اخلاق

داشتن اعتدال در کار و عدم افراط و تفریط، نیازمند وجود برخی مقدمات است که اگر آن ها رعایت شود می توان گفت که خودبخود اعتدال در کارها رعایت خواهد شد.
معنای «رعایت اعتدال در کار خیر»

پرسش:
اعتدال در انجام کارهای خیر (مثل روایت نبوی «خیرالامور اوسطها») به چه معناست؟ از کجا بفهمیم که مثلاً در کمک به فقیران یا اهتمام به مشکلات مردم، اعتدال داریم نه تفریط و افراط؟
 

پاسخ:
اعتدال و میانه‌روی، همان‌گونه که از نامش پیداست، به معنای پیمودن و گزینش راه میانه و وسط و عدم تمایل به دو طرف افراط و تفریط است. قرآن و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نیز علاوه بر رعایت اعتدال در تمامی رفتار و اعمالشان همواره مردم را به این مهم می‌خواند. برای دانستن حدود و راه تشخیص اعتدال باید نکاتی را تقدیم کنیم:

1. اسلام به اعتدال توصیه نموده و خداوند ما را امت میانه‌رو قرار داده است «و این‌چنین شما را امت میانه‌رو قرار دادیم تا بر مردم شاهد باشید». (1) ولخرجی همان تبذیر و گاهی اوقات هم اسراف است که قرآن کریم به‌شدت نهی نموده. اسراف خطا در نحوه‌ی مصرف است و تبذیر خطا در موضوع مصرف. اسراف زیاده‌روی است و تبذیر ولخرجی و بیهوده خرج کردن. خداوند ولخرج‌ها را شبیه شیاطین خوانده است. ﴿إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا﴾. «ولخرج‌ها شبیه شیاطین‌اند و شیطان در برابر خدای خویش کفر پیشه است». (2) در روایات هم این موضوع به‌شدت نهی شده است و درباره ولخرجی از حضرت علی علیه‌السلام چنین آمده است: «بخشنده باش اما ولخرج مباش؛ و صرفه‌جو باش، لیکن خسیس مباش». (3) سیره رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در همه وجوه، سیره‌ای معتدل بود. همان طوری که حضرت علی علیه‌السلام در مورد آن حضرت فرموده است: «سیرته القصد»؛ «رسول خدا، سیره و رفتارش میانه و معتدل بود». (4) متأسفانه، بیشتر افراد و بسیاری از جوامع، در حیات خود فاقد این اصل بوده و هستند. ازاین‌رو، یا به دامن افراط افتاده و یا در تفریط غلتیده‌اند و از مسیر صحیح و طریق کمال و هدایت خارج شده‌اند. ریشه بسیاری از انحرافات فردی و اجتماعی را می‌توان در عدم رعایت اصل اعتدال جست.

2. مهم‌ترین مسئله برای شناخت حد اعتدال، شناخت ضوابط و قوانین شریعت و دین و افزایش شناخت و معرفت است. اگر کسی بداند وظایفش به‌صورت کامل چیست دیگر وظیفه‌ای را به خاطر افراط و تفریط از بین نمی‌برد. مثلاً کسی که می‌داند باید برای خانواده نفقه واجب کنار بگذارد دیگر همه اموالش را صدقه نمی‌دهد. کسی که می‌داند باید به خانواده‌اش رسیدگی کند بین کمک به مردم و خانواده می‌تواند تعادل ایجاد کند؛ بنابراین اولین وظیفه و راه برای شناخت حد اعتدال، افزایش شناخت نسبت به وظایف و حقوق است. اگر کسی این معرفت را پیدا کند، در رعایت اعتدال موفق‌تر است.

3. داشتن هدف‌های عالی و برنامه مشخص برای زندگی یکی دیگر از راه‌های رعایت اعتدال است. باید در موضوعات مختلف مانند عبادت، علم، ورزش، اقتصاد و... اهداف در دسترس و عالی داشته باشد و برای رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی کند. این برنامه‌ریزی یعنی همان رعایت اعتدال. برنامه‌ریزی شما را به اعتدال می‌رساند. به همین دلیل اهل‌بیت زیاد توصیه به برنامه‌ریزی کردند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمود: «براى مؤمن (در شبانه روز) سه وقت است، زمانى براى (نیایش) و مناجات با پروردگارش و زمانى براى تأمین معاش زندگى‏اش و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت‏هایى که حلال و مایه زیبایى است. خردمند را نشاید جز آنکه در پى سه چیز حرکت کند: (کسب حلال) براى تأمین زندگى، یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذّت‏هاى (حلال و) غیر حرام». (5)

نتیجه
اعتدال و میانه‌روی، همان‌گونه که از نامش پیداست، به معنای پیمودن و گزینش راه میانه و وسط و عدم تمایل به دو طرف افراط و تفریط مورد سفارش مؤکد اسلام و قرآن است و سیره اهل‌بیت در همه امور رعایت اعتدال بوده است. شناخت قوانین و ضوابط شرعی و معارف اسلامی اولین و مهم‌ترین راه برای اجرای اعتدال در همه امور است. کسی که وظایفش را می‌شناسد تلاش می‌کند به همه آن‌ها برسد و یکی را فدای دیگری نکند و افراط یا تفریط نکند. 
دومین راه برای رعایت اعتدال داشتن اهداف عالی و برنامه‌ریزی در همه امور است. برنامه‌ریزی انسان را مستقیم به‌ اعتدال می‌رساند.

منابع بیشتر برای مطالعه
-اعتدال، جواد محدثی.
-زندگی در آیینه اعتدال، مجتبی فرجی.
-نکته‌های قرآنی درباره اعتدال و میانه‌روی، عباسعلی کامرانیان.

 

پی‌نوشت‌ها:
1. سوره بقره، آیه 143.
2. سوره اسراء، آیه 27.
3. سید رضى، محمد بن حسین، نهج‌البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، 1414 ق، ص 474.
4. همان، ص 139.
5. سید رضی، پیشین، حکمت 390.
 

در اسلام بر تفریحات و بازی های سالم سفارش بسیار شده است منتهی اصل ثابت در همه این سفارشات این است که همراه با رشد و تعالی انسان بوده و هدف درستی داشه باشد.
بازی مافیا و رعایت قواعد اخلاقی

پرسش:
بازی مافیا بین جوانان رایج است. با توجه به محوریت دروغ و فریب در این بازی، آیا انجام آن، غیرشرعی و غیراخلاقی است؟
 

پاسخ:
یکی از نیازهای اساسی انسان که عمری به درازی عمر بشر دارد، نیاز به تفریح و سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت به شیوه‌های متنوع و خلاق بوده است. تفریح و سرگرمی، نیاز مستمر و همیشگی بوده و در همه جوامع انسانی به‌تناسب شرایط و امکانات محیطی، همواره به شکل‌های مختلف جاری و ساری بوده است؛ ولی در عصر حاضر تحت تأثیر برخی تحولات بنیادین، اهمیت و جایگاه کنونی یافته و به یکی از مطالبات جدی و صنایع پر زرق و برق، تبدیل شده است. در ادامه ‌به نکاتی در مورد تفریحات خداپسندانه و نظر اسلام در این مورد اشاره می‌کنیم:

1. انسان همچنان که به غذا و نوشیدنى و خواب و استراحت و نظافت نیاز دارد، همین طور به تفریح و سرگرمى سالم نیز نیازمند است؛ و هیچ عاقلى نمی‌تواند این نیاز فطرى و طبیعى انسان را انکار نماید. تجربه و گذشت زمان نیز نشان داده است که اگر انسان به کارهاى یک نواخت بدون وقفه ادامه دهد و از سرگرمى و تفریح محروم باشد، بازده کار براثر کمبود نشاط تدریجاً افت کرده، پایین می‌آید؛ و امّا برعکس پس از ساعاتى تفریح و سرگرمى آن‌ چنان نشاط کار و تلاش در او ایجاد می‌شود که کمیت و کیفیت کار هر دو فزونى پیدا می‌کند، به این جهت باید گفت ساعاتى که صرف تفریح و سرگرمى سالم می‌شود نه‌تنها هدر نمی‌رود، بلکه با رفع خستگى از روح و روان عامل تقویت و پیشرفت ساعات کارى و مطالعاتى انسان می‌شود.

2. در قرآن نیز به مسئله تفریح اشاره شده است و درخواست برادران یوسف از پدر در مورد حضرت یوسف را این چنین بیان می‌کند: «او را فردا با ما (به خارج شهر) بفرست تا غذاى کافى بخورد و بازى و تفریح کند و ما حافظ او هستیم». (1) وقتى برادران یوسف مسئله تفریح و گردش در صحرا و خوردن از گیاهان را مطرح کردند. حضرت یعقوب اعتراض نکرد که این عمل شایسته یک جوان موحّد و وابسته به خانواده نبوّت نیست (بلکه از جنبه امنیتى اظهار نگرانى نمود) از این بیان به‌خوبی استفاده می‌شود که به تفریح نظر مثبت داشته، بلکه امر مسلّمى بوده است در جامعه آن روز و امروز شهرنشینى و فضاى بسته خانه‌های شهرها، این نیاز را دوچندان کرده است. در آیات متعددى از قرآن خداوند دستور داده در زمین سیر کنید (2) و در آن گردش کنید ازجمله فرمود: «و میان آن‌ها و شهرهایى که برکت داده بودیم، آبادی‌های آشکارى قرار دادیم و سفر در میان آن‏ها را به‌طور متناسب (بافاصله نزدیک) مقرر داشتیم (و به آنان گفتیم): شب‌ها و روزها در این آبادی‌ها با ایمنى کامل، سفر و گردش کنید». (3)

3. منتهى انسان باید در گردش‏ها و تفریح‏ها به دو نکته توجّه کند:
 الف: تفریح، فقط گردش بدون اندیشه و تفکر و بدون عبرت گیری و پندپذیرى نباشد، انسان‌هایی که در صحراها و کنار دریاهاو... گردش می‌کنند و یا مسافرت‌هایی در شهرها و آثار باستانى دارند، با تفکّر و اندیشه به آن محل‌های گردشى بنگرند و از این راه به عظمت خالق و صانع آن‌ها پى برند؛ و همین‌طور از سرانجام شاهان و ظالمان و کاخ‌های بجاى مانده از آن‌ها درس عبرت بگیرند.
ب: تفریح، باعث آلوده شدن انسان به گناهان دیگر نشود، شیطان و هوای نفس و دشمنان تلاش دارند میادین ورزشى و تفریحى: محلی براى آلوده کردن مردم، مخصوصاً جوان‏ها باشد. قرآن هشدار می‌دهد که به بهانه ورزش و تفریح و گردش، شما را نبرند، چنان‌که برادران یوسف به بهانه تفریح او را بردند و به داخل چاه افکندند.
 یکى از مفسّران در این زمینه می‌گوید: «همان‌گونه که برادران یوسف از علاقه انسان مخصوصاً نوجوان به گردش و تفریح براى رسیدن به هدفشان سوء استفاده کردند در دنیاى امروز نیز دست‌های مرموز دشمنان حق و عدالت از مسئله ورزش و تفریح براى مسموم ساختن افکار نسل جوان سوء استفاده فراوان می‌کنند باید به هوش بود که ابرقدرت‌های گرگ صفت در پوشش ورزش و تفریح، نقشه‌های شوم خود را میان جوانان به نام ورزش و مسابقات منطقه‌ای یا جهانى پیاده نکنند». (4) 
همچنین تفریح در روایات نیز به امر تفریح سالم پرداخته شده و سفارش شده که ساعتى از زندگى را به لذّت‌های حلال و تفریح‌های سالم اختصاص دهد، على علیه‌السلام فرمود: «براى مؤمن (در شبانه‌روز) سه وقت است، زمانى براى (نیایش) و مناجات با پروردگارش و زمانى براى تأمین معاش زندگى‏اش و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت‏هایى که حلال و مایه زیبایى است. خردمند را نشاید جز آنکه در پى سه چیز حرکت کند: (کسب حلال) براى تأمین زندگى، یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذّت‏هاى (حلال و) غیر حرام». (5) جالب این است که در برخى روایات، این جمله اضافه شده است: «و با این ساعت (تفریح) نیرو می‌گیرید بر انجام وظائف اوقات دیگر». (6) 
در اسلام به مسائل تفریح تا آنجا اهمیت داده شده که یک سلسله مسابقات راحتى با شرط‌بندی اجازه داده، تاریخ نشان داده که قسمتى از این مسابقات در حضور شخص پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و با داورى و نظارت او انجام می‌گرفت، حتى گاه شتر مخصوص خود را براى مسابقه‌ای سوارى در اختیار یاران می‌گذاشت. (7) 
تیراندازی، شنا، مسافرت، گردش در صحرا، باغات، مزارع کشاورزى و کلّاً در فضاى سبز، مزاح و شوخى با برادران دینى که از نزاکت خارج نباشد از دیگر تفریحات سفارش شده است. آنچه مورد اشاره قرار گرفت نمونه‌هایی از تفریحات سالم بود که در برخی منابع دینى آمده وگرنه تفریحات سالم منحصر به این موارد نیست هر قوم و ملّتى متناسب بافرهنگ خویش از ورزش‌ها و تفریحاتى برخوردارند که اگر خلاف دستورات شرعى نباشند و گناهى در آن انجام نگیرد مورد تأیید اسلام نیز است.

