماید یا این که به حقانیت دین دیگری برسد و بدان معتقد گردد. بنابراین، فرزندان مسلمانان، دین واقعی خود را باید خود انتخاب کنند.
از نظر جهان بینی اسلامی همه انسانها از آزادی، اختیار و قدرت بر تصمیم گیری برخوردارند و خودشان سرنوشت خویش را رقم میزنند. اسلام از راههای گوناگون میکوشد اندیشه بشر را از اسارت باطل برهاند تا آدمی با دید باز و وسعت نظر بیندیشد و داوری کرده، دین و آیین حق را برگزیند. بر همین اساس، اسلام به شدت مدافع تحقیق و بررسی و استدلال عقلی در مسیر یافتن حقیقت است. این سخن قرآن است که می فرماید: «به بندگانی مژده باد که همه سخنان را میشنوند و بهترین را برمی گزینند». (2)
بالاتر از این، اسلام اساس تقلید از دین آبا و اجداد را محکوم می کند. مسلم است این تقلید مذموم در خصوص فردی است که به سن رشد و قدرت درک عقلی لازم رسیده است: «و چون به ایشان گفته شود که از آنچه از سوی خدا فرود آمده است، پیروی کنید، گویند: نه، به همان راهی میرویم که پدران ما میرفتند؛ حتی اگر پدرانشان بی خرد و گمراه بودهاند!». (3)
معنای این کلام آن نیست که باید دینی غیر از دین پدران انتخاب نمود، بلکه چه بسا راه و دین پدران حق باشد؛ اما در هر دو صورت، باید با انتخاب و تحقیق خود انسان باشد. حال، چه نتیجه این تحقیقات منصفانه و درست اسلام باشد یا هر دین دیگری، مهم نیست؛ مهم آن است که انسان به دور از پیش داوری و با انصاف و عقلانیت، به دین و آیینی معتقد گردد که بتواند در قیامت بر گرویدن خود به آن در پیشگاه خداوند دلیل بیاورد.
پس مسلمان زاده نه تنها مي تواند، بلكه بايد دين حقيقي خود را انتخاب نمايد و حقيقت دين پدر و مادري خویش يا هر دين ديگري را با تحقيق و بررسي منصفانه و عالمانه به دست آورد و به آن پايبند باشد.
پی نوشت ها:
1. بقره (2) آیه 256.
2. زمر (39) آیه 18.
3. مائده (5) آیه 104.