توبه

فرستادگان خدا می بایست تمام رفتارهایشان برای سایر بندگان الگو باشد. لذا ما که اعتقاد داریم هیچ الگو و درسی اشتباه در رفتار و گفتار پیامبران و امامان وجود ندارد. اما این بدان معنا نیست که ایشان هرگز مرتکب اشتباه و گناه نشده اند، بلکه اگر اشتباهی انجام داده اند آن را فورا اصلاح و اگر گناهی کرده اند آشکارا از آن توبه نموده اند.

لذا عصمت به معنای نبود اشتباه و گناه در زندگی پیامبران و امامان نیست بلکه به این معناست که اشتباهی که ایشان بدان اعتراف ننموده و اصلاحش نکرده باشند وجود ندارد.

اما عصمت بر دو گونه است. یکی عصمتی است جبری و دیگر عصمت ارادی. در واقع پیامبران و امامان تمام رفتار و گفتارشان تحت نظر و فرماندهی پروردگار متعال است. اصل بر این است که پیامبران و امامان به خودی خود به سبب مقام ایمان و قربی که دارند و به سبب علم و دانشی که از آن بهره مند هستند دچار گناه و اشتباه نمی گردند. لیکن اگر جایی ایشان در معرض اشتباه قرار گرفته باشند پروردگار متعال بنا به موقعیت دو گونه رفتار متفاوت نشان داده است. یکی اینکه قبل از آنکه شخص معصوم دچار آن اشتباه شود جبرا او را از ارتکاب آن اشتباه باز داشته است و دیگر اینکه اجازه ارتکاب اشتباه را داده لکن یا خود شخص فورا متوجه اشتباه شده و توبه نموده است یا آنگه پروردگار متعال او را از اشتباهش آگاه نموده و دستور به اصلاح اشتباهش داده است.

پاسخ:
برخلاف تصور شما بر این باوریم که عصمت انبیا و امامان (ع) به هیچ وجه جبرى نبوده و برخاسته از ایمان قوى و آگاهى هاى برتر آنان است؛ زیرا آنان نیز مانند دیگر افراد بشر داراى غرایز و علائق مادى و گرایش فطرى و الهى (هر دو) هستند و مى توانند به اختیار خود راه سعادت یا شقاوت را برگزینند.
هم چنین مقام عصمت و پاکی برای ایشان به راحتی و آسانی به دست نیامده، بلکه بر اثر تلاش و سختی و مبارزه با هوای نفس و آزمون های الهی و علم و آگاهی از حقیقت گناه و معصیت و دروی از آن ها برای آنان حاصل شده است؛ پیامبران و امامان (ع) به مقتضاى مسئولیتى که براى هدایت مردم دارند، از علم و عصمت موهبتى خداوند به عنوان پایه بهره‏مندند، اما افزون بر آن را با عبادت و ایثار و زهد و تقوا و.... به دست مى‏آورند. در هر صورت اختیار از آنان سلب نشده‏است. هرگاه کوتاهى کنند و ترک اولى از آنان سرزند، گرفتار مشکلات و سختى‏ها مى‏ شوند.
همانطور كه گفتيم عصمت معصومين ناشی از علم آنان به حقیقت و ‌آثار و عواقب گناه و محبتی که نسبت به خداوند و نفرتی که نسبت به معصیت خداوند دارند می شود، با این تفاوت که آن ها به تمام گناهان آگاهی دارند و از محبت و عشقی نسبت به خداوند برخوردارند که پشتوانه محکمی برای این علم می‌باشد؛ موجب می‌شود که‌ گناه و خطایی انجام ندهند. پس این بزرگواران بی آن که اختیار آن ها برای انجام یا ترک گناه سلب شده باشد، به خاطر علم و محبت درونی، در رفتارهای خود گزینه ای را که موجب خشم و ناراحتی پروردگار گردد، انتخاب نمی نمایند.
بنابراین گناه نکردن معصومین و معصوم بودن آن ها هم اختیارى است و هم موهبتی خدادادى ، یعنى خداوند شناختى به آن ها داد که با وجودى که قدرت بر ارتکاب گناه داشتند، ولى از روى اختیار خود گناه نکردند، البته این موهبت خداوند نیز بدون احراز لیاقت در یافت این کمالات از ناحیه خود این بزرگواران و در اثر کنش های اختیاری ایشان نبوده است.
فارغ از این مساله لزوم عصمت انبیاء و ائمه امری عقلی است چون عقل می‌داند که اگر پیامبر مصون از خطا و اشتباه نباشد و گفتار و کردار پیامبران معصومانه نباشد، و احتمال لغزش و خطا در آنان وجود داشته باشد، نه تنها اعتبار و اعتمادی به سخن آن ها نخواهد بود، بلکه این امر دعوت به ضد آن چه می‌گویند و عمل می‌کند، تلقی خواهد شد. در نتیجه هدف و غرض دعوت آن ها به دست نمی‌آید و این بر خلاف حکمت و عقل است.(1)
بر این اساس فرض شما هم همين گونه و محکوم به همین حکم عقل است. فرض كنيم كه از پيامبري خطا و گناه فاحشي سر بزند، ولو اينكه خداوند آن را جبران نمايد. اما این امر باعث وهن جايگاه ايشان شده و در هر عمل و سخني كه از او سر بزند مردم احتمال خطا را مي دهند و لذا اعتماد كه لازمه انتقال معارف الهي است سلب شده و اين با فلسفه بعثت منافات دارد.
از اهداف اصلي ارسال پیامبران تربیت و تزکیه مردم و انتقال معارف الهي به آنها است. این اهداف به صورت کامل محقق نمی‌شود مگر آن که پیامبر سرمشق علمی و عملی و عینی باشد و مردم به طور كامل به آنها اعتماد داشته باشند. حال اگر پیامبری اهل فسق و فجور و ارتکاب معاصی و دروغ باشد، نه تنها نقش یک مربی الهی را از دست می‌دهد، بلکه عملاً سبب تشویق مردم به اشتباه و گناهکاری می‌شود.
جواز و امکان دروغ و گناه از سوی آن ها نه تنها با غرض بعثت ناسازگار است، بلکه با حکمت متعالی الهی هم سازگاری ندارد. عقل در درک و اثبات این مسئله کاملاً توانا است و به آسانی ثابت می‌کند که پیامبر و ائمه از هر گونه عیب و نقص معصوم‌اند. (2) بنا بر این عقل سلیم در این مسئله به قاطعیت حکم می‌کند که پیامبر و ائمه از هرگونه عیب منزه اند.
در انتها تذكر اين نكته ضروري است كه ملکه عصمت دارای درجاتي است. انسان‌های معصوم با این که همگی از مرتبه لازم عصمت بهره مندند، مراتب و درجات عصمت‌شان متفاوت است.(3) بنابر این تمام انبیا(ع) دارای عصمت‌اند. اما همه آن ها به لحاظ عصمت در یک مرتبه نیستند. انبیای اوالوالعزم که در نبوت و رسالت درجه کامل‌تری دارند، در عصمت هم از سایر انبیا برترند.
خاتم انبیا که در همه کمالات وجودی از همه پیامبران برتر است، در عصمت نیز از همه کامل‌تر و دارای عصمت مطلقه است. ائمه به دلیل آن که طینت‌شان برگرفته از طینت خاتم انبیا و پرتوی از نور وجود او است ،مثل پیامبر دارای عصمت مطلقه هستند. به همین جهت پیامبر اسلام نه تنها از گناه معصوم است، بلکه از آنچه اصطلاحاً ترک اولى نام دارد، نیز معصوم است، در حالی که بعض معصومین از انبیا، صاحب عصمت مطلقه نیستند و ترك اولي ممكن است از آنها سر بزند. اما این موارد خاص در حیطه اموری که موجب وهن جایگاه نبوت و یا سلب اعتماد مردم شود نیست.