4. دغدغه شما که دوری از لهو و غفلت است ارزشمند است و البته باید توجه داشت که تفریح به تجمل و فخرفروشی نکشد و ورزش‌های لاکچری و تفریحات لاکچری ترویج نشود. مثال‌هایی وجود دارد که نیاز به پول زیاد ندارد یا به‌اصطلاح رایج عرفی لاکچری نیست مانند شنا یا شوخی یا سفرهای درون شهری و پیک نیک و...، ولی چون تفریحات سالم و حلال زیاد است و در طول زمان‌ها تغییر می‌کند می‌توان گفت تفریحاتی که دارای ویژگی‌های زیر باشد مجاز است:
الف:  در راستای فرآیند تکامل و رشد شخصیت اسلامی و انسانی
ب:  نشاط‌آور.
ج: در چارچوب قوانین شرع (واجب، حرام، مباح، مکروه و 
مستحب).
د: متعادل (نه افراط، نه تفریط).
و: دارای فواید عقلی، جسمی و روحی.
ه:  جلوگیری از خفت و سبکی عقل (توجه به عقل و تفکر در نظام اسلام) مثل پرهیز از شرب خمر، پرهیز از گوش دادن به موسیقی مبتذل، عدم مصرف مواد مخدر و... . 
ی: دوری از آزار و اذیت دیگران (تحقیر، مسخره کردن، همسایه و مردم‌آزاری و ...).

5. در مورد بازی مافیا در جای خود در بحث شرعی و احکام بیان شده که اگر بین افراد هم‌جنس در صورتی که عناوین آن موجب وهن مذهب و مؤمنین نباشد و بدون شرط‌بندی و برد و باخت مال باشد و به حسب تجربه، بازیکنان بر اثر تبحر و خصوصیاتی که پیدا می‌کنند به راه باطل و فساد و کلاه‌برداری کشانده نشوند، بعید نیست فی حد نفسه جایز باشد. ولی باید بازی مذکور بین زنان و مردان نامحرم با رعایت کامل حجاب و حدود شرعی باشد و اگر خوف تبعات ناشایست بعدی دارد، ترک شود. 
از سوی دیگر حرمت دروغ نسبت به دروغ و اتهام زنی که در فیلم‌ها وجود دارد و یا در مقام بازی به جهت تقویت فکری و ذهنی کاربرد دارد،‌ محرز نیست، ولی اگر شخصی به‌وسیله این بازی از حد اعتدال خارج می‌شود و یا مثلاً کودک و نوجوانی است که با این بازی فریب دادن را یاد می‌گیرد و اجرا می‌کند بهتر است مواظب باشیم درگیر آن نشود.

نتیجه
تفریح یک نیاز اصیل و لازم و مفید در همه انسان‌هاست. در آیات و روایت تفریح تأیید شده است منتهای دارای دو شرط است. اول اینکه بدون اندیشه و تعالی و رشد نباشد و دوم اینکه انسان را به گناه و آلودگی و تباهی نکشاند. تفریحات زیادی مانند اسب‌سواری، تیراندازی، شنا، پیک نیک، شوخی، مسافرت و... وجود دارد. ولی از آنجا که در هر عصری تفریحات جدیدی به میان می‌آید به‌صورت خلاصه می‌توان گفت تفریحاتی که در راستای تکامل روحی  و بدون غفلت و نشاط‌آور و به دور از تباهی  و گناه و آزار و اذیت دیگران باشد مجاز است و دیگر لهو نخواهد بود. بازی مافیا نیز اگر شرط‌بندی نباشد و خوف و مفسده گناه در آن نباشد گناه نیست. 
منتها باید مواظب باشیم که با این بازی از حد اعتدال خارج نشده و یا کودک و نوجوانان درگیر این بازی نشده و فریبکاری را یاد نگیرند.

 

منابع برای مطالعه بیشتر
-جایگاه شادی و نشاط و تفریح سالم جوانان از دیدگاه اسلام، مریم عسکری و همکاران.
-موسیقی و تفریح در اسلام، محمدحسین بهشتی.
-تفریحات سالم از دیدگاه اسلام، حسن جهانی فرد لنگرودی.
-زندگی اجتماعی از دیدگاه اسلام، احمد شلبی ترجمه: سید محمود اسداللهی.
-نیازهای جوانان، احمد صادقی اردستانی.

 پی‌نوشت‌ها:
1. سوره یوسف، آیه 12.
2. سوره آل‌عمران، آیه 137؛ سوره انعام، آیه 11؛ سوره نمل، آیه 36.
3. سوره سبأ، آیه 17 - 18.
4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، 1370، ج 9، ص 336.
5. سید رضى، محمد بن حسین، نهج‌البلاغه، هجرت، قم، چاپ اول، 1414 ق، ص 545، حکمت 390.
6. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج 75، ص 346.
7. همان، ج 100، ص 190.

هر یک از زن و شوهر در خانواده حقوقی دارند و به تبع آن، تکالیفی نیز روی دوش هر یک از آنها قرار می گیرد. تکالیف شوهر نسبت به همسر خود، موضوع صحبت امروز ما است.
وظایف مرد نسبت به زن در خانواده

پرسش:

لطفا درباره احترام، محبت و وظایف مرد نسبت به همسر خود در خانواده توضیح دهید؟

پاسخ:

وقتی عقد ازدواج میان یک دختر و پسر خوانده می‌شود، مفهوم زن و شوهر عینیت می‌یابد و این‌گونه خانواده تشکیل می‌گردد. در نگاه اسلام خانواده از جایگاه والایی برخوردار است و هر آنچه بتواند در تثبیت این نهاد مؤثر باشد مورد سفارش دین قرارگرفته است. زن و مرد اگرچه در انسانیت یکسان‌اند؛ اما در ویژگی‌های جسمی و روحی تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند که حکمت این تفاوت‌های طبیعی، به تفاوت در نقش آن‌ها در خانواده بازمی‌گردد. توجه به نیازهای مادی و معنوی در کانون گرم خانواده ازجمله دستورات مهم اسلام است.
قرآن می‌فرماید: ﴿ وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِک لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکرُونَ ﴾؛ «و از نشانه‌های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرارداد؛ در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکّر می‌کنند!» (۱) فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده، رسیدن به آرامش است و اسلام با هر آنچه آرامش یک زندگی را به هم بریزد مخالف است؛ بنابراین بر هر مردی لازم است تا در جهت حفظ آرامش همسرش گام بردارد.

گذشت و عفو
در زندگی زناشویی، گذشت و عفو حرف اول را می‌زند و وقتی گذشت در زندگی حاکم باشد آرامش بر آن زندگی سایه می‌افکند؛ اما اگر عفو و گذشت رنگ ببازد، رد پای کینه و انتقام هویدا می‌شود. پس بر هر یک از زن و مرد، لازم است تا گذشت، سعه‌صدر، انعطاف‌پذیری و مدارا را سرلوحه رفتار خود قرار دهند. چراکه محبت، قلوب را نرم می‌کند و گذشت و بخشودن از صفات انسان‌های کریم و بزرگوار است.

تقویت رابطه عاطفی
وجود عواطف و احساسات در میان زن و مرد باعث می‌شود تا بین آن‌ها مودت و محبت ایجادشده و یکدیگر را دوست داشته باشند و این دوست داشتن منجر به تقویت کانون خانواده شود؛ لذا هر دو موظف‌اند در جهت تثبیت این محبت و مودت گام بردارند و از هر آنچه به این محبت و مودت آسیب می‌رساند پرهیز نمایند. زن و مرد می‌توانند با تقویت رابطه عاطفی و ارتباط کلامی خود با همسرش بر تقویت این محبت مبادرت ورزد.

مشارکت در امور خانه
بعضی از افراد فکر می‌کنند چون زنان زمان بیشتری را در خانه می‌گذرانند، پس وظیفه ‌دارند تا بار تمام‌ کارهای خانه را به‌تنهایی به دوش بکشند. این در حالی است که دین اسلام انجام امور منزل را بر عهده زن و مرد گذاشته است. عده‌ای نیز تصورشان این است که انجام کارهای خانه چون در محیط خانه انجام می‌گیرد. پس ارزش چندانی ندارد در حالی ‌که ارزش کارها را محیط و فضای آن تعیین نمی‌کند بلکه این نیت و انگیزه انسان است که به کار او ارزش می‌بخشد. کار کردن در خانه، زن و مرد نمی‌شناسد. حضرت علی علیه‌السلام هم برای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها عدس پاک می‌کردند و در کارهای منزل به ایشان کمک می‌نمودند. 
اجر و ثواب‌های فراوانی که خداوند برای یک ساعت در خدمت خانواده بودن به انسان وعده داده است نشان از اهمیت این موضوع دارد. مشارکت در امور منزل، فشارهای روانی را به امنیت روانی تبدیل می‌کند و همدلی میان زن و شوهر را افزایش می‌دهد. اثرانگشت مشارکت مرد در امور منزل، برای همیشه روی قلب همسرش ثبت می‌شود. مردان نباید کار ارزشمند مشارکت در خانه را با کلیشه‌های جنسیتی مثل این جمله که ظرف شستن کار مردان نیست و... به یک ضد ارزش تبدیل کنند. 
در کنار مشارکت در امور منزل، مشارکت فکری هم به بهداشت روحی و روانی زن و مرد کمک می‌کند. رسول اکرم صلی‌الله ‌علیه‌ و اله در حدیثی فرمودند: «لا یَخدُمُ العِیالَ إلاّ صِدِّیقٌ أو شَهیدٌ أو رَجُلٌ یُرِیدُ اللّه ُ بهِ خَیرَ الدنیا و الآخِرَهِ»؛ (۲) «به زن خود خدمت نکند، مگر صدیق، یا شهید، یا مردی که خداوند خیر دنیا و آخرتِ او را بخواهد».

ابراز محبت
مهم‌ترین راه اثبات محبت، ابراز محبت است. دوست داشتن یک امر است و ابراز دوست داشتن امری مهم‌تر؛ لذا یک مرد باید در روابط خود با همسرش دائماً دوست داشتن خویش را بامحبت‌های کلامی و غیر کلامی ابراز نمایید.

مشورت کردن
بر مردان لازم است تا با پرهیز از رفتار مستبدانه در امور زندگی با همسران خویش مشورت کرده و با تبادل‌نظر با ایشان، امور را مدیریت نمایند؛ حتی بعضی از مواقع سعی کنند نظر آن‌ها را مقدم بر نظر شخصی خود بدانند تا زنان نیز احساس کنند که در اداره خانه، جایگاه والایی دارند.

به‌وقت خطا
گاهی در زندگی، همسر ما دچار اشتباه می‌شود، در این زمان نوع واکنش ما نسبت به‌اشتباه او می‌تواند در تحکیم روابط و یا تزلزل آن بسیار مؤثر باشد. مردی که در برابر خطای همسرش عفو و گذشت داشته باشد و دائماً او را به خاطر اشتباهش سرزنش نکند بذر محبت را در زندگی می‌کارد؛ اما برعکس مردی که مدام اشتباهات همسر را همچون پتکی بر سر او بکوبد، موجبات دلسردی در زندگی را فراهم خواهد کرد.

عیب‌پوشی
قرآن کریم نقش و کارکرد زن و مرد را در خانواده چنین بیان می‌کند: ﴿ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ ﴾؛ «ایشان (زنان) پوشش شمایند و شما پوشش ایشانید». (۳) در حقیقت زن و مرد به‌واسطه ازدواج موظف می‌شوند به یکدیگر کمک کنند تا از انحراف در امان بمانند. همان‌گونه که لباس منجر به پوشاندن عیوب انسان می‌گردد زن و مرد هم باید عیوب یکدیگر را بپوشانند و به اعتلای اخلاقی یکدیگر کمک کنند.

نفقه دادن
ازجمله اموری که نشان‌دهندهٔ توجه به جایگاه زن و حفظ حقوق اوست حق مهریه و نفقه است. با توجه به اینکه زن در محیط خانواده سختی‌های فراوانی ازجمله بارداری، وضع حمل، شیردهی، پرستاری، مراقبت فرزندان و... را متحمل می‌شود و همین امور او را از فعالیت‌های اقتصادی بازمی‌دارد خداوند مهربان برای جبران این حق، مهریه و نفقه را بر عهده مردان گذاشته است و این‌گونه برای حق اقتصادی زنان ارزش قائل شده است. بر شوهر واجب است که هزینه خوراک، پوشاک، مسکن و سایر ضروریات زندگی همسر خود را بپردازد.

نیاز عاطفی و جنسی
در میان نیازهای طبیعی آنچه برای زنان اولویت دارد نیازهای عاطفی است. زنان با جذابیت‌هایی که خداوند در وجودشان نهاده دلبری کردن را دوست دارند و مظهر نازند و برای مردان نیاز جنسی در اولویت است و مظهر نیاز نامیده می‌شوند. خداوند محیط امن خانواده را فضای مناسبی برای رفع این نیازها قرار داده تا زن و مرد برای رفع آن به اجتماع پناه نیاورند؛ بنابراین هر نوع بی‌توجهی و کوتاهی زن و مرد در رفع این نیازها می‌تواند آسیب‌زا باشد.

