به نام خدا
با سلام لطفا در صورت امکان به سوال من به روشنی و مفصل توضیح ارائه بفرمایید.
یک بار دیگر سوالی شبیه به این پرسیده بودم که جواب یک سوال دیگر که به ظاهر شبیه سوال من بود و مربوط به شخص دیگری بود برایم ارسال شد و جوابم را نگرفتم.
1- ذهن چیست ؟ آیا ذهن همان قوه ی واهمه یا عملیه است ؟
2- فکر چیست ؟ ( ماهیتش چیست - از کجا می آید - ارتباطتش با ذهن چیست ؟ )
3- عقل چیست ؟ ارتباط آن با ذهن و فکر چیست ؟
4- تفاوت ذهن و عقل چیست ؟ رابطه آن ها با هم چگونه است ؟
5- آیا قوه واهمه ، شهویه ، غضبیه و عاقله همگی مربوط به ذهن هستند و جزو فعالیت های ذهن انسان محسوب می شوند ؟
6- آیا ذهن مربوط به مغز انسان است ؟ عقل چطور آن هم مربوط به مغز است ؟
7- آیا ذهن اگاه ( ضمیرآگاه) همان عقل است ؟
8- آیا نفوس مختلفی که از آن ها نام برده می شود مربوط به مراتب و فعالیت های مختلف ذهن انسان است ؟ مثلا نفس اماره و لوامه و مطمئنه و ...
9- حقیقت انسان چیست ؟ این حقیقت چه ارتباطی با ذهن ، فکر و عقل ما دارد ؟
10- راه شناخت چیست ؟ از راه حواس و سپس ذهن ؟ پس عقل این وسط چه کاره است ؟ عقل مربوط به فعالیت های کدام بخش از وجود ماست ؟
با تشکر از توجه شما
پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز.
پرسش قبلی شما در تاریخ 29 /7 / 88 در قالب 11 پرسش به دست ما رسید که پاسخ همه آن ها که غالبا با سوالات جدیدتان مشترک است ، داده و ارسال شده ؛ در عین حال اگر آن پاسخ ها به دست تان نرسیده، دوباره ارسال می شود . درضمن پاسخ سوالات جدید هم ضمیمه می گردد .
«ذهن» تعبیر چندان متداولی در علوم عقلی و فلسفی نیست . نمی توان به درستی در خصوص آن قضاوت کرد و تعریف مشخصی از آن در این منابع به دست آورد ، اما از مجموعه تعابیر به دست می آید که مراد از ذهن در اکثر موارد ،قوه عاقله و قدرت تفکر و رسیدن از جزییات به کلیات یا ابزاری است که به وسیله آن سیر تفکر کردن به معنای رسیدن به پاسخ مجهولات از راه معلومات قبلی حاصل می شود ؛ چنان که در لغت نامه ها هم ذهن به معنی فکر و عقل معنا شده است .(1) گرچه برخی ذکاوت و زیرکی را هم از معانی آن برشمرده اند .(2)
در هر حال اين دو تعبير هرچند به نوعي مرتبط با قوه عاقله ، مفكره يا متخيله باشند ، اما به يقين ارتباطي با قواي خاص نفس انساني مانند قوه عامله و واهمه ندارند .
پی نوشت ها:
1. لسان العرب، ج13، ص: 174 بي تا .
2. مجمع البحرین، طريحى فخر الدين ، نشر كتابفروشى مرتضوى، تهران، 1375 ش، ج6، ص: 254.