پي نوشت ها:
1. علامه طباطبايي، سيدمحمدحسين، شیعه در اسلام، نشر دارالکتب الاسلامیة، 1348 ش، ص 85 .
2. سعيدي مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، نشر طه، قم، 1383 ش، ج 2، ص 75.
3. صادقي ارزگاني، محمدامين، پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، نشر مؤسسه آثار امام خمینی، 1386ش، ص 48.

با سلام.ایا کسی که زیاد استمنا کرده است امیدی برای زندگی و قبولی توبه اش است...لطفا جوابتان را برای یک جوان16ساله توضیح دهید؟

پاسخ:
دوست عزیز! در ابتدا باید بگوییم که مقطع تحصیلی و تاریخ تولدتان با هم تطابق و تناسب ندارد. احتمالا اشتباهی رخ داده است؛ ولی از آنجایی که در پرسش خود به سن خود تذکر داده اید، طبق آن جواب می دهیم.
از اینکه در دوران بلوغ تصمیم به ترک گناهان نموده اید، نشان از سلامت نفستان دارد؛ سعی کنید که این فضای ناشایست را مدیریت کنید و با توکل به خدا و توسل به اهلبیت(ع) راه اصلی و مستقیم را پیش ببرید.
اعتراف و اقرار به گناه، نشانه رقت قلب و توجه قلبی شما به خدای مهربان است. همین که از خود ناامید شده و به خدای متعال روی آورده اید، اجابت دعا برایتان میسر است.
برادر گرامی! تا کسی "پشیمان" نشود، تصمیم بر "ترک گناه" نمی گیرد. تا حالت "ندامت" برای گناهکار حاصل نشود، تصمیم جدی برای اصلاح خویش و جبران گذشته نخواهد داشت. پس ندامت شما، یک عنصر اساسی در تحقق توبه است، پوزش خواهی و استغفار، مرحله ای از آن است و جبران گذشته، مرحله ای دیگر.(1)
توبه کننده، محبوب خداست. قرآن کریم فرموده: «"ان الله یحب التّوابین؛(2) یقیناً خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».
خداوند نسبت به هر عمل زشت و گناهی، وعدة پذیرش توبه داده است. اما باید شرایط توبه واقعی تحقق یابد. توبه تنها به زبان نباشد. پشیمانی درونی و قلبی و قصد جدی و قاطع در ترک آن گناه برای همیشه، از جمله شرایط آن است.
مگر می شود گنهکار، از صمیم دل با نیت راستین و خالص به سوی خدابرگردد وخداوند در به رویش ببندد و او را نپذیرد؟!آیا توبه بنده، زمینه ساز گشایش پنجره ای رو به رحمت الهی نیست؟!
گناه، هرچندزیاد باشد، لطف و کرم خدا بیشتر است. رابطه با خدا را باید بر اساس وسعت کرم و گستردگی رحمت او برقرارساخت. وقتی همه درها به روی انسان بسته شود، آغوش رحمت الهی به روی عاصیان گشوده است.
امابه شرط آنکه این "بازگشت"، ندامت واقعی وعزم استوار باشد! چیزی که در فرهنگ دینی از آن به "توبه نصوح" یاد می شود. (3)
چند نکته و گام مهم که رعایت آنها را نباید دست کم گرفت:
1.این عادت شوم جنسی، با تمام آثار مرگباری که دارد، قابل معالجه و درمان است. به گواهی پزشکان و بسیاری از افرادی که آلوده بوده اند، اگر از طریق صحیحی وارد شوند، به طورحتم بر طرف خواهد گردید.
2. پزشکان عموما معتقدند، برای ترک هر نوع اعتیاد، قبل از هر چیز، اراده و تصمیم قاطع ، جدی و محکم لازم است. اما اینکه می گویید:"بارها تصمیم گرفته و شکسته ام" به شما صراحتا اعلام می کنیم: "شکستن تصمیم، به معنی از بین رفتن همه آثار آن در وجود انسان نیست. همین تصمیم شکسته شده، رسوباتی در اعماق دل و روح انسان باقی می گذارد. زمینه را برای تصمیم نهایی بیش ازگذشته، آماده می سازد."
پس خود را برای به کار بستن نکات زیر آماده کنید:
توجه: ممکن است این موارد در نظر بعضی ساده جلوه کند، ولی هنگام عمل روشن می شود که اثر معجزه آسایی دارد.