نتیجه:
زن و مرد دارای تفاوت‌های طبیعی و تکوینی هستند و همین تفاوت‌ها منجر می‌شود که در حقوق و تکالیف متفاوت باشند. دقت کنید که حقوق و تکالیف متضایفند یعنی اگر برای کسی حقی تعریف شود در برابرش تکلیفی نیز وضع‌شده و اگر به کسی تکلیفی داده شده در برابرش حقی هم معین‌شده است؛ بنابراین، حقوق و تکالیف هر یک از زن و مرد باهم متعادل و متوازن است. 
در اسلام، سنگ بنای روابط، بر پایه اخـلاق گذاشته شده است؛ بنابراین دین اسلام در تنظیم روابط انسان‌ها قبل از آنکه آن‌ها را بـه سـمت قانون و حقوق و فقه سوق دهد، آن‌ها را به رعایت دستورات اخلاقی توصـیه می‌کند؛ بنابراین وجود وظایف اخلاقی لازمه ایجاد صلح و صفا در خانواده است تا زن و مرد بدون اجبار و از روی میل به وظایف خود عمل نمایند. وقتی تکالیفی از قبیل بارداری، شیردهی، بچه‌داری و خانه‌داری بر عهده زن گذاشته می‌شود، ضرورت دارد که پرداخت هزینه زندگی او بر شوهر واجب شود. مردان موظف‌اند نفقه و خرجی همسر و فرزندان خود را بپردازند. 
احترام به همسر و تکریم شخصیت او، گذشت در برابر خطای او، خوش‌اخلاقی با زنان، اظهار عشق و علاقه، حسن معاشرت، دلجویی، همدلی و مشارکت در انجام امور داخلی خانواده، معاضدت در تربیت فرزند و وفاداری، تأمین هزینه خانواده و نفقه، توسعه زندگی و ... نیز از مهم‌ترین وظایف فقهی و اخلاقی مردان است.

 برای مطالعه بیشتر:
1. آیین همسرداری، ابراهیم امینی.
2. حقوق زن از دیدگاه قرآن کریم، محمد بیستونی.
3. تحکیم خانواده از منظر حقوق و اخلاق، عباسعلی اختری.
4. مهارت‌های زندگی خانوادگی در آیینه آیات و روایات، زهرا آیت‌اللهی.

پی‌نوشت‌ها:
۱. سوره روم، آیه ۲۱.
۲. المجلسی، الشیخ محمدباقر بن محمدتقی، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ هـ. ق، ج ۱۰۴، ص ۱۳۲.
۳. بقره، آیه ۱۸۷.
 

تفریحاتی که در راستای تکامل روحی و بدون غفلت و نشاط‌آور و به دور از تباهی و گناه و آزار و اذیت دیگران باشد مجاز است.

پرسش:

 بازی کردن با پاسور فقط برای تفریح و گذراندن تایم فراقت مشکلی دارد؟

پاسخ:
یکی از نیازهای اساسی انسان که عمری به درازی عمر بشر دارد، نیاز به تفریح و سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت به شیوه‌های متنوع و خلاق بوده است. تفریح و سرگرمی، نیاز مستمر و همیشگی بوده و در همه جوامع انسانی به‌تناسب شرایط و امکانات محیطی، همواره به شکل‌های مختلف جاری و ساری بوده است؛ ولی در عصر حاضر تحت تأثیر برخی تحولات بنیادین، اهمیت و جایگاه کنونی یافته و به یکی از مطالبات جدی و صنایع پرزرق‌وبرق، تبدیل‌شده است. در ادامه ‌به نکاتی در مورد تفریحات خداپسندانه و نظر اسلام در این مورد اشاره می‌کنیم که با توجه به آن‌ها می‌توانید نظر اسلام در مورد بازی و تفریح با پاسور هم متوجه بشوید:
1. انسان همچنان که به غذا و نوشیدنى و خواب و استراحت و نظافت نیاز دارد، همین‌طور به تفریح و سرگرمى سالم نیز نیازمند است؛ و هیچ عاقلى نمی‌تواند این نیاز فطرى و طبیعى انسان را انکار نماید. تجربه و گذشت زمان نیز نشان داده است که اگر انسان به کارهاى یکنواخت بدون وقفه ادامه دهد و از سرگرمى و تفریح محروم باشد، بازده کاربر اثر کمبود نشاط تدریجاً افت کرده، پایین می‌آید؛ و امّا برعکس پس از ساعاتى تفریح و سرگرمى آن‌چنان نشاط کار و تلاش در او ایجاد می‌شود که کمیت و کیفیت کار هر دو فزونى پیدا می‌کند، به این جهت باید گفت ساعاتى که صرف تفریح و سرگرمى سالم می‌شود نه‌تنها هدر نمی‌رود، بلکه با رفع خستگى از روح و روان عامل تقویت و پیشرفت ساعات کارى و مطالعاتى انسان می‌شود.
2. در قرآن نیز به مسئله تفریح اشاره‌شده است و درخواست برادران یوسف از پدر در مورد حضرت یوسف را این‌چنین بیان می‌کند: «او را فردا با ما (به خارج شهر) بفرست تا غذاى کافى بخورد و بازى و تفریح کند و ما حافظ او هستیم». (1) وقتى برادران یوسف مسئله تفریح و گردش در صحرا و خوردن از گیاهان را مطرح کردند. حضرت یعقوب اعتراض نکرد که این عمل شایسته یک جوان موحّد و وابسته به خانواده نبوّت نیست (بلکه از جنبه امنیتى اظهار نگرانى نمود) از این بیان به‌خوبی استفاده می‌شود که به تفریح نظر مثبت داشته، بلکه امر مسلّمى بوده است در جامعه آن روز و امروز شهرنشینى و فضاى بسته خانه‌های شهرها، این نیاز را دوچندان کرده است. درآیات متعددى از قرآن خداوند دستور داده در زمین سیر کنید. (2) و در آن گردش کنید ازجمله فرمود: «و میان آن‌ها و شهرهایى که برکت داده بودیم، آبادی‌های آشکارى قراردادیم و سفر در میان آن‏ها را به‌طور متناسب (بافاصله نزدیک) مقرر داشتیم (و به آنان گفتیم): شب‌ها و روزها در این آبادی‌ها با ایمنى کامل، سفر و گردش کنید». (3)
3. منتهى انسان باید در تفریح‏ها یا بازی‌ها به دو نکته توجّه کند: الف: تفریح، فقط گردش بدون اندیشه و تفکر و بدون عبرت گیری و پندپذیرى نباشد، انسان‌هایی که در صحراها و کنار دریاها... گردش می‌کنند و یا مسافرت‌هایی در شهرها و آثار باستانى دارند، با تفکّر و اندیشه به آن محل‌های گردشى بنگرند و از این راه به عظمت خالق و صانع آن‌ها پى برند؛ و همین‌طور از سرانجام شاهان و ظالمان و کاخ‌های بجاى مانده از آن‌ها درس عبرت بگیرند. 
ب: تفریح، باعث آلوده شدن انسان به گناهان دیگر نشود، شیطان و هوای نفس و دشمنان تلاش دارند میادین ورزشى و تفریحى محلی براى آلوده کردن مردم، مخصوصاً جوان‏ها باشد. قرآن هشدار می‌دهد که به بهانه ورزش و تفریح و گردش، شما را نبرند، چنان‌که برادران یوسف به بهانه تفریح او را بردند و به داخل چاه افکندند. یکى از مفسّران در این زمینه می‌گوید: «همان‌گونه که برادران یوسف از علاقه انسان مخصوصاً نوجوان به گردش و تفریح براى رسیدن به هدفشان سوءاستفاده کردند در دنیاى امروز نیز دست‌های مرموز دشمنان حق و عدالت از مسئله ورزش و تفریح براى مسموم ساختن افکار نسل جوان سوءاستفاده فراوان می‌کنند باید به هوش بود که ابرقدرت‌های گرگ‌صفت در پوشش ورزش و تفریح، نقشه‌های شوم خود را میان جوانان به نام ورزش و مسابقات منطقه‌ای یا جهانى پیاده نکنند». (4) همچنین در روایات نیز به امر تفریح سالم پرداخته‌شده و سفارش شده که ساعتى از زندگى را به لذّت‌های حلال و تفریح‌های سالم اختصاص دهد، على علیه‌السلام فرمود: 
«براى مؤمن (در شبانه‌روز) سه وقت است، زمانى براى (نیایش) و مناجات با پروردگارش و زمانى براى تأمین معاش زندگى‏اش و زمانى براى واداشتن نفس به لذّت‏هایى که حلال و مایه زیبایى است. خردمند را نشاید جز آنکه در پى سه چیز حرکت کند: (کسب حلال) براى تأمین زندگى، یا گام نهادن در راه آخرت، یا به دست آوردن لذّت‏هاى (حلال و) غیر حرام». (5) جالب این است که در برخى روایات، این جمله اضافه‌شده است: «و با این ساعت (تفریح) نیرو می‌گیرید بر انجام وظائف اوقات دیگر». (6) در اسلام به مسائل تفریح تا آنجا اهمیت داده‌شده که یک سلسله مسابقات راحتى با شرط‌بندی اجازه داده، تاریخ نشان داده که قسمتى از این مسابقات در حضور شخص پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و با داورى و نظارت او انجام می‌گرفت، حتى گاه شتر مخصوص خود را براى مسابقه‌ای سوارى در اختیار یاران می‌گذاشت. (7) تیراندازی، شنا، مسافرت، گردش در صحرا، باغات، مزارع کشاورزى و کلّاً در فضاى سبز، مزاح و شوخى با برادران دینى که از نزاکت خارج نباشد از دیگر تفریحات سفارش شده است. آنچه مورد اشاره قرار گرفت نمونه‌هایی از تفریحات سالم بود که در برخی منابع دینى آمده وگرنه تفریحات سالم منحصر به این موارد نیست هر قوم و ملّتى متناسب بافرهنگ خویش از ورزش‌ها و تفریحاتى برخوردارند که اگر خلاف دستورات شرعى نباشند و گناهى در آن انجام نگیرد مورد تأیید اسلام نیز است.
4. بازی با پاسور یک حکم شرعی دارد که در جای خود در علم فقه و احکام به آن پرداخته‌شده است و بسیاری از فقها این بازی را به خاطر مسئله قمار جایز نمی‌دانند، ولی با این توضیحات ذکرشده پاسخ به سؤال شما نیز روشن شد که تفریحاتی که دارای ویژگی‌های زیر باشد مجاز است:
الف:  در راستای فرآیند تکامل و رشد شخصیت اسلامی و انسانی
ب:  نشاط‌آور
ج: در چارچوب قوانین شرع (واجب، حرام، مباح، مکروه و 
مستحب)
د: متعادل (نه افراط، نه تفریط)
و: دارای فواید عقلی، جسمی و روحی
ه:  جلوگیری از خفت و سبکی عقل (توجه به عقل و تفکر در نظام اسلام) مثل پرهیز از شرب خمر، پرهیز از گوش دادن به موسیقی مبتذل، عدم مصرف مواد مخدر و...
ی: دوری از آزار و اذیت دیگران (تحقیر، مسخره کردن، همسایه و مردم‌آزاری و ...)
بنابراین با توجه به لزوم تفریح سالم و وجود تفریحات سالم بسیار زیاد، توصیه می‌کنیم که از این بازی بگذرید و به بازی یا تفریحات سالم و فکری دیگر بپردازید و هم نیاز به نشاط و شادی و تفریحتان را برطرف کنید و هم از بازی پاسور که حداقل شبهه‌ناک است دوری‌کنید.
نتیجه
تفریح یک نیاز اصیل و لازم و مفید در همه انسان‌هاست. درآیات و روایت تفریح تأییدشده است منتهای دارای دو شرط است. اول اینکه بدون اندیشه و تعالی و رشد نباشد و دوم اینکه انسان را به گناه و آلودگی و تباهی نکشاند. تفریحات زیادی مانند اسب‌سواری، تیراندازی، شنا، پیک‌نیک، شوخی، مسافرت و... وجود دارد. ولی ازآنجاکه در هر عصری تفریحات جدیدی به میان می‌آید به‌صورت خلاصه می‌توان گفت تفریحاتی که در راستای تکامل روحی  و بدون غفلت و نشاط‌آور و به دور از تباهی  و گناه و آزار و اذیت دیگران باشد مجاز است و دیگر لهو نخواهد بود. در مورد بازی پاسور با توجه به اشکالات شرعی و نظرات مختلف فقهی در مورد حرام بودن آن بهتر است از آن صرف‌نظر کنید و به بازی یا تفریحات سالم دیگر بپردازید.
کلیدواژه‌ها
پاسور، تفریح، شادی، سلامتی، بازی، لعب، لغو.
منابع برای مطالعه بیشتر
-جایگاه شادی و نشاط و تفریح سالم جوانان از دیدگاه اسلام، مریم عسکری و همکاران.
-موسیقی و تفریح در اسلام، محمدحسین بهشتی.
-تفریحات سالم از دیدگاه اسلام، حسن جهانی فرد لنگرودی.
- زندگی اجتماعی از دیدگاه اسلام، احمد شلبی ترجمه: سید محمود اسداللهی.
-نیازهای جوانان، احمد صادقی اردستانی.
 پی‌نوشت‌ها:
1. سوره یوسف، آیه 12.
2. سوره آل‌عمران، آیه 137، سوره انعام، آیه 11، سوره نمل، آیه 36.
3. سوره سبأ، آیه 17 - 18.
4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، 1370، ج 9، ص 336.
5. سید رضى، محمد بن حسین، نهج‌البلاغه، هجرت، قم، چاپ اول، 1414 ق، ص 545، حکمت 390.
6. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج 75، ص 346.
7. همان، ج 100، ص 190.
 

