منظور از "تیر هایی را برای شیاطین گذاشته ایم" چیست؟ آیا انسان یا کل مخلوق ؟ لطفا توضیح بیشتر دهید
آگر هم منبعی در این مورد میشناسید ذکر کنید؟

پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز
نظير همين آیه درآیات مختلفی آمده است :
1- « وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبِينٌ
؛(1) ما بروج آسمانى را از هر شيطان مطرودى حفظ مى‏كنيم، مگر آن ها كه استراق سمع كنند كه شهاب مبين آنان را تعقيب مى‏كند" (مى‏راند و مى‏سوزاند)».
2- « وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ جَعَلْناها رُجُوماً لِلشَّياطِينِ؛(2) ما آسمان پائين را به وسيله چراغ‏هايى تزيين كرديم و (قسمتى از) آن ها را براى طرد شياطين قرار داديم».
در اين كه آيا بايد ظواهر اين الفاظ را حفظ كرد يا قرائنى در كار است كه بايد آن ها را بر خلاف ظاهر تفسير كنيم، و از قبيل تمثيل و تشبيه و كنايه بدانيم تا بتوانیم به سوال شما هم پاسخ داده باشیم به نظر مفسران دقت کنیم.
بعضى ظاهر اين آيات را بر همان معانى كه در بدو امر به نظر مى‏رسد، حفظ كرده‏ و گفته‏اند: در آسمان هاى نزديك و دوردست گروه‏هايى از فرشتگان ساكنند . اخبار حوادث جهان پيش از آن كه در زمين صورت گيرد ،در آن جا منعكس است.
گروهى از شياطين مى‏خواهند به آسمان ها صعود كنند . با استراق سمع چيزى از آن اخبار را بدانند. به كاهنان يعنى عوامل مربوط خود در ميان انسان ها منتقل سازند، اين جا است كه شهاب ها كه همانند ستاره‏هاى متحرك و كشيده‏اى هستند ،به سوى آن ها پرتاب مى‏شود، و آن ها را به عقب مى‏راند، يا نابود مى‏كند.
آن ها مى‏گويند: ممكن است ما دقيقا مفاهيم اين تعبيرات را امروز درك نكنيم اما موظف هستيم ظواهر آن ها را حفظ كرده و اطلاع بيش تر را به آينده واگذاريم.
اين تفسير را مرحوم طبرسى در" مجمع البيان" و آلوسى در" روح المعانى" و سيد قطب در" فى ظلال" و بعضى ديگر انتخاب كرده‏اند.
بعضى ديگر مفسران عقيده دارندکه آيات فوق شبيه آياتى است كه از" لوح" و" قلم" و" عرش" و" كرسى" سخن مى‏گويد، و از قبيل تمثيل و كنايه است.
آن ها معتقدند اين آيات از قبيل تشبيه" معقول" به" محسوس" است. مصداق این آیه است كه مى‏فرمايد« وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ؛(3)اين ها مثل هايى است كه براى مردم مى‏زنيم و جز عالمان آن را درك نمى‏كنند!»
افزوده‏اند: منظور از آسمان هايى كه فرشتگان ساكن آن هستند، عوالم ملكوت است كه افقش برتر از اين عالم حسى است. منظور از نزديك شدن شياطين به آسمان و" استراق سمع" و طرد شدن آن ها به وسيله" شهب" اين است كه شياطين هر گاه بخواهند به عالم فرشتگان نزديك شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آينده با خبر گردند ،به وسيله نور ملكوت كه طاقت تحمل آن را ندارد طرد مى‏شوند. به واسطه حق، اباطيل آن ها نفى مى‏گردد. ذكر اين ماجرا به دنبال بحث از گروه‏هاى فرشتگان را در آغاز اين سوره مؤيد اين معنى مى‏شمرند .
اين احتمال نيز وجود دارد كه" سماء" در اين جا كنايه از آسمان ايمان و معنويت است كه همواره شياطين تلاش مى‏كنند به اين محدود راه بيابند. از طريق وسوسه در دل مؤمنان راستين نفوذ كنند، اما پيامبران الهى و امامان معصوم (ع) و پيروان خط فكرى و عملى آن ها با شهاب ثاقب علم و تقوى بر آن ها هجوم مى‏برند . آن ها را از نزديك‏شدن به اين آسمان منع مى‏كنند.(4 )
پس شیطانی که دنبال استراق سمع کار انسان ها بوده تا بدین وسیله از اسرار الهی آگاه شود و آن ها را فریب دهد، طبق تفسیر اول خداوند هم تیرهایی را قرار داده است که همان شهاب هایی است كه همانند ستاره‏هاى متحرك و كشيده‏اى هستند که به سوى شیاطین پرتاب مى‏شود، آن ها را به عقب مى‏راند و نابود مى‏كند و يا طبق تفسیر دوم به وسيله نور ملكوت كه طاقت تحمل آن را ندارد طرد مى‏شوند. به واسطه حق، اباطيل آن ها نفى مى‏گردد
جهت مطالعه بیش تر می توانید به تفاسیر مختلفی از جمله المیزان و مجمع البیان و نمونه، ذیل آیات18 سوره حجر و 20 سوره صافات یا به تفسير نمونه ،جلد 11 ،صفحه 42 و جلد 19 ،صفحه 15 به بعد مراجعه کنید.
پی نوشت ها:
1. حجر(15)آيه 17 و 18.
2. ملك(67) آيه 5 .
3. عنكبوت(29) آيه 43.
4.تفسير نمونه، ج‏19، ص 20و 21.