1. ازدواج در نخستین فرصت: ازدواج، تاثیر قابل توجهی در مبارزه با انحراف جنسی دارد.
2. اجتناب از تحریکات مصنوعی: مانند فیلم های سکسی، رمان های عشقی، عکس های شهوت انگیز.
3. تهیه برنامه فشرده و تمام وقت: وقت بیکار و بدون برنامه نداشته باشند.تفریح و ورزش را هم فراموش نکنید.
4. باید عادتی جانشین عادتی گردد: برای ترک یک "عادت بد" باید سراغ "عادت خوب" رفت.
5. پرهیز از مطلق تنهایی: هرگز تنها نباشید.تنهایی، محیط کاملا مساعدی برای پرورش میکروب این اعتیاد است.
6. تلقین و تقویت اراده: نخستین گام در این راه "اراده و تصمیم" است.
7. پرهیز کامل از منحرفان: از معاشرت و همنشینی با افراد منحرف باید دوری جست.
8. از پر خوري و غذاهايي با طبع گرم و پر انرژي اجتناب كرده و به حد تعادل ميل نماييد.
9. از خداي متعال كمك بگيريد و توسل به اهل بيت (ع) داشته باشيد.(4)
براي توضيحات بيشتر مي توانيد با شماره(09640) تماس بگيريد.
معرفی کتاب برای مطالعه بیشتر:
1.توبه بازگشت به فطرت؛ جوادمحدثی ، اسلامی آستان قدس رضوی مشهد.
2.استغفار بهترین عبادت وبرترین برکت؛ رسول نجات بخش، آستان قدس رضوی مشهد.
3. اخلاق جنسي در اسلام و جهان غرب، شهيد مطهري، انتشارات صدرا.
4.مشکلات جنسی جوانان؛آیت الله مکارم شیرازی؛ انتشارات نسل جوان قم.
پی نوشت ها:
1. جواد محدثی، توبه، بازگشت به فطرت، ص16، آستان قدس رضوی مشهد، چاپ نهم، 1387.
2. بقره (2) آیه222.
3. توبه ، بازگشت به فطرت؛ جوادمحدثی، ص14، آستان قدس رضوی مشهد؛ چاپ نهم 1387.
4. مکارم شیرازی، مشکلات جنسی جوانان، ص151، انتشارات نسل جوان، قم، 1376ش.

با سلام من در دوران کودی و نوجوانی خود بدون این که بدانم استمنا چیست استمنا می کردم ولی بعد از این که فهمیدم این عمل چیست و گناه دارد دیگر آن را انجام ندادم و توبه کردم. آیا نمازهایم را باید قضا کنم؟ آخه من که نمی دانستم باید غسل کنم :(

پاسخ:
اگر انسان یقین داشته باشد که منی از او خارج شده و جنب شده است باید غسل کند.
و اگر به هر دلیل ، غسل نکند نماز های که بدون غسل خوانده باطل می باشد و باید بعد از انجام غسل همه نماز ها را قضا کند.
بنابراین اگر شما یقین دارید که جنب شده اید و همه آن نشانه های که برای منی می باشد وجود داشته است باید غسل کنید و نماز های خود را به مرور زمان قضا کنید.
البته توجه داشته باشید که اگر انسان در حال جنابت یک غسل واجب یا مستحب (هر غسلی که باشد مانند غسل جمعه و ...) انجام بدهد آن غسل کفایت از غسل جنابت می کند و نماز های که بعد از آن غسل خوانده صحیح می باشد.
برای آن که قضا کردن نمازها موجب مشقت نشود، راه آسان، قضا کردن تدریجی است؛ یعنی می‌تواند با هر نماز واجب، یک نماز قضا بخواند؛ مثلا با نماز صبح یک نماز صبح را قضا کند، با نماز ظهر و عصر، نماز قضای ظهر و عصر را به جا آورد. همچنین با نماز مغرب و عشا مثل همان را قضا کند. در صورتی که در ایام تعطیلی وقت بیش تری داشته باشد، در یک روز چند شبانه روز نماز قضا کند. خلاصه هر گاه در طول شبانه روز وقتی پیدا کرد، می تواند قضای نمازها را بخواند .
در ضمن، می توان مستحبات نماز مانند اذان و اقامه، و قنوت نمازها را نخواند. فقط واجبات را به جا آورد تا زودتر قضای نمازها تمام شود.(1)
پی نوشت:
1. آیت الله سیستانی، سایت (sistani.org)، استفتائات، واژه غسل.