منظور از مکتب سلیمانی صرفاً شناخت یک فرد نیست، بلکه تمرکز بر دغدغه‌ها و آرمان‌هایی است که در وجود این شخصیت نهادینه شد و از او شخصیتی جهانی ساخت.

پرسش:

شهید سلیمانی چیکار کرد و خصوصیات ایشان در زندگی چه بود که مقام معظم رهبری ایشان را به‌عنوان یک الگو و مکتب معرفی کردند؟ چرا زندگی و راه ایشان به‌عنوان یک مکتب معرفی می‌شود؟

پاسخ:

مقدمه
یکی از اصطلاحاتی که در گفتمان مقام معظم رهبری برای ترسیم خط انقلاب به کار گرفته‌شده، اصطلاح مکتب است. مکتب سلیمانی اشاره به ابعاد شخصیت شهید سلیمانی دارد که می‌تواند به‌عنوان یک الگوی کنشگر به جامعه جهانی اسلام معرفی شود.
تمدن نوین اسلامی

ازجمله موضوعات مهمی که در رابطه با حاکمیت اسلام در جهان، موردتوجه قرار می‌گیرد موضوع تمدن نوین اسلامی است.

در حقیقت جامعه مسلمان باید خود را برای آینده نظام اسلام و بسترسازی ظهور آماده نماید. مردم یک جامعه برای تشکیل تمدن نوین اسلامی نیازمند الگوهایی‌اند تا با تمسک به این الگوها در مسیر تمدن سازی به موفقیت دست یابند. معرفی سیره و سبک زندگی حاج قاسم سلیمانی نه به‌عنوان یک فرد بلکه به‌عنوان یک مکتب نیز باهدف الگوسازی برای تحقق تمدن نوین اسلامی صورت گرفت. وقتی کسی از میان همین مردم و از دلِ همین جامعه به‌عنوان الگو به مردم معرفی شود انگیزه دیگران برای تبعیت از او و گام نهادن در مسیر او بیشتر خواهد شد. مکتب سلیمانی صرفاً یک مکتب سیاسی نیست، بلکه مکتبی تربیتی است چراکه اندیشه او بر بینش، نگرش و روش افراد اثر گذاشته و به عملکرد آن‌ها جهت می‌بخشد.

شخصیت تأثیرگذار

آنچه باعث شد تا رهبری، خط سلیمانی را مکتب معرفی نمایند مؤلفه‌های متعددی است که در وجود این شهید بزرگوار تجمیع شده است. در حقیقت تشکیل تمدن نوین اسلامی نیازمند الگوست و این الگو نیز نیازمند شاخصه‌هایی است که این شاخصه‌ها در وجود شهید سلیمانی به‌عنوان یک شخصیت تأثیرگذار تجلی‌یافته است.

مؤلفه‌های شخصیتی

اگر بخواهیم شخصیت شهید سلیمانی را بررسی کنیم باید سه اصل اساسی در منطق ایشان را مورد دقت قرار دهیم.

1. اصل معرفت و شناخت (بینش)

اولین اصل، اصل معرفت و شناخت است بدین معنا که شهید سلیمانی از حیث معرفت و شناخت به معرفتی عمیق نسبت به خود، خدا، جامعه و جهان رسیده بود و همین شناخت و معرفت بود که از اندیشه او یک مکتب ساخت. خداباوری شهید سلیمانی باعث شده بود تا توحید محوری را معیار تمام امور خویش قرار دهد و ساعت تمام فعالیت‌های فردی، اجتماعی، سیاسی و نظامی خود را بر عقربه آخرت‌گرایی و معاد محوری تنظیم نماید.

2. اصل انگیزه الهی (انگیزش)

هر آنچه رنگ خدا پذیرد هرگز بی‌رنگ نخواهد شد. این‌یک قانون الهی است بدین معنا که اگر انسان قدم در مسیر الهی بگذارد و اخلاص پیشه کند و جز برای کسب رضای الهی هدف دیگری نداشته باشد ماندگار خواهد شد؛ بنابراین دومین مؤلفه از ابعاد شخصیتی شهید سلیمانی را می‌توان انگیزه الهی او دانست. بدین معنا که او به معرفت و شناخت خودرنگی الهی بخشید و تنها برای کسب رضای الهی قدم در این مسیر نهاد. اخلاص از ویژگی‌های بارز و مهم شهید سلیمانی است و می‌توان به‌جرئت گفت که آنچه منجر به ماندگاری شهید در زمان کنونی و برای آیندگان نیز خواهد شد وجود اخلاص در گفتار و عمل اوست. از پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و اله نقل‌شده است: «اِنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقیقَهُ و ما بلغَ عبدٌ حقیقهَ الاْخلاصِ حَتّی لا یُحِبُّ أَنْ یُحَمد عَلی شَی ءٍ مِنْ عَمَلِه»؛ (1) «به‌درستی که برای هر حقی حقیقتی است و انسان به حقیقت اخلاص نمی‌رسد، مگر اینکه تمجید و ستایش مردم را (بر کارهای خود) دوست نداشته باشد». شهید سلیمانی تنها برای خشنودی خدا قدم برداشت و درحرکتش به‌سوی کمال، تعریف و تمجیدها عامل برانگیزاننده‌ای نبود.

3. اصل عمل و رفتار (کنش)

از دیگر مؤلفه‌های شخصیتی شهید، بُعد عملی، رفتاری و کنشگری اوست که ماحصل تجمیع معرفت و انگیزه است. روحیه‌ی جهادی، انقلابی گری و التزام عملی به دین را می‌توان از مصادیق این مؤلفه دانست.

مجاهد
سبک انتخابی شهید سلیمانی برای حیات خویش، زندگی جهادی بود. مجاهد بودن برای شهید صرفاً به معنی حضور در جبهه‌های جنگ نبود بلکه او به‌واسطه انتخاب این سبک زندگی زمینه رشد و کمال فردی خود را فراهم آورد و استعدادهای معنوی خود را شکوفا نمود. شهید سلیمانی معتقد بود که برای پذیرفته شدن در درگاه الهی باید تلاش کرد و به جهاد دائمی پرداخت به همین دلیل او پای جهاد دائمی خود را به تمام عرصه‌ها اعم از میدان جنگ یا متن زندگی بازنمود.

انتظار و ظهور

انقلاب اسلامی را می‌توان از مقدمات انقلاب جهانی حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دانست. در حقیقت در نگاه شیعه انتظار صرفاً امری احساسی قلمداد نمی‌شود، بلکه منظور از انتظار در نگاه تشیع انتظاری پویاست که خود، بزرگ‌ترین محرک اجتماعی برای تحقق ارزش‌ها و مبارزه با ضد ارزش‌هاست. یکی از ابعاد وجودی شهید سلیمانی عینیت‌بخشی به موضوع پویایی انتظار است. در حقیقت اعتقاد صحیح به فرهنگ انتظار منجر شد تا این شهید بزرگوار باور و نگرش به انتظار را از ذهن و قلب خویش به هنجار و رفتار تبدیل نماید به همین دلیل برای تقویت اعتقاد به انتظار از راهبرد مقاومت بهره برد.

شهید سلیمانی معتقد بود که با تعمیق بخشی به مقاومت می‌توان انتظاری صحیح را رقم زد به همین دلیل از طریق مجاهدت، استقامت ورزی و استکبارستیزی به استقبال انتظار می‌رفت. گره زدن امر انتظار به مقاومت از مهم‌ترین ابعاد وجودی شهید سلیمانی است که از او یک مکتب ساخت.

سایر مؤلفه‌ها

از میان دیگر مؤلفه‌هایی که در شخصیت شهید سلیمانی جلوه گری می‌کند و لزوم مکتبی نگریستن به اندیشه او را روشن می‌نماید می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

-دشمن‌شناسی و دشمن‌ستیزی.

-عدم اعتماد به دشمنان.

-خدمت به مردم را وسیله‌ای برای تقرب به خدا می‌دانست.

-مقابله با ظلم و بی‌عدالتی.

- ولایت مداری و اعتماد داشتن به ولی الهی و جایگاه او.

-تهذیب نفس.

-اقتدار در عرصه‌های نظامی.

-آماده‌سازی خود و جامعه برای تحقق حکمرانی مهدوی.

- امید داشتن به نصرت الهی.

-ارزش‌گرایی و اصول مدار بودن.

-شهادت‌طلبی.
-ساده زیستی.

-تکلیف گرایی و وظیفه گرایی.

نتیجه:
زمانی که عملکرد انسان به‌گونه‌ای باشد که از مدار فردیت خارج‌شده و بر عملکرد سایر انسان‌ها تأثیر ایجاد کند تبدیل به یک مکتب می‌شود؛ بنابراین منظور از مکتب سلیمانی صرفاً شناخت یک فرد نیست، بلکه تمرکز بر دغدغه‌ها و آرمان‌هایی است که در وجود این شخصیت نهادینه شد و از او شخصیتی جهانی ساخت. در ایجاد تمدن نوین اسلامی نیازمند نظام سازی بر پایه مبانی دین هستیم؛ بنابراین هرچقدر که شخص از اعتقاد راسخ‌تری برخوردار باشد میزان کنشگری او در جامعه نیز افزون‌تر خواهد بود چراکه احساس مسئولیت بیشتری می‌کند و همین امر به‌نظام سازی در جامعه و تقویت تمدن نوین اسلامی کمک خواهد کرد. شهید سلیمانی به دلیل شخصیت کنشگری که داشت پا را از میدان حرف فراتر نهاده بود و تنها بر بستر عمل حرکت می‌کرد و همین عمل‌گرایی باعث شد تا او نه‌تنها برای زمان حال بلکه برای آیندگان نیز ماندگار شود.

کلمات کلیدی:

مکتب، مکتب سلیمانی، شهید سلیمانی، تمدن نوین اسلامی.

معرفی کتاب برای مطالعه بیشتر:

1. جهاد، شهید و شهادت، مرزبان کریمی.

2. آسیب‌شناسی جامعه منتظر، سید محمد میر تبار.

پی‌نوشت:
1. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ هـ. ق، ج 72، ص 304.

یکی از سنت های بسیار زیبا در شب یلدا، دید و بازدید از خویشاوندان، و به خصوص بزرگ ترهاست. غالب این دید و بازدید ها در شب یلدا به صورت مهمانی های انجام می شود.

پرسش:
لطفا درباره آداب اخلاقی که شب یلدا لازم است رعایت کنیم، توضیح دهید.
 

مقدمه:
برگزاری مراسم «شب یلدا» یا «شب چله» یکی از آیین‌های کهن ایرانی است که - مانند عید نوروز و جشن مهرگان - سابقه چند هزار ساله دارد. این مراسم مثل بسیاری از آیین‌های کهن ایرانی علی رغم داشتن ریشه ملّی، در مفاهیم اسلامی مورد تأیید واقع شده است و این به دلیل هماهنگی آن سنت ها با مبانی عقلی و کمک به افزایش همبستگی ملی و انسجام هر چه بیشتر جامعه خانواده محور است. به طور مثال دید و بازدید در این مراسم آیینی همان مفهوم صله رحم است که می تواند موجب از بین بردن کینه و کدورت ها بین خانواده ها و افزایش محبت در جامعه مسلمین شود.
مواجهه اسلام با آداب و رسوم و سنن قبل از خود به بدو گونه است. اگر سنت و آیینی مخالف کرامت انسانی و آموزه‌های فرهنگ اسلامی باشد، بدیهی است که اسلام با آن مقابله کرده و آن‌را نمی‌پذیرد؛ مانند زنده به گور کردن دختران که فرهنگ رایج زمان جاهلیت اعراب بوده، و یا پرستش و احترام به آتش به عنوان خدایگان که در ایران کهن رواج داشت. اما اگر آن سنت و آیین، موافق و مطابق با آموزه‌های دین اسلام بوده، و یا دست کم در تضاد با آن نباشد، اسلام در مورد آنها مانعی ایجاد نخواهد کرد؛ مانند سنت دید و بازدید، هدیه دادن و صله رحم در عید نوروز و شب یلدا و سایر آیین های کهن ایرانی. این آیین ها به خودی خود مذموم نیستند بلکه مانند هر آیین دیگری که در جامعه وجود دارد اگربا معارف دینی تضاد داشته باشد، از نظر اسلام نیز تایید نخواهد شد. در واقع واکنش اسلام در مقابل میزان و معیار سنجش یک روش و سنت پسندیده و ارزشمند در ادیان الهی و به خصوص اسلام، حیثیت و جنبه عقلانی آن است که موجب تحسین و یا تقبیح آن روش و عادت و سنت می شود. یک سنت به هر میزان که مطابق فطرت آدمی و عقل او باشد در نزد اسلام جایگاه و مرتبت بیشتری دارد. لذا پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم با در نظر داشتن نقش سنت ها و آداب و رسوم جوامع چنین می فرماید: «کسی که سنت و روش نیکویی را پایه گذارد، تا روز قیامت هر کس بدان عمل کند اجر و ثوابی به او می رسد»(1).
با توجه به این نکات خوب است موارد ذیل مورد توجه قرار بگیرد:
1. رعایت آداب مهمانی
یکی از سنت های بسیار زیبا در شب یلدا، دید و بازدید از خویشاوندان، و به خصوص بزرگ ترهاست. غالب این دید و بازدید ها در شب یلدا به صورت مهمانی های دسته جمعی انجام می شود. از این رو شایسته است میزبان ومهمان آدابی را رعایت کنند. هر چند در این خصوص نکات زیاد وجود دارد اما در ذیل به برخی موارد اشاره می شود:
وظایف میزبان:
الف. گرامی‌داشتن مهمان : پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم می فرماید: «اِنَّ‏ مِنْ‏ حَقِّ‏ الضَّیْفِ‏ أَنْ یُکْرَمَ وَ أَنْ یُعَدَّ لَهُ الْخِلَالُ؛(2)از حقوق مهمان است که گرامی داشته شود؛ [حتی] برایش خلال دندان آورده شود».
ب. خوش‌رویی: از پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم نقل شده است: «مَا مِنْ عَبْدٍ یَأْتِیهِ ضَیْفٌ فَنَظَرَ فِی وَجْهِهِ إِلَّا حُرِّمَتْ‏ عَیْنُهُ‏ عَلَی‏ النَّار؛(3)هیچ بنده‌ای نیست که مهمانی برایش بیاید و به صورت او [مهربانانه] بنگرد، مگر آنکه چشم او بر آتش حرام گردد».
ج. پذیرایی نیکو: امیرمؤمنان علیه السلام در این‌ باره به گروهی از شیعیانش فرمود: «مَنْ کَانَ مِنْکُمْ لَهُ مَالٌ فَلْیَصِلْ بِهِ الْقَرَابَهَ وَ لْیُحْسِنْ‏ مِنْهُ‏ الضِّیَافَهَ؛ (4) هر یک از شما که ثروتی دارد، باید با آن به خویشاوندانش کمک و رسیدگی کند و نیکو و شایسته مهمان‌نوازی نماید». البته این به معنای آن نیست که میزبان خود را به زحمت بیندازد و در برخی موارد گرفتار چشم و هم چشمی شود.
وظایف مهمان
الف. پذیرش دعوت مهمانی: پیامبر خدا صل الله علیه و آله و سلم فرموده است: «أجیبُوا الدّاعِیَ إذا دُعیتُم، اِیتُوا الدَّعوَهَ إذا دُعیتُم؛(5)هر گاه کسی شما را دعوت کرد، دعوتش را بپذیرید».
ب. رعایت مدت مهمانی: درست است که شب یلدا طولانی ترین شب سال است اما در عین حال باید رعایت حال میزبان شود. زیرا اگر میزبان بزرگتر فامیل باشد، مثل پدر بزرگ و مادر بزرگ و یا والدین باشند، ممکن است توانایی تحمل مهمانی های طولانی مدت را نداشته باشند و اگر از جوان تر ها باشد، ممکن است به جهت این که روز بعد باید به محل کار خود مراجعه کند فرصت چندانی را برای میزبانی نداشته باشد.
ج. پرهیز از به ‌سختی ‌انداختن میزبان: باید مراقب بود که میزبان به خاطر رعایت حال مهمان خود را به سختی نیندازد. مردی امیرمؤمنان را دعوت کرد. حضرت به او فرمود: «پذیرفتم، به شرط آنکه سه قول به من بدهی ... از بیرون چیزی برای ما تهیه نکنی؛ آنچه را در خانه هست، از من دریغ نورزی و خانواده را به زحمت نیندازی». مرد قبول کرد و حضرت دعوتش را قبول نمود(6).
2. پرهیز از پرخوری کردن
یکی از آفت های شب های یلدا، پرخوری افراد در جمع هاست. منظور از پرخوری زیاده روی در خوردن و یا آشامیدن بیش از حدّ نیاز است. یعنی انسان، طوری غذا خورده و یا نوشیدنی – اعم از آب و دیگر نوشیدنی ها -  بیاشامد، که هم دارای کسالت جسمی شده و هم به راحتی نتواند نفس بکشد. از حضرت رسول اکرم (ص) نقل است: «از پرخورى حذر کنید، همانا بدن را فاسد می کند، بیمارى به ارث می گذارد، و موجب کسالت در عبادت است(7) پرخوری نورانیت دل را از بین می برد: رسول خدا (ص) در وصیتی به حضرت امام علی (ع) یکی از مواردی که نورانیت را ازبین می برد، پرخوری می داند(8).
3. رعایت آداب معاشرت همراه با توجه به احکام الهی 
مهمانی یا ضیافت یکی از آداب اجتماعی پسندیده محسوب می‌شود که اساس شب یلدا بر آن بنیان نهاده شده است. اسلام نیز به دلیل فوائد اجتماعی بالایی که دارد، نظیر ایجاد صله رحم، ایجاد انس و الفت میان خویشاوندان، آگاهی از احوال یکدیگر، جلوگیری از تنهایی افراد و مشکلات روحی و روانی مخالفتی با آن نکرده است. با این حال بر رعایت ارزش های اسلامی در دورهمی ها و مهمانی ها تاکید فراوان کرده است. یکی از این ارزش‌های دینی رعایت حدود بین محرم و نامحرم است که این حدود را قرآن کریم به وضوح اشاره کرده است. در این آیه خداوند پس از آنکه می‌فرماید: «و به زنان مومن بگو: «چشمانشان را (از نگاه حرام) فرو کاهند، و دامان (عفت) شان را حفظ کنند، و زیورشان را آشکار ننمایند، جز آنچه را که از آن‌ها ظاهر است، و باید روسری هایشان را بر گریبان هایشان (فرو) اندازند، و زیورشان را آشکار ننمایند»، متاسفانه گاهاً شاهدیم برخی خانواده‌ها بدون در نظر گرفتن حد و حدود شرعی که عمدتاً از سر ناآگاهی است، اقدام به برگزاری مهمان‌هایی می‌کنند که در آن افراد نامحرم به راحتی با هم مراوده پیدا می‌کنند که باید گفت این عمل درست در مقابل نص صریح آیات قرآن در مساله محرم و نامحرم قرار می‌گیرد. جا دارد در برگزاری آیین های شب یلدا به این مهم وجه شود.
4. پرهیز از گناه و مراقبت از چشم و گوش
تأثیر گناهان در زندگی انسان، از امور مسلمی است که آیات قرآن و روایات دلالت بر آن دارد. یکی از گناهانی که تأثیر بد در روح و روان و فکر انسان گذاشته و حتی در زندگی آینده او تأثیر دارد، گناهانی است که از راه چشم انجام می‌گیرد. شخصى که صحنه‌هاى تحریک کننده را می‌بیند لزوماً به مشاهده‌هاى خود نمی‌رسد، ولى نسبت به آنچه دیده، دل مشغولى پیدا می‌کند، خاطرى آشفته و پریشان خواهد داشت. امام صادق(ع) می‌فرماید: «تیر نگاه [حرام] مسموم است و از کمان شیطان پرتاب می‌شود. چه بسیار نگاه کوتاه که حسرت طولانى به بار آورده است».(10) میزبان و مهمان در شب یلدا موظف اند در برابر دقت کنند تا مبادا گرفتار گناه نشوند.
4. پرهیز از عدم تجسس
یکی دیگر از وظایف مهم مهمانان در شب یلدا، پرهیز از تجسس در امور خصوصی میزبان است. به‌هرحال، میزبان به مهمان اعتماد کرده و او را به منزل خود دعوت کرده است. سرک کشیدن به همه نقاط منزل، پرسش زیاد از امور خصوصی میزبان و خانواده اش‌، نحوه زندگی و درآمد آنان، پرسش از روابط خانوادگی و کاری، برخی از مصادیق تجسس هایی است که در شب یلدا مسبوق به سابقه است. در غالب موارد این پرسش‌ها سبب آزردگی میزبان می شود. این در حالی است قرآن ما را از این گونه رفتارها نهی کرده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از بسیاری از ظن‌ها و گمانه‌زنی‌ها بپرهیزید؛ همانا بعضی از ظن‌ها گناه هستند و تجسس نکنید(11).
5. پرهیز از اسراف
گاه غفلت و بی توجهی سبب می شود با ریخت و پاش بیش از اندازه، گرفتار اسراف شویم. مجالس شب یلدا از این قاعده مستثنی نیست. در برخی از این شب نشینی ها دیده به وضوح اسراف و زیاده روی دیده می شود. عاملی که نتیجه اش از دست دادن نعمت هاست.  قرآن مجید مى فرماید: « لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِیدٌ؛ و به یاد بیاورید که پروردگار شما اعلام کرد، اگر شکر نعمت هاى مرا بجا آورید، به طور قطع نعمت هاى شما را افزون مى کنم، و اگر کفران ورزید عذاب و مجازات من شدید است(12).
6. پرهیز از رذایل اخلاقی نظیر افشای راز ، غیبت و ...
در گرما گرم گفتگوهای شب یلدا، چند رذیله اخلاقی زیاد دیده می شود که لازم است به آنها توجه شود. افشای راز دیگران، غیبت کردن، یا حسادت و چشم تنگی از موفقیت های دیگران، سخن گفتن از اسرار، سطح زندگی و مشکلات سایر افراد حاضر از جمله این موارد است.
7. پرهیز از ایجاد مزاحمت برای همسایگان
در معاشرت ها، دید و بازدید های شب یلدا باید در رعایت حال همسایگان دقت شود. گاهی دیده می شود به سبب غفلت میزبان و مهمان، سر و صدای رفت و آمد مهمانان برای همسایگان ایجاد زحمت و ناراضایتی می کند. از رو باید مراقب بود یک سنت خوب و پسندیده، موجب آزار و اذیت دیگران نشود. در روایتی آمده است:  مردی از انصار خدمت پیامبر خدا عرض کرد: من از قبیله بنی فلان خانه ای خریده ام و نزدیکترین همسایه ام، کسی است که امیدی به خیر و خوبی اش ندارم و از بدی اش در امان نیستم. پس، پیامبرخدا به علی(ع) و سلمان و ابوذر و یکی دیگر از اصحاب دستور داد به مسجد بروند و با صدای بلند فریاد بزنند: «لا ایمانَ لِمَنْ لَمْ یَأمَنْ جارُهُ بوِائقَهُ؛ ایمان ندارد هر آن کس که همسایه اش از شرّ او در امان نباشد» آنان سه بار این سخن را اعلام کردند(13) در روایت دیگری، پیامبر اکرم(ص) فرمود: «مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بالله وَ الیومِ الاخِرِ فَلایؤْذی جارَهُ؛ هر که به خدا و روز واپسین ایمان داشته باشد، همسایه خود را آزار نمی دهد.»(14)
8. استفاده از فرصت شب های طولانی زمستان
«شب یلدا» آغاز ورود به شب‌های زمستان و نمادی از طولانی ‌بودن شب‌ها در این دوره است. مومنان در شب های طولانی زمستان فرصت بیشتری برای شب زنده‌داری، تفکر و توجه به تفاوت‌های طبیعت و تقدیر شبانه‌روز، دارند. شاید بتوان از این استفاده کرد که این شب از دیدگاه اسلامی آغاز بهار عبادت به شمار ‌آید. امام صادق(ع): زمستان بهار مؤمن است، شبش بلند و کمکی برای عبادت و شب‌زنده‌داری است، روزش کوتاه و کمکی برای روزه گرفتن است(15).
9. دقت در نظام طبیعت
دقت در نظام طبیعت و زیبایی‌ها و نظم موجود در آن نیز از اموری است که مورد تأکید اسلام است. شب‌های طولانی زمستان، فرصت خوبی است تا با دقت در نظام آفرینش وگردش شب و روز، به بزرگی خدای تعالی و کوچکی خود در این نظام هستی اعتراف کنیم. زیبایی‌های شب و درخشش ستارگان در پرده‌های سیاه شب‌های فرو رفته در ظلمت و گسترش نور ماه در آسمان‌ها، همه نشان از قدرت بی‌پایان خداوند دارد. در این شب‌ها می‌توانیم به ستایش خدا بپردازیم.
10. گفتگوها و مباحثات علمی مفید
یک از آسیب های دورهمی های خانواده ها در شب یلدا، گذراندن وقت با گفتگوهای لغو و بیهوده است. در حالی که سفارش اهل بیت، جایگزینی دورهمی های غیر مفید با جلساتی است که سبب احیای امر اهل بیت علیهم السلام می شود. امام باقر علیه‌السلام در توصیف شیعیان می‌فرمایند: «الْمُتَزَاوِرُونَ فِی إِحْیَاءِ أَمْرِنَا»؛ (16) شیعیان کسانی‌اند که برای زنده نگاه‌داشتن امر ما به دیدار یکدیگر می‌روند و جلسه تشکیل می‌دهند. در روایت دیگری ضمن توصیه به تشکیل جلسات و گفت‌وگو از علوم و روایات ائمه علیهم‌السلام می‌فرمایند: «وَ بِالْحَدِیثِ إِحْیَاءُ أَمْرِنَا»؛ (17) با گفت‌وگوی علمی، امر ما زنده نگاه داشته می‌شود. امام رضا فرمود «رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا،» فَقُلْتُ لَهُ: «فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟» قالَ: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا» (18) «خداوند، رحمت کند آن بنده ای را که امر ما را زنده کند!». گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: «علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردمْ زیبایی های گفتار ما را می دانستند، از ما پیروی می کردند». از این رو مناسب است مومنان در چنین فرصت‌هایی با زوایای زندگی و سیره معصومان علیهم السلام در جهت رشد و کمال علمی و معنوی آشنا شوند.
11.  تجربه اندوزی
این که انسان بتواند در کوتاه ترین زمان ممکن به کمک تجربه های دیگران به آگاهی های جدید درست بیابد در هر زمانی ممکن نیست. معمولا در شب آیینی یلدا،  کوچک ترها در کنار سفره خاطرات بزرگ تر ها می نشینند و نه به صرف یک خاطره، بلکه به دید استفاده از تجربیات دیگران، سخن ایشان را می شنوند. داستان هاى پیشینیان مجموعه ‏اى است از پرارزش ترین تجربیات آنها، و مى‏دانیم که محصول زندگى چیزى جز تجربه نیست. البته خوب است بزرگ تر ها نیز از این فرصت استفاده کنند و به جای داستان‌ها و افسانه‌های زمینی، برای مخاطبین خود قصص قرآنی را بازخوانی کنند. خداوند در قرآن کریم بندگان خود را به قصه‌های قرآن توجه داده و هر یک از این سرگذشت‌ها را دارای حکمتی می‌داند که برای انسان‌ها هزاران پند و اندرز در خود نهفته دارد. قرآن تنها کلامی است که هر اندازه هم تکرار شود کهنه شدنی نیست.
12. فرصت شناسی
شب یلدا گاهی فقط یک دقیقه یا حتی کمتر با شب‌های قبل و بعد خود تفاوت دارد، اما همین حدود یک دقیقه از یک شب عادی، شب یلدا ساخته است. تامل در این نکته توجه ما را به آموزه ی اخلاقیِ استفاده از فرصت ها رهنمون می سازد. امام علی(علیه السلام) فرموده است: «عمر تو همان لحظه‌ای است که در آن قرار داری. گذشته، گذشت و آینده هم (معلوم نیست تو باشی)؛ پس فرصت را میان دو فقدان دریاب(19).
نتیجه:
اسلام با برگزاری آداب و رسوم آیینی که موافق و مطابق با آموزه‌های دین اسلام بوده، و یا دست کم در تضاد با آن نباشد، مخالفتی ندارد. زیرا این آیین ها به خودی خود مذموم نیستند بلکه مانند هر آیین دیگری که در جامعه وجود دارد اگربا معارف دینی تضاد داشته باشد، از نظر اسلام نیز تایید نخواهد شد. البته اسلام برای این که برگزاری این آیین ها آلوده به خطا و گناه نشود، و بهترین بهره را برای شرکت کنندگان داشته باشد، توصیه هایی دارد مثل رعایت واجبات و ترک محرمات. در عین حال برای این که ملاک و معیار هم داده باشد می گوید برگزاری هر کدام از برنامه های این آیین ها که با آموزه های والای اسلامی در تعارض نباشد، منعی ندارد.
کلیدواژه:
آداب مهمانی، شب یلدا، ترک گناهان، صله رحم، تجسس، مراقبات معنوی، اخلاق عملی
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سبک زندگی کتاب مهمانی، عیسی عیسی زاده
2. سیمای فرزانگان، رضا مختاری
3.  پایه های اجتماعی اخلاق ، محمّد رضا صادقی
پی نوشت ها:
1. حسن بن علی ابن‌شعبه، تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام. قم، ایران: جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه بقم. مؤسسه النشر الإسلامی، ص 243.
2.  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی. تهران، ایران، دار الکتب الإسلامیه، ج 6، ص 285.
3. حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت - لبنان: مؤسسه آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، ج 16، ص 258.
4.   محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، الوافی، اصفهان، ایران: مکتبه الإمام أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) العامه، ج 10، ص 459
5. مسلم بن حجاج نیشابوری؛ صحیح مسلم، به کوشش محمد سالم؛ بیروت: دار الکتب العلمیه، 1415ق، ج 2، ص 1053.
6. محمد بن علی صدوق، الخصال، قم: جامعه مدرسین، 1362ش، ص 189.
7. مجلسی، محمد باقر،بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بیروت، لبنان، 1404 ق، ج 59، ص 266.
8. عاملی، حرّ، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ق ج 25، ص 24، ح 31049.
9. سوره نور، آیه31 .
10. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، دار الکتب الإسلامیه، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج ‏5، ص 559.
11. سوره ابراهیم، آیه 7.
12. سوره حجرات، آیه 12.
13. کلینی، محمد بن یعقوب، ج 2، ص 666.
14. حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، ج 12، ص 80.
15. شیخ صدوق، امالی، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق، ص 23.
16.  کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۲، ص ۲۳۷
17. مجلسی، محمد باقر،بحارالانوار، ج1، ص 202.
18. همان، ج2، ص 30.
19. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ تصنیف غررالحکم و دررالکلم؛ تحقیق مصطفی داریتی؛ قم: دفتر تبلیغات، 1366 ش ص 222.
 