سلام من تا الان گناه استمنا زیاد داشته ام چه گونه می توانم ان ها رو با اعمال خوب جبران کنم؟؟؟؟؟تا از عذاب دنیا و قبر و ...در امان باشم تشکر

گناه هر چند بزرگ باشد، قابل توبه و بازگشت است. توبه از آن در درگاه الهى پذیرفته مى شود. آثار و برکات توبه در دنیا و آخرت نمایان مى گردد، به شرط آن که توبه حقیقى باشد. از عمق دل توبه کرده باشد. یعنی پشیمانی راستین از عملکرد گذشته و استغفار و طلب آمرزش از خداوند، تصمیم جدی بر ترک آن در حال و آینده . با این شیوه توبه کردن هر گناهی خواه خود ارضایی باشد یا غیر ،آمرزیده می شود . زیرا خدای مهربان همه گنه کاران و کسانی را که با معصیت خدا به خودشان ستم روا داشته اند ،به توبه و بازگشت از گناه دعوت کرده، سپس فرموده: خداوند تمام گناهان را می آمرزد:« ان الله یغفر الذنوب جمیعاً»(1)
توبه کار واقعى اگر از عواملى که گناه را وسوسه و تداعى مى کند، برحذر باشد و خود را در پیشگاه خدا شرمنده ببیند و همواره در صدد کسب رضاى او باشد ،خداوند نه تنها توبه او را مى پذیرد، بلکه او را دوست و محبوب خویش بر می گزیند . چنان که در آیه 222 بقره می فرماید: »« ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین».موفق باشید.
پی نوشت :
1. زمر (39) ، آیه 59.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

حکم کسی که لواط کرده چیست؟ آیا خداوند اورا میبخشد. آیا اگر کسی عاشق یک پسر خشگل شود و به یاد او استمنا کند باید برای توبه قزیه را به آن پسر بگوید یا خیر....... لطفا در مورد این بحث بیشتر توضیح دهید.

لواط از گناهان بزرگی است که دارای کیفری سهمگین است. کسی که این عمل زشت را انجام داده، باید از روی خلوص نیت توبه کند و از خداوند آمرزش بخواهد. از کردار ناشایست خویش پشیمان شود و استغفار کند و تصمیم بگیرد که برای همیشه آن را ترک کند. کسی که این کار را انجام داده است، چنان که استمنا نیز از گناهان بزرگی است که در برخی روایات استمنا کننده مورد لعنت قرار گرفته است . باید از آن نیز توبه کند
رسول اکرم(ص) فرمود: " هر مرضی دارویی دارد و داروی گناهان استغفار و طلب عفو از پیشگاه ذات پاک الهی است".(1)
توبه که به معنی پشیمانی واقعی از معصیت است ،موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگی، پاک می کند و تیرگی را مبدّل به روشنایی می سازد.گناه هر چه باشد قابل توبه است و توبه از آن در درگاه الهی پذیرفته می شود ، به شرط آن که توبه حقیقی باشد؛ یعنی انسان از عمق دل توبه کرده باشد. و با عزمی جدی، دیگر به فکر انجام آن گناه نباشد . مکتب تربیتی اسلام تمام آلودگان به گناه را دعوت می کند که برای اصلاح خویش و جبران گذشته از در توبه که در رحمت الهی است، وارد شوند و سعادت خود را باز یابند.
طلب حلالیت از فردی که با یاد او گناه استمنا را انجام دادی ، لازم نیست و نباید به او گفت.
پی نوشت‏:
1. محمد ری شهری، میزان الحکمه، ماده ذنب، شماره 6655، ج 2، ص 997.

آیا کسی که استمنا را ترک کند مورد بخشش خداوند قرار می گیرد؟

ناراحتی درونی تان از گناه، دلیل بر روشن بودن چراغ «ایمان» در قلب شما است.
باب استغفار و توبه و بازگشت به درگاه پروردگار، همیشه باز است. اگر شخصی توبه حقیقی کند، گناهش هر چه باشد، خداوند توبه اش را می پذیرد و گناهانش را می بخشد؛ زیرا گناه انسان هر چه زیاد باشد، از گستره رحمت و مغفرت خدا وند که زیادتر نیست یا هر چه قدر گناهش بزرگ باشد، با عظمت و بزرگی خدا که قابل مقایسه نیست.
توبه حقیقی آن است که انسان از خواب غفلت بیدار شود و به مسؤلیت انسانی و الهی خویش آگاه گردد. نتیجه این بیداری و معرفت، تحولی درونی است که در قلبش پدید می آید و روی دل را به سوی خدا می گرداند. توبه حقیقی آدمی را از همه گناه ها و خطاها و غفلت ها دور می کند و از آنچه را که انجام داده است، پشیمان می سازد. علامت این پشیمانی آن است که شخص دستخوش اندوه و حسرت شود.
بنابراین، زمانی که این علامت، یعنی سوز اندوه و ترس ازجهنم و نتایج جرم و جنایت ها و گناه و معصیت ها بر جان کسی بيفتد و او را بر ترك گناه مصمم سازد، توبه کامل و حقیقی حاصل شده است. چنین توبه ای قطعاً موجب بخشش گناه شده و صفحه قلب را از آلودگی پاک می کند و تیرگی را به روشنایی مبدّل می­سازد.
غرق گنه نا امید مشو ز دربار ما که عفو کردن بود در همه دم کار ما

من گناهی را با وجود علم به گناه بودنش انجام داده ام و حالا که میشنوم یکی از شرایط پذیرش توبه عدم آگاه بودن از قبح عمل است بسیار نگران می شوم. چه کنم؟

پرسش: توبه شرح : من گناهي را با وجود علم به گناه بودنش انجام داده ام و حالا که مي شنوم يکي از شرايط پذيرش توبه عدم آگاه بودن از قبح عمل است ،بسيار نگران مي شوم. چه کنم؟

پاسخ: پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز.
قرآن مجيد سه شرط اساسي براي قبولي ذکر کرده ‏است:
1- گناه از روي جهالت و ناداني انجام گرفته باشد؛
2- گناه و خطا اصلاح و جبران گردد، يعني حق الله و حق النّاس ادا شود؛
3- توبه به تأخير نيفتد.
قيود مذکور را مي‏توان از آيات مختلف استخراج کرد: «اِنَّما التَّوْبَْه عَلي اللهِ لِلَّذِينَ يعْمَلُونَ السُّوءَ بِجِهالةٍ ثُمَّ يتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَاؤُلئِک يتُوبُ الله عَلَيهِمْ وَ کانَ الله عَلِيماً حَکيماً؛(1) پذيرش توبه بر خدا است، نسبت به کساني که از روي جهالت، کار زشت انجام مي‏دهند، آن‏گاه زود توبه مي‏کنند. خدا توبه اينان را مي‏پذيرد و خدا دانا و حکيم است».
در آيه بالا قيد بجهاله به کار رفته است. جهل و جهالت دو معني دارد: ندانستن، و عدم علم کامل. بيش تر اوقات کلمه جاهل و جهالت در مورد دوم به کار مي‏رود که انسان آگاه و دانا است، ولي آگاهي او نسبت به زشتي کار تأثيري در او نمي‏گذارد، بلکه بسان افراد ناآگاه، کارهاي بد را انجام مي‏دهد. امام صادق(ع) در مورد آيات مربوط به جهالت فرمود:
«گناهي است که بنده خدا آن را انجام مي‏دهد و اگر چه از حکم آن آگاه مي‏باشد، ولي آن‏گاه که تصميم مي‏گيرد عمل خلافي را انجام دهد، در واقع جاهل است». آن‏ گاه حضرت به جريان يوسف (ع) و برادرانش اشاره مي‏کند که قرآن از يوسف ياد مي‏کند که وي به برادرانش گفت: «هَلْ عَلِمْتُمْ مافَعَلْتُمْ بِيوسُفَ وَ أَخِيه إذ أَنْتُمْ جاهِلُونَ؛(2) آيا به خاطر داريد ستمي را که بر يوسف و برادر او روا داشتيد، در حالي که همگي جاهل بوديد». برادران يوسف همگي زشتي ظلم را درک مي‏کردند، ولي به دليل خود خواهي يا حسادت يا هوي و هوس چنان برخورد کردند که گويي نسبت به زشتي کار خود به کلي ناآگاه بودند».(3)
بنابراين کار زشتي که از روي هوي و هوس انجام گيرد،گرچه گناهکار از قبح آن آگاه بوده ،پس از ندامت و تحقق توبه، قابل بخشش است، ولي عملي که از روي عناد و لجاجت و تکبر از انسان سر زند، مشمول رحمت بيکران الهي نمي‏گردد. زيرا پشيماني از شخص لجوج حاصل نمي‏گردد. البته گاهي اتفاق افتاده ‏ که يک نفر لجوج از عناد خود دست برمي‏دارد و در مقابل حق، سر فرود مي‏آورد، در اين‏ گونه مواقع معلوم مي‏شود که عناد او از روي جهالت بوده ‏است.(4)

پي‌نوشت‌ها:
1. نساء (4) آيه 17.
2. يوسف (12) آيه 89.
3. بحارالأنوار، ج 6، ص 32.
4. ترجمه الميزان، ج 4، ص 390.

با سلام و خسته نباشيد من مرد هستم 26 سالمه و 2 ساله كه ازدواج كردم راستش از دوران نوجواني علاقه خاصي به نزديك شدن به خدا داشتم حتي يه مدتي حدود 2 سال رابطه خوبي با خداي خودم پيدا كردم كه حتي يه با هم بين خواب و بيداري امام حسين (ع)رو ديدم كه منو در آغوش گرفت و من اقامه نماز رو خوندم و با آقا به نماز جماعت ايستاديم الان حدود 5 سال از اون قضايا ميگذره و من فاصله ام از خدا زياد شده. تازگي به فكر رفتم و قصد توبه كردم دوست دارم با خدا دوست بشم يه دوست واقعي كه وقتي خدا رو صدا ميزنم جوابشو بشنوم وقتي سلام ائمه (ع)ميكنم جواب منو بشنوم كه ميدن در واقع دوست دارم يه عارف بشم علاقه خاصي به غيب دارم نميخوام بين من و خدا حجابي باشه دوست دارم مثل حاج ملا آقاجان بشم ولي شنيدم كه ميگن بدون استاد نميشه توي جاهاي ديگه خوندم كه اين استاد بازي ها مال انجمن حجتيه است و خدا خودش بايد كمك كنه و توسلات به اهل بيت (ع) راه رو هموار ميكنه در كل نميدونم بايد چي كار كنم و از كجا شروع كنم خواهش ميكنم يه برنامه عملي به من بديد كه مورد تاييد اهل بيت باشه و آيا بايد ذكر خاصي رو تكرار كرد به تعداد مشخصي ؟ اگه هست بگيد تا منم شروع كنم نميخوام خودم رو گول بزنم چون ميدونم وقتي ميتونم بگم خدا منو دوست داره و ميتونم بگم با خدا دوستم و از گناه پاكم كه حجابي بين من و خدا نباشه چون مبدونم گناه ها خستن كه حجاب ايجاد ميكنند تو رو خدا كمكم كنيد يا علي مدد