بی‌حوصلگی براثر فشار کاری و مالی طبیعی است و تا زمانی که به کم‌کاری یا ضرر رساندن به بیمار نشود حق‌الناس نیست، بلکه کار در فشار کاری و مالی جهادی بالاتر است.

پرسش:

چه اصول اخلاقی را باید در پزشکی رعایت کنیم؟ پرستار تا چه حدی در برابر بیمار وظیفه دارد؟ بعضی بیماران واقعا پرتوقع هستند. توی این وضعیت کار می کنیم و با تاخیر حقوق می گیریم! با این وضعیت اقتصادی، نمی توانیم مخارجمان را تامین کنیم! گاهی واقعا انگیزه و حوصله کار نداریم. چه باید کرد؟ آیا مدیون می شویم و حق الناسی به عهده ماست؟ ممنون که کامل توضیح می‌دهید.

پاسخ:

مقدمه:

پزشکی و پرستاری یکی از حرفه‌های محبوب و ارزشمند در معارف اسلامی است که با خاطر حفظ جان انسان‌ها ارزش بالایی دارد. این حرفه نیز مانند سایر شغل‌ها اصول و قوانین اخلاقی دارد که اگر رعایت شود می‌تواند ارزش و تقدس آن را بالاتر ببرد که در ادامه به بخشی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

1. بر اساس آموزه‌های دینی دلسوزی و محبت به بیماران که خود را در پرستاری و مراقبت و انواع رسیدگی‌ها نشان می‌دهد، بسیار ارزشمند است و ثواب‌های زیادی دارد. پیامبر خدا صلی‌الله ‏علیه و ‏آله و سلّم: «هر کس یک شبانه‌روز بیمارى را پرستارى کند، خداوند، او را همراه با ابراهیم خلیل، برمى‏انگیزد و به‌سان برقى پُر درخشش، از صراط مى‏گذرد.»(1) هم‌چنین از امام على علیه‏السلام نقل است که پیامبر خدا فرمود: «هر کس در برآوردن نیاز بیمارى بکوشد، خواه آن را برآورد و خواه برنیاورد، از زیر بار گناه خویش بیرون مى‏رود، به‌سان آن روز که از مادر، زاده شده است، در این هنگام، مردى از انصار گفت: اى پیامبر خدا، پدر و مادرم به فدایت! اگر بیمار از خانواده شخص باشد، آیا درصورتی‌که در برآوردن نیاز خانواده خویش بکوشد، این کار، پاداش بیشترى ندارد؟ فرمود: چرا دارد.»(2) بنابراین پرستاری یکی از باارزش‌ترین کارهای اخلاقی است که برای سلامتی دیگران تلاش می‌شود و حفظ جان یک انسان و زنده کردن او مساوی با زنده کرده همه عالم در قرآن دانسته شده است (3).

2. در بعد اصول اخلاقی پزشکی بسیار زیاد می‌توان نوشت و در این زمینه کتب و مجله‌های اختصاصی برای اخلاق پزشکی تدوین‌شده است. مهم‌ترین اصول اخلاق پزشکی را می‌توان در این اصول خلاصه کرد:

الف: اصل تخصص در کار: پزشک و پرستار کارآزموده و کاردان می‌تواند بیماری مراجعه‌کنندگان را به نیکی تشخیص بدهد و از شیوه درمان آن‌ها نیز آگاه باشد. در غیر این صورت، پی آمدهایی چون به خطر افتادن سلامتی و جان بیمار، اتلاف وقت و بازماندن فرد بیمار از کار و زندگی، پرداخت هزینه‌های سنگین و مصرف داروهای بی‌اثر، در انتظار بیمار است.

ب: اصل تعهد و فداکاری: پزشکان و پرستاران همواره در معرض بیماری هستند و فداکاری و حفظ جان دیگران است که ارزش و تقدس به کار آنان می‌بخشد؛ بنابراین اگر فداکاری و ایثار نباشد و خدای‌نکرده سود و منافع مالی در اولویت باشد از اصول اخلاقی دور شده‌ایم.

ج: اصل رازداری: پزشک و پرستار به‌نوعی محرم راز بیماران هستند و این رازداری باعث ایجاد آرامش و حتی تلقین مثبت در بیمار می‌شود. به همین دلیل سزاوار است، پزشک و پرستار با بیمار خود، رفیق و نگه‌دار اسرار وی باشند؛ زیرا رفتار دوستانه، مایه آرامش و راحتی روان بیمار می‌شود.

د: اصل عدالت: یعنی مسائل مربوط به توزیع منابع بهداشتی درمانی کمیاب و تصمیم‌گیری در مورد اینکه چه کسی چه درمانی را دریافت می‌کند، در این مورد عدالت و انصاف و برابری رعایت گردد. به همه بیماران به‌صورت مساوی و بر اساس کرامت انسان امکانات و سرویس داده شود و فرقی بین فقیر و غنی و پولدار و تهی‌دست در خدمت‌رسانی نباشد.

و: اصل سودرسانی و عدم ضرر رسانی: یعنی فرد شاغل در این حوزه باید به نفع بیمار و سود او عمل کند؛ و تلاش کند که به فرد آسیبی وارد نشود.

اصول دیگری نیز می‌توان بیان کرد مانند اصل احترام به بیمار، اصل صداقت در مورد بیماری با بیمار و...

3. در مورد سختی و فشار کار که نوشتید حق با شماست. گاهی انسان حوصله وتوانش محدود می‌شود، ولی لزوماً این به معنای کم‌کاری نیست. این طبیعی است که هر انسانی در سختی‌ها و فشارها توانش محدود می‌شود و کم می‌آورد، ولی تا زمانی که اصول را زیر پا نگذاشته‌اید و کاری عمداً خلاف سلامت بیمار انجام نداده باشید مدیونی ندارد و حق‌الناسی نیست. هرکسی ازجمله پرستار در حد توانش مسئولیت دارد. بلکه برعکس؛ کسی که در اوج سختی و فشار مالی و کاری، دست از خدمت و پرستاری و تلاش برنمی‌دارد اجر و ثواب بیشتری برای او منظور می‌شود؛ بنابراین قدر کار و خدمت خود را بدانید و سعی کنید درهرحال از اصول و وظایف مقررشده برای خودتان کم نگذارید. در این صورت اصلاً مدیون نیستید، بلکه مأجور هستید.

نتیجه:

پرستاری و پزشکی یکی از ارزشمندترین شغل‌های دنیاست چراکه حفظ جان یک انسان برابر بازنده کردن تمام انسان‌هاست. در این راستا اصولی برای این حرفه وجود دارد مانند اصل تخصص، تعهد و فداکاری، رازداری، عدالت، سودرسانی، عدم ضرر رسانی، احترام و صداقت و ... که با رعایت انسان ارزش این حرفه بالاتر می‌رود. بی‌حوصلگی براثر فشار کاری و مالی طبیعی است و تا زمانی که به کم‌کاری یا ضرر رساندن به بیمار نشود حق‌الناس نیست، بلکه کار در فشار کاری و مالی جهادی بالاتر است و ارزشی بیشتر دارد.

کلیدواژه‌ها:

پزشکی، پرستاری، اصول پزشکی، حق‌الناس.

منابع بیشتر برای مطالعه:

-ده مورد در اخلاق پزشکی، اطهر معین.

-درآمدی بر اخلاق پزشکی در اسلام، محمود متوسل.

-اخلاق پزشکی، نعمت‌الله یوسفیان.

-درس‌نامه اخلاق پزشکی، مهرداد نقی زاده و همکاران.

پی‌نوشت‌ها:

1. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، 1406 ق، ص 289.

2. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1413 ق، ج 4، ص 16.

3. سوره مائده، آیه 32.

احترام به قوانین برای همه افراد لازم و برای آن‌ها که داعیه‌دار دین و دین‌داری هستند امری لازم‌تر است.
تبعیت از قانون در زیارت اربعین

پرسش:

من چون بیماری‌هایی دارم اطمینان دارم که واکسن برایم ضرر دارد، الآن هم شرط رفتن به زیارت اربعین کارت واکسن است، آیا می‌توانم واکسن صوری بگیرم؟ یا کلاً به پیاده‌روی نروم؟

پاسخ:

مقدمه
زیارت امام حسین علیه‌السلام امری است مستحب که بسیار به آن توصیه‌شده و دارای اثرات فراوان روحی و معنوی است. انجام این زیارت در ایام اربعین نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است تا جایی که از حال و هوای معنوی حاکم بر فضای پیاده‌روی اربعین به‌راحتی نمی‌توان گذشت.

تبعیت از قانون

یکی از امور کلی که باید در تمام شرایط، زمان‌ها و مکان‌ها به آن توجه داشته باشیم احترام به قوانین و مقررات است. احترام به قوانین برای همه افراد لازم و برای آن‌ها که داعیه‌دار دین و دین‌داری هستند امری لازم‌تر است. با توجه به اینکه ما در جامعه اسلامی زندگی می‌کنیم و قوانین کشورمان نیز بر اساس قانون اساسی و ریشه در آموزه‌های اسلام دارد تبعیت از قوانین بر همه ما لازم است. در رابطه با موضوع واکسن زدن شما نیز دو مسئله قابل‌تأمل است. مسئله اول واکسن زدن فارغ از بحث زیارت که شما فرموده‌اید به دلیل بیماری به ضرر این واکسن اطمینان دارید. البته این موضوع در حیطه تخصص ما نیست منتها دقت کنید که اطمینان شما اطمینان حقیقی و عقلانی باشد و صرفاً بر اساس تصور و یا متأثر از حرف دیگران تصمیم به عدم واکسینه شدن نگیرید. مسئله دوم اینکه برای رفتن به زیارت در همه موارد کوچک و بزرگ باید تابع قوانین و مقررات کشوری باشید. اگر واکسینه بودن شرط زیارت است و شما بخواهید بدون توجه به این قانون و از طریق تقلب و یا تهیه واکسن صوری به این زیارت بروید یعنی قانون را دور زده‌اید و این کار ازنظر اخلاقی مذموم است.

حقیقت زیارت:

حقیقت زیارت چیزی جز روگرداندن از غیر حسین علیه‌السلام و رو آوردن به حسین علیه‌السلام نیست؛ بنابراین اگر بخواهیم زائر حقیقی حضرت باشیم باید همان مسیری را که امام طی نمودند ما نیز دنبال کنیم. در زیارت اربعین آمده است: «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ»(1) «جانش را درراه تو بذل کرد، تابندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی برهاند». در حقیقت هدف امام از قیام و شهادت ایشان این بوده که معرفت انسان‌ها را افزایش دهند تا بتوانند حق را از باطل و نور را از ظلمت تشخیص دهند؛ بنابراین ما نیز باید تمام تلاش خویش را به کار ببریم تا در مسیر نور و حقیقت باقی بمانیم و ازآنچه موجب ظلمت و انحراف می‌گردد دوری‌کنیم.

توجهات قلبی:

آنچه به‌عنوان هدف در زیارت مطرح می‌شود نزدیک شدن قلب و روح انسان به امام و سنخیت پیدا کردن با امام است و نه صرفاً نزدیکی فیزیکی و مکانی اگرچه آن‌هم دارای ارزش است. امروزه زیارت اربعین به موضوعی جهانی تبدیل‌شده و شما اگر توفیق رفتن پیدا کردید از این طریق فرهنگ اربعین را ترویج دهید و اگر شرایط رفتن نبود هر جا که هستید می‌توانید مُبلغ اربعین باشید. قرآن کریم می‌فرمایند: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکمْ بِوَاحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَفُرَادَی»(2) «بگو: شمارا تنها به یک‌چیز اندرز می‌دهم و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید»؛ بنابراین حتی اگر نمی‌توانید در خیل جمعیت عظیم اربعین حاضر شوید به‌تنهایی و یا گروهی با خانواده و اقوام و دوستان به اقامه این امر اقدام نمایید.

خدمت‌رسانی:
یکی از جلوه‌های زیبای اربعین روحیه‌ی خدمت است. آن‌هایی که اربعین حاضر نشدند می‌توانند از طریق خدمت به اهل خانه، اقوام و خویشاوندان، همسایگان و دوستان و جامعه، خود را در زمره زائران حقیقی قرار دهند.

جلب رضایت حضرت مقدم بر زیارت:

هدف از زیارت چیزی جز جلب رضایت امام نیست. پس اگر قرار باشد زائر حضرت شویم، اما رضایت ایشان را با عمل خویش جلب ننماییم، یعنی فقط به امری ظاهری و پوسته‌ای شکننده تمسک یافته‌ایم. آنچه اهمیت دارد کسب رضایت حضرت است و این رضایت جز در سایه عمل امکان‌پذیر نیست. اینکه می‌گوییم خود را تابع قانون بدانید و به قوانین جامعه اسلامی احترام بگذارید بدین معناست که در عمل، این حب را نشان دهید. اگرچه احساسات عمیق دینی و مذهبی شما به‌گونه‌ای است که نمی‌توانید از زیارت بگذرید؛ اما همین گذشتن از زیارت به خاطر عدم ارتکاب به امر خلاف قانون، خودش تمرینی در جهت تهذیب نفس و جلب رضایت امام است؛ بنابراین مؤمن حقیقی احساسات و عواطف خود را به‌گونه‌ای تنظیم می‌کند که با فقه و شرع و اخلاق و قانون سازگار باشد. فلسفه پیاده‌روی این است که ما در مسیر دین‌داری با امام خویش همراه و همفکر و همدل بمانیم پس باید با این هدف، قلباً قدم در این مسیر بگذاریم.
معرفت به امام:

زیارت کالبدی است که روح آن معرفت عمیق و دقیق پیدا کردن نسبت به امام است. وقتی انسان نسبت به امام معرفت بیابد و اندیشه‌اش را درست پایه‌ریزی نماید محبتش به امام افزون می‌گردد؛ مانند زمانی که در ماه رمضان می‌گوییم گرسنگی و تشنگی کشیدن پوسته ظاهری رمضان است و اصل این است که انسان حقیقت روزه را دریابد؛ در رابطه با زیارت هم همین‌گونه است. اگرچه پیاده‌روی اربعین امر ارزشمندی است، ولی اگر بدون معرفت لازم باشد نصیب و بهره انسان از آن ناچیز خواهد بود. دوستی با دوستان حضرت و دشمنی با دشمنان ایشان عاملی است که می‌تواند معرفت ما را نسبت به ایشان تقویت نماید. همان‌گونه که در زیارت اربعین می‌خوانیم: «وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیَابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لا مَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِکُمْ وَ أَجْسَادِکُمْ [أَجْسَامِکُمْ] وَ شَاهِدِکُمْ وَ غَائِبِکُمْ وَ ظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ» (3) «گواهی می‌دهم که من به‌یقین مؤمن به شمایم و به بازگشتتان یقین دارم، بر اساس قوانین دینم و عواقب عملم و قلبم با قلبتان در صلح و کارم پیرو کارتان، ویاری‌ام برای شما آماده است تا خدا به شما اجازه دهد، پس با شمایم نه با دشمنانتان، درودهای خدا بر شما و بر ارواح و پیکرهایتان و بر حاضر و غایب تان و بر ظاهر و باطنتان، آمین ای پروردگار جهانیان».

پیدا کردن جایگزین:

 اگر توفیق زیارت حضوری را از دست دادید ناامید نشوید و از روش‌های جایگزین برای کسب فضیلت بهره ببرید ازجمله:
1. برقراری مجالس دعا و زیارت خانگی، هرچند فقط اعضای خانواده حاضر باشند و اگرچه حتی با گذاشتن یک نوحه انجام گیرد.

2. نرفتن را برای خود تبدیل به یک فرصت نمایید و در جهت تعظیم شعائر دینی گام بردارید.

3. فراهم کردن توشه سفر برای زائران آن حضرت.

4. خواندن زیارت اربعین مطابق با آنچه در مفاتیح آمده است.

نتیجه:
زیارت امام امری ارزشمند است و انسان به‌واسطه زیارت بر امام خویش سلام می‌دهد؛ اما سلام دادن صرفاً بیان چند واژه نیست، بلکه منظور از سلام دادن به امام این است که زائر چه از نزدیک و چه از دور به امام اعلام می‌نماید که هیچ آزاری و آسیبی از ناحیه من به آن امام، نه در آن‌وقت و نه پس ‌از آن نخواهد رسید؛ چراکه زائر قصد دارد با سلام دادن به امام، حال خود را به‌گونه‌ای قرار دهد که مورد رضایت امام باشد، نه مایه اذیت آن حضرت. علاوه بر این هدف امام از قیام، بیرون بردن مردم از جهالت و ضلالت است؛ بنابراین ما نیز باید در این مسیر با جهالت مبارزه کنیم و با بالا بردن میزان معرفت و آگاهی و شناخت خویش از امام در تقویت عمل کوشا باشیم؛ بنابراین بر همه ما لازم است که تابع دستورات شرعی و اخلاقی و قوانین حاکم بر جامعه اسلامی باشیم و امری برخلاف قانون و مقررات انجام ندهیم و این‌گونه به امام خود ثابت کنیم که ما حتی در عشقمان به شما نیز خودخواهانه عمل نمی‌کنیم و احساسات خویش را تابع شرع و اخلاق و قانون قرار می‌دهیم.

کلمات کلیدی:

زیارت، اربعین، واکسن، کرونا.

منابع برای مطالعه بیشتر:

1. آموزه‌های اخلاقی قیام امام حسین علیه­السلام، عبدالرحمن فقیهی مازندرانی.

2. آیینه جمال: نگرشی بر مکارم اخلاق امام حسین علیه‌السلام، لطف‌الله صافی گلپایگانی.

3. فرهنگ زیارت: اهداف، آثار، تاریخچه، مشروعیت، سازندگی و آداب زیارت، جواد محدثی.

پی‌نوشت‌ها:
1. الشیخ عباس القمی، مفاتیح‌الجنان، المحقق: الشیخ علی آل کوثر، مجمع احیاء الثقافه الإسلامیه، ص 568.

2. سوره سبأ، آیه 46.

3. الشیخ عباس القمی، مفاتیح‌الجنان، المحقق: الشیخ علی آل کوثر، مجمع احیاء الثقافه الإسلامیه، ص 569.

اگر نارضایتی ایشان مبتنی بر دلایل منطقی و درست باشد، به لحاظ اینکه این سفر موجب آزار و اذیت ایشان شده است مانع درک زیارت امام حسین‌ علیه‌السلام خواهد بود.
رضایت همسر در زیارت اربعین

پرسش:

خانم بنده رضایت نمی‌دهد به زیارت اربعین بروم آیا رضایت ایشان در این موارد شرط است؟ امکان حضور ایشان نیست زیرا هم بیماری دارد و هم ما با کاروان همکاران به‌صورت مجردی قرار است عازم شویم.

پاسخ:

مقدمه:

در آیینه روایات برای زیارت اهل‌بیت علیهم‌السلام فضایل و ثواب اخروی و پاداش و کرامت‌های دنیوی زیادی ذکر شده که محاسبه آن از توان هرکسی جز خدا خارج است. در روایتی آمده است: «مَنْ أَتَی قَبْرَ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام عَارِفاً بِحَقِّهِ کَتَبَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فِی أَعْلَی عِلِّیِّینَ؛ (1) هر کسی نزد قبر ابی عبدالله علیه‌السلام حاضر شود و قبر آن حضرت را بامعرفت زیارت کند، خداوند نام و مقام و منزلت این زائر را در اعلی‌علیین ثبت می‌کند».