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اي عزيز گرامي! بدانيد که اولين گام براي نزديک شدن به خدا ، غبار رويي دل ودرون وپاک کردن قلب از زنگارهاي گناها ن يعني «توبه »است.زيرا توبه انقلابي است دروني که در نتيجه حصول معرفت و بيداري در قلب آدمي پديدار مي شود . روي دل را به سوي درگاه الهي مي گرداند .در نتيجه اين تحول دروني ،قلب از تيرگي گناها ن تصفيه مي شود . از مرگ معنوي نجات مي يابد.
اما در مورد نقش استاد در رسيدن به اين مقصد عالي گر چه بسياري از ارباب سير و سلوك و علما و دانشمنداني كه در اين راه گام برداشته ، تعليمات قرآن و سنت را راهنماي خويش قرار داده اند (نه كساني كه راه و روش از خود اختراع كرده و بدعت گذار شده اند) عقيده دارند كه رهروان كمال و فضيلت و تقوا و اخلاق و قرب الي الله بايد زير نظر استادي كار كنند، ولي اين بدان معنا نيست كه با نبود استاد خصوصي اخلاق، قرب الي الله كه هدف اصلي و نهايي سير و سلوك است، امكان حصول نداشته باشد. از آيت الله العظمي بهجت سؤال مي‌‌شود: آيا در سير به سوي خداوند، بايد استاد داشت و با فرض نبودن استاد چاره چيست؟
ايشان مي‌‌فرمايند "استاد تو علم تو است، به آنچه مي‌‌داني عمل كن، آنچه را نمي‌داني، كفايت مي‌‌شود." (1)
آيت الله بهجت هم چنين مي‌‌فرمايند :"چنانچه طالب، صادق باشد، ترك معصيت كافي و وافي است براي تمام عمر، اگرچه هزار سال باشد."
بنا بر اين تلاش کند هرگز معصيتي در زندگي رخ ندهد . واجبات انجام شود كه نياز به مراقبه و محاسبه است. پس از آنكه هر روز صبح تصميم بر چنين نكاتي گرفته شود ، در طول روز مراقبت نمايد و شب ها محاسبه كند. به مقداري كه موفق بوده‌ خدا را شكر کند. اگر مرتكب گناهي شده‌ استغفار کن. در ابتدا سخت است، ولي پس از مدتي شيرين خواهد شد.
وجود استاد اخلاق در روند تهذيب نفس بسيار مؤثر و مفيد است، ولي نبود آن مانع تهذيب نيست.
اگر انسان با خلوص نيت، عزم راسخ داشته باشد كه خود را به گونه‏اي تربيت كند كه خدا خواسته و پيامبر به آن دعوت كرده است، يعني بخواهد انسان الهي شود، و در اين راه تلاش و كوشش نمايد و به وظيفه اسلامي خود عمل كند، يعني واجبات را انجام دهد ، گناهان و محرمات را ترک کند و در شبهات به احتياط عمل کند ، به نتيجه اصلي كه قرب الي الله است، مي‏رسد. چنانچه در اين راه نياز به استاد باشد، خدا انسان را به او مي‏رساند، چون وعده قطعي الهي اين است : كساني كه در راه رسيدن به اهداف الهي تلاش و جهاد مي‏كنند، خداوند آن ها هدايت كرده و به هدف مي رساند: "والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا؛ كساني كه در راه ما جهاد كنند، آن‏ها را به راه‏هاي خويش هدايت‏ مي ‏كنيم". (2)
به نكات زير توجه كنيد:
1. مقيد به نماز اول وقت باشيد تا فيوض رحماني شامل حا ل‌تان گردد.
2. سحرخيزي و پايبندي به نماز شب راه قرب الهي را بسيار نزديک مي‌سازد. اما مواظب باشيد که طولاني نباشد.
3. شب‌هاي جمعه دعاي کميل و هر روز بعد از نماز صبح دعاي عهد با امام زمان عليه‌السلام را بخوانيد و به حضرت متوسل شويد.
4. بعد از نماز مغرب هفت مرتبه بگوييد: بسم الله الرحمن الرحيم و لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم اين ذکر را بعد از نماز صبح نيز هفت مرتبه بگوييد، ولي به جاي «و لا حول و لا ... بگوييد لا حول و لا ... »يعني بدون واو.
5. بعد از نماز صبح دست راست خود را بر سينه بگذاريد . دست چپ خود را جلوي صورت نگه داريد و هفتاد مرتبه بگوييد «يا فتاح» تا گره‌هاي مادي و معنوي تا ن را گشوده گردد.
6. نظم و انضباط: براي همه کارهاي مهم و غير مهم خود برنامه و تقويم اجرايي با تعيين وقت معين داشته باشيد . آن را حتي‌المقدور اجرا کنيد. زيرا نظم داشتن يکي از علايم تقوا پيشگان است.
7. در هر کاري از افراط و تفريط اجتناب نماييد.
پي‌نوشت‌ها:
1. به کتاب بهجة القلوب ، ويژه اربعين رحلت عارف واصل رجوع شود .
2. عنکبوت(29)آيه 69.