متن اصلی:

پرهیز از آزار:

 گاهی موانعی وجود دارد که ما را از بهره‌مندی این فیوضات الهی دور می‌کند. از آن جمله زائر در حالی که حق‌الناس بر عهده دارد و دیگران از او ناراضی هستند، به زیارت امام معصوم علیه‌السلام برود. این در حالی است که امامان معصوم علیه‌السلام بیشترین اهتمام را درباره حق‌الناس داشته و در این زمینه هیچ‌گاه کوتاهی نکرده‌اند. پس نخست باید پیکره زیارت را از آفت «حق‌الناس» پیراست، آنگاه به زیارت شتافت. فراموش نکنیم بزرگ‌ترین «حق‌الناس»، آزار و اذیت و ظلم به خانواده است. پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: «خَصْلَتَانِ لَیسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الشَّرِّ شَی ءٌ الشِّرْکُ بِاللَّهِ وَ الضَّرُّ لِعِبَادِ اللَّه؛ (2) دو خصلت ناپسند است که بدتر از آن‌ها نیست: شرک به خدا و آزار بندگان خدا». ایشان در روایتی دیگر می‌فرمایند: «مَنْ آذَی مُؤْمِناً وَ لَوْ بِشَطْرِ کلِمَهٍ جَاءَ یوْمَ الْقِیامَهِ مَکتُوباً بَینَ عَینَیهِ آیسٌ مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ وَ کانَ کمَنْ هَدَمَ الْکعْبَهَ وَ الْبَیتَ الْمُقَدَّسَ وَ قَتَلَ عَشَرَه آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکه؛ هر که مؤمنی را اذیت کند، اگرچه با یک کلمه باشد، روز قیامت وارد محشر می‌شود در حالی که بر پیشانی‌اش نوشته است: آیساً من رحمه اللَّه؛ ناامید از رحمت پروردگار و چنین شخصی مانند آن‌کسی است که خانه کعبه و بیت‌المقدس را خراب نموده و ده هزار نفر از ملائکه را کشته باشد». (3)

بررسی موانع:

 اگرچه دلایل مخالفت همسرتان با سفرتان را کامل بیان نکرده‌اید، اما به نظر می‌رسد بیماری همسرتان و همراهی شما با دوستان تان مهم‌ترین دلیل سفر شما بدون خانواده است. اگر ایشان خود به جهت عذری که دارند توان تشرف به زیارت حضرت سیدالشهدا را ندارند نباید بدون دلیل موجه، مانع تشرف شما به کربلا شوند. در خصوص دلیل دومی که مطرح کردید یعنی سفر مجردی شما با کاروان همکاران، اگرچه خوب است؛ اما خودتان بهتر می‌دانید که الزامات زندگی متأهلی با زندگی مجردی متفاوت است. یکی از آن‌ها، سفرهای غیرضروری است که به صورت مجردی و با دوستان و همکاران اتفاق می‌افتد فردی که خانواده تشکیل داده است، در تمام برنامه‌های زندگی باید همسر را نیز ببیند و همراه بودن او را نیز در برنامه لحاظ کند؛ بنابراین این دلیل با توجه به این توضیح کوتاهی که بیان شده قابل‌قبول نیست.

تلاش برای همراهی:

ممکن است یکی از دلایل شما برای تنها سفر کردن این باشد که روحیه ایشان با سفر پیاده‌روی اربعین سازگار نیست. بسیار حساس هستند و از نظر ایشان همه امور باید روال مشخص و منظمی داشته باشد و در این سفر هیچ هیچی روال مشخصی ندارد. از این‌رو بنا دارید که به‌تنهایی سفر کنید. این حرف اگرچه تا حدی درست است و کسی که چنین روحیه و سبک زندگی داشته در این سفر به او سخت خواهد گذشت؛ اما اگر همسرتان را نیز در این سفر با خود همراه کنید، علاوه برکات زیادی که دارد، تجربه همین نکته‌ها هم می‌تواند گام بزرگی در مسیر رشد و تربیت خودتان و همسرتان باشد.

یادگیری مهارت‌ها:

ممکن است برخی از افراد تصور کنند به خاطر این سختی‌های این سفر بهتر است خانواده را با خود همراه نکنند بگویند سفر اربعین جای زن و فرزند نیست. اگر بخواهیم به دور از هرگونه قضاوت در این باره سخن بگوییم باید بگوییم اگر ما باشیم و این استدلال، باید بگوییم این افراد یاد نگرفته‌اند با خانواده و فرزندان شان چگونه در هر شرایطی به‌خوبی زندگی کنند و لازم است در این زمینه مهارت کسب کنند.

ممنوعیت اذیت کردن:

 مواردی از قبیل آنچه ذکر شد می‌تواند زمینه آزار و اذیت از هرکدام از زوجین را فراهم کند؛ یعنی شوهر به دلایل غیرمنطقی و عذر ناپذیرفتنی از همراه بردن همسر در سفر اربعین امتناع کند و یا زن علی‌رغم وجود دلیل منطقی برای عدم توان همراهی‌اش با شوهر در این سفر، مانع سفر زیارتی مرد خود شود. هرکدام که باشد، رفتار و گفتارش موجب آزار دیگری خواهد شد که نتیجه‌اش ناراحتی و اندوه او می‌شود. طبق برخی روایات محزون کردن انسان مؤمن بدون دلیل، قابل جبران نیست. پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله: «مَن أحْزَن مُؤمنا ثمّ أعطاهُ الدُّنیا لم یَکُنْ ذلکَ کَفّارتَه و لم یُؤْجَرْ عَلَیهِ؛ هر که مؤمنى را اندوهناک سازد و سپس دنیا را به او بدهد، گناهش بخشوده نمی‌شود و در برابر آن پاداشى نمی‌بیند». (4)

ترک سفر:

بر این اساس اگرچه رضایت همسر شما برای سفر زیارتی اربعین از نظر شرعی لازم نیست، اما نارضایتی ایشان در بهره‌مندی شما از فیوضات معنوی این سفر مؤثر هست. نارضایتی ایشان اگر مبتنی بر دلایل منطقی و درست باشد، مثل‌اینکه تنها می‌ماند و می‌ترسد، می‌تواند به لحاظ این‌که این سفر موجب آزار و اذیت ایشان شده است مانع درک زیارت امام حسین‌ علیه‌السلام باشد. ازاین‌رو برخی از بزرگان در پاسخ به این پرسش که اگر مردی به سفر برود (اعم از زیارتی و غیر آن) که با این کار همسر و فرزندان او در این چند شب که تنها می‌مانند می‌ترسند و سبب اذیّت شدن آن‌ها می‌شود، این سفر چه حکمی دارد؟ پاسخ داده‌اند اگر سفر مستحب است به خاطر زن و فرزند ترک کند. (5)

نتیجه:
با توجه به توضیحاتی که عرض شد صرف سفر مجردی شما با همکاران دلیل منطقی برای عدم همراهی ایشان نیست. اگر مانع دیگری نباشد، همراهی با خانواده در این سفر زیارتی اولویت دارد و شما نباید به‌تنهایی سفر کنید؛ اما در خصوص دلیل دیگر یعنی بیماری همسرتان؛ اگر شرایط بیماری همسر شما به‌گونه‌ای است که ایشان به جهت بیماری امکان شرکت در این سفر زیارتی را ندارند، نباید مانع سفر زیارتی شما باشند و اگر علی‌رغم ناتوانی ایشان برای همراهی شما، بازهم مخالفت می‌کنند، اگرچه رضایت ایشان برای سفر زیارتی اربعین ازنظر شرعی لازم نیست، اما اگر نارضایتی ایشان مبتنی بر دلایل منطقی و درست باشد، به لحاظ اینکه این سفر موجب آزار و اذیت ایشان شده است مانع درک زیارت امام حسین‌ علیه‌السلام خواهد بود. اگر دلایل مخالفت ایشان منطقی نیست، می‌توانید از یک واسطه‌ای در بین بستگان و آشنایان که همسرتان او را قبول دارند و حرف‌های ایشان در تصمیم همسرتان مؤثر است، کمک بگیرید تا با همسرتان صحبت کنند و ایشان را متقاعد نمایند و در هر صورت اگر راضی نشدند، مدارا کنید و از این سفر صرف‌نظر نمایید که اجرش بیشتر خواهد بود.

کلمات کلیدی:

زیارت، اربعین، حق‌الناس، مشاهد مشرفه، پیاده‌روی، آداب زیارت، اخلاق در خانواده.

منابعی جهت مطالعه:

1. زیارات، سید محمد حسینی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.

2. ادب فنای مقربان (شرح زیارت جامعه کبیره)، عبدالله جوادی آملی، انتشارات اسراء.

3. آداب کوى جانان (آداب زیارت حسینى علیه‌السلام)، عبدالحسین امینی؛ ترجمه محسن رجبى، نشر مشعر.

4. مهارت‌های همسرداری: ابراهیم امینی.

پی‌نوشت‌ها:
1. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، مؤسسه نشر اسلامی، قم، 1413 ه ق، ج 2، ص 581.

2. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بیروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج 74، ص 137.

3. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، قم - ایران: المؤتمر العالمی لألفیه الشیخ المفید، ج 1، ص 35.

4. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 72، ص 152.

5. ر ج:  سایت آیت الله مکارم شیرازی.

اگر سختی نبودِ شما برای فرزندان سختی قابل ‌تحملی است و به جسم و روح آن‌ها آسیب نمی‌زند و می‌توانند کمی سختی را تحمل کنند، می‌توانید به زیارت بروید.
پرستاری از فرزند یا زیارت اربعین

پرسش:

یک دختر 6 ساله دارم که سابقه مریضی دارد و تازه بهتر شده است و یک پسر 4 ساله. خیلی شوق زیارت اربعین دارم. همسرم می‌گوید بچه‌ها را خانه اقوام بگذاریم یا اینکه من تنهایی بروم و ایشان با بچه‌ها بماند، ولی دخترم با من راحت‌تر است و پدرش نمی‌تواند مثل من از او مراقبت کند. اگر هم بچه‌ها را ببریم می‌ترسم دچار مریضی شوند. خانه اقوام هم دو روز بیشتر دوام نمی‌آورند. به نظرتان چه باید کرد؟ آیا اگر پیاده‌روی نروم به معنای بی‌توفیقی است و امام حسین علیه‌السلام مرا طلب نکرده است؟

پاسخ:

مقدمه:
زیارت اربعین از آن دسته مناسکی است که مخصوصاً در سال‌های اخیر حال و هوای معنوی فراوانی را نصیب انسان می‌کند به‌گونه‌ای که همه عاشقان اباعبدالله علیه‌السلام نزدیک به اربعین که می‌شود تلاش وافر می‌‍‌کنند تا زائر امام خویش باشند. درعین‌حال گاهی موانع و مشکلاتی بر سر راه زیارت وجود دارد و یا در کارهای انسان شک و تردیدهایی به وجود می‌آید که گزینش تصمیم صحیح را برای او سخت می‌کند. آنچه دراین‌بین اهمیت دارد تشخیص درست اولویت‌ها و به‌اصطلاح اهم و مهم نمودن مسئله است؛ یعنی اگرچه بین دو امر مردد هستیم اما آنچه مهم‌تر است را باید انجام داده و دیگری را هرچند مهم، رها نماییم.

حقوق فرزندان:

خداوند برای هریک از پدران و مادران نسبت به فرزندانشان وظایف و حقوقی را تعیین نموده تا در سایه آن‌ها راحت‌تر بتوانند مسیر تکامل را طی کرده و خود و فرزندان خویش را به سعادت رهنمون سازند. هرچند در عرف مردم اهمیت و توجه به حقوق والدین بیشتر مشهود و موردبحث است؛ اما در عین‌ حال این امر نباید عاملی برای بی‌توجهی والدین نسبت به وظایفشان شود. خداوند همه انسان‌ها را در مقابل اعمال و رفتاری که انجام می‌دهند مورد سؤال قرار می‌دهد و والدین نیز باید پاسخگوی اعمال و رفتار خود باشند.

اولویت‌بندی وظایف:

وقتی به وظایف و مسئولیت‌های شما به‌عنوان یک مادر توجه کنیم درمی‌یابیم که یکی از مهم‌ترین وظایف برای شما رسیدگی به فرزندان است. خانه باید محل امنی برای کودک باشد و والدین باید تمام تلاش خویش را برای حفظ امنیت فرزند اعم از امنیت جسمی، روحی و روانی او به‌کارگیرند. درعین‌حال تربیت دینی فرزند نیز باید موردتوجه قرار گیرد. پس والدین باید کاری را انجام دهند و تصمیماتی را اتخاذ کنند که هم در رشد و تربیت معنوی فرزندان مؤثر باشد و هم به جسم و روح آن‌ها آسیبی وارد نکند. از طرف دیگر زیارت امری مستحب است و این امر مستحب زمانی ارزشمند است که مانع انجام وظایف واجب نگردد؛ بنابراین با توجه به بیماری فرزندتان و با توجه به سنجش شرایط جسمی و روحی فرزندانتان، اگر می‌دانید که این سفر موجبات آسیب جسمی یا حتی روحی برای آن‌ها ایجاد می‌کند بهتر است از زیارت صرف‌نظر نمایید. مهم این است که شما به وظیفه خود به‌عنوان یک مادر عمل کنید و با گذشتن از خواسته‌های هرچند معنوی خود، مانع از آسیب رساندن به فرزندتان بشوید.

همراهی همسر:

در بخشی از سؤال خود نوشتید که همسرتان می‌توانند از بچه‌ها مراقبت کنند تا شما به زیارت بروید. کمک‌رسانی زن و مرد به یکدیگر در امور زندگی بسیار ارزشمند است و اینکه همسرتان اعلام آمادگی برای نگهداری از فرزندان را داشته‌اند نیازمند قدردانی شماست. اگرچه همسرتان به‌خوبی از فرزندان تان نگه‌داری می‌کنند؛ اما باز باید توجه کنید و ببینید آیا با رفتن شما شرایط بچه‌ها سخت می‌شود یا خیر؟ برخی از بچه‌ها به مادرشان وابسته‌اند مخصوصاً اگر بیمار باشند؛ بنابراین اگر قرار باشد سفر معنوی شما به اربعین تأثیر نامطلوب بر فرزند شما بگذارد و حتی به خاطر اذیت‌هایی که با نبود شما متحمل می‌شود خاطره‌