سلام خسته نباشید عبادت هاتو قبول من دختری هستم 23 ساله که مدتی از خدا دور شده بودم و خیلی گناه کردم ولی حالا پشیمونم و توبه کردم ولی خدا جواب منو نمی ده و به خاطر گناهام خیلی سختی کشیدم تا الان و خیلی چیزهامو از دست دادم به خاطر نادانی و سادگیم اعتبارم پیش برادرام مادر و پدرم و خیلی دل مادرمو شکستم ولی حالا می خوام جبران کنم و میترسم که کارام تو ایندم تاثیر بذاره و همش دلنگرانم نمی دونم چیکار کنم خدا منو ببخش خواهش می کنم کمکم کنید من خیلی ناراحتم چون دارم تاوان کارامو میبینم و واسه همین می گم خدا چرا جوابمو نمی ده و تنهام گذاشته خیلی می ترسم کمکم کنید و واسم دعا کنید منتظر پاسختون هستم باتشکر از لطف شما

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
ناكرده گنه در اين جهان كيست بگو آن كس كه گُنه نكرده و زيست بگو
غير ازپيامبران و امامان و اولياي الهي و افرادي مثل حضرت مريم و حضرت زهرا عليهم السلام چه کسي گناه نا کرده در دنيا زيست ؟
خواهر گرامي اگر چه نمي دانيم گناه شما چيست تا شايد در ترک آن بتوانيم به شما کمک کنيم . امّا ناراحتي ، آه و حسرت و سوز دروني تان را درک مي کنيم .به شما حق مي دهيم که اين چنين از بُن دل و عمق جان خويش بسوزيد . زيرا گناه هر چه باشد ، نشان دهنده بي معرفتي و بي لياقتي بنده در دوستي با خداي مهربانش است ،چگونه بنده اي که به خود آمده و از خواب غفلت بيدار شده ، از عملکرهاي خود ، پيش خدا شرمنده نشود و از درون نسوزد؟
با اين وصف آيا صداي خدا را نمي شنوي که به شما مي گويد : قُل يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (1) ( اي پيامبراز قول من به بندگانم ) بگو : اي بندگان من ، اي کساني که با گناه و نا فرماني خدا بر ضرر و زيان خويش اقدام کرده ايد ، از رحمت خدا مأيوس و نا اميد نشويد ( توبه کنيد و برگرديد و به فضل خدا اميدوار باشيد ) زيرا - در صورت توبه - خدا همه گناهان را مي آمرزد . اوست آمرزنده و مهربان .
غرق گنه نا اميد مشو ز دربار ما که عفو کردن بود در همه دم کار ما
بنده شرمنده تو خالق بخشنده من بيا بهشتت دهم مرو تو در نار ما
توبه شکستي بيا هر آنچه هستي بيا اميدواري بجو زنام غفار ما
خداوند همه بندگان را دوست دارد .دوست دارد كه همه‏ ، در مسير حق و هدايت قرار گيرند . از تمام ظرفيت وجودي خود، براي دستيابي به كمالات استفاده كنند؛ مگر اين كه انسان، مانع اين مهرباني و لطف شود و باعث محروميت خود گردد. بنابراين راه بازگشت هميشه و براي همه گناه کاران با هر گناهي که کرده اند ، باز است؛ حتي اگر انسان بدترين گناهان را مرتكب شده باشد.
اگر كسي به صورت واقعي توبه كند، نه تنها خداوند او را از همه‏ آلودگي‏ها پاك مي‏كند ، بلكه او را دوست مي‏دارد؛ به ويژه اگر توبه كننده جوان باشد(ان الله يحبّ التوابين) (2) . كسي كه دوست و محبوب خدا شد، خدا عزيزش مي‌كند؛ همه گناهان كبيره و صغيره او را مي‌بخشد، چنان كه پيامبر فرمود: "التائب من الذنب كمَن لا ذنب له(3)؛ كسي كه از گناه توبه كند (خداوند همه گناهان او را مي‌آمرزد)
و همانند كسي مي‌شود كه هيچ گناهي نكرده است".
اگر به هر دليلي، تاكنون اشتباهاتي مرتكب شده‏ايد، نبايد از لطف و رحمت خدا مأيوس باشيد. قطعاً راه بازگشت وجود دارد . خداوند نيز وعده داده كه هم توبه كننده را دوست مي دارد و هم به او كمك مي‏كند.
همين كه احساس ندامت و نارضايتي از رفتار گذشته خود داريد، نشانه اين است كه چراغ فطرت الهي شما، روشن است و مورد عنايت و توجه خدا هستي . اگر خدا دوستت نمي داشت ، تو را رها مي کرد و اگر تورا رها کرده بود ،اين حال پشيماني و ناراحتي دروني را به شما نمي داد .
آيا نديده و نشنيده اي که چه بسا گناهکاران و جنايت پيشگان و مردان و زنان بدکاره اي بودند و هستند، که گناه کردن براي شان عادي شده ، از گناه و فساد و جنايت شان هيچ احساس شرمندگي و ناراحتي نمي کنند ، بلکه برخي ها از آن احساس خوشحالي مي کنند ؟ اين ها کساني هستند که خدا رهاي شان کرده و سايه رحمت خود را از سر اين ها برداشته . ولي به شما سوز و ناراحتي دروني داده است ،نفس لوّامه تان را زنده نگه داشته تا با سوز و تحمل سختي ها در صدد اصلاح خود باشيد ، به جاي عشق هاي کاذب ، عشق حقيقي پيدا کنيد .
پس اي جوان گرامي !
زنگ دل را زُداي تا يارت بدهد در حريم خود بارت
به خداي عليم بي همتا حاجبي نيست غير زنگارت
حال که نعمت بزرگ توبه نصيب شما شده قدر بدان . از اين حال خوش سوز دروني بهره ببر . پيشاني صِدْق و اخلاص با سوز و گداز بر درگاه دوست بگذار و از صميم قلب بگو:
خدايا! آمدم.
اگر فرمود : اي گناهكار! اين جا چرا آمدي؟ بگو:آخر من بنده تو ام پس كجا برم، به کي و به كدام در رو كنم كه کسي و دري جز تو و درِ تو نمي‌شناسم؟
اگر گفت: تا به حال كجا بودي؟
بگو: راه گم كرده بودم.
اگر فرمود : چه آورده‌اي؟ بگو : دل شكسته و سوز دروني .
اگر پرسيد علامت دل شکستگي ات چيست ؟
بگو: اين اشک هاي جاري و شرمندگي و تنفرم از هر گناه و نافرماني ات نشانه آن است .
بگو : اي خداي من! مگر توسط پيامبرت براي ما گناهکاران پيام نفرستادي و نفرموده‌اي: "پيامبر بگو: اي بندگان من ( اي کساني که با گناه و معصيت‌ها) بر خود ظلم روا داشته ايد ! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خداوند همه گناهان را مي‌آمرزد، چه اين كه او بخشنده و مهربان است"(4)
من هم بنده گنه كار توام. مدتي از تو فراري بودم و با گناهان عظيم و بسيارم، بر خود ستم كردم اما اكنون آمده‌ام و به تو پناه آورده‌ام. به رحمت و آمرزش تو اميدوارم. مرا به فضل و بزرگواري خويش بپذير!
خوشا آن دل كه دارد قصد كويش خوشا آن ديده دارد عشق رويش
خوشا آن بنده شيرين زباني كه همواره بود در گفت و گويش
خوشا آن سالك شوريده حالي كه سرگرم است اندرهاي و هويش
آري عزيز گرامي ! يقين بدان که خداوند شما را رها نكرده است . ندامت و پشيماني شما، بزرگ‏ترين نعمت الهي و علامت اين است كه خداوند شما را دوست دارد. اگر توبه واقعي كنيد و به واجبات و دستورات الهي عمل كنيد و از گناه و معصيت اجتناب كنيد، قطعا اهل رستگاري و سعادت خواهيد بود.
نکته مهمي را که لازم است به آن توجه کامل داشته باشيد اين است که:
1- هم بايد زحمت كشيد و هم توقع و انتظار «معجزه» نداشت. رسيدن به كمالات انساني، به تدريج و با تلاش مستمر، تحقق مي‏پذيرد . امكان ندارد يك شبه اين مسير طي شود. حتي پيامبران، بعد از ساليان متمادي تلاش و كوشش، توانستند مراحلي را طي كنند و به مدارجي برسند.
2- گناه‌تان هر چند بزرگ و زياد باشد، بزرگ‌تر از رحمت و بخشش خداوند نيست، پس با توجه به لطف بي‌كران الهي، چه جاي يأس و نااميدي است؟!
3- پيامبر اكرم(ص) فرمود: "هنگامي كه بنده‌اي به حقيقت و خالصانه توبه مي‌كند، خدا او را دوست مي‌دارد و بر او پرده مي‌پوشد. گناهان او را از ياد دو فرشته‌اي كه گناهان او را نوشته‌اند، مي‌برد. هم‌چنين آثار آن را از اعضاي بدنش و قطعه‌هاي زمين محو مي‌كند تا در قيامت عليه او شهادت ندهند. پس او در حالي خدا را ملاقات مي‌كند كه هيچ چيزي بر ضد او شهادت نخواهد داد".(5)
توصيه ها:
براي آن كه در عمل به لوازم توبه تا آخر ثابت قدم و موفق باشيد:
- هر روز صبح بعد از نماز و هر شب هنگام خوابيدن، پس از خواندن دو ركعت نماز از خدا بخواهيد كه شما را در پيمان توبه موفق بدارد.
- از توسل به چهارده معصوم عليهم السلام به خصوص توسل به امام زمان عليه السلام غافل نشويد.
- پايبند به نماز اوّل وقت باشيد .
- تا حد امكان در مساجد نمازتان را بخوانيد.
- با دوستان مؤمن رفت و آمد كنيد و از رفاقت با افراد بدنام و فاسد پرهيز نماييد.
پيامبر اكرم(ص) روزي به اصحاب خود فرمود: كدام يك از شما اراده توبه دارد؟
عرض كردند: همه ما مي خواهيم توبه كنيم. فرمود: پس غسل كنيد. وضو بگيريد و چهار ركعت نماز بخوانيد. در هر ركعت يك مرتبه سوره حمد و سه مرتبه سوره توحيد و هر يك از سوره ناس و فلق را يك مرتبه بخوانيد و بعد از نماز هفتاد مرتبه بگوييد: استغفرالله ربّي و أتوب اليه. لا حول و لاقوّة الاّ بالله العليّ العظيم. يا عزيزُ يا غفّار اغفرلي ذنوبي و ذنوب جميع المؤمنين و المؤمنات فإنّه لا يغفر الذّنوب إلاّ أنت.
سپس فرمود: هيچ بنده¬اي از امت من اين عمل را انجام نمي دهد مگر اين كه منادي از آسمان ندا كند: اي بنده خدا، عملت را از سر بگير كه توبه تو مقبول است و گناه تو آمرزيده، و فرشته ديگري از زير عرش صدا كند: اي بنده! مبارك باد بر تو و بر اهل تو و ذريه ات، و فرشتگان ديگر هر يك مطلبي مي‌گويند تا اين كه جبرئيل(ع) ندا مي‌كند كه: من وقت مرگت با ملك الموت مي آيم و به تو مهرباني مي كنم و روح تو به آساني از بدنت خارج مي‌شود.(6)
پي نوشت ها :
1. زمر (39) آيه 53 .
2. بقره (2) آيه 222
3. سفينة البحار، ج 1، ص 127، ماده توبه.
4. زمر ،آيه 53.
5 . سيدعبدالله شبّر، كتاب الاخلاق، ص 334.
6 ميرزا جواد ملکي تبريزي، رساله لقاء الله ، ص87.

صفحه‌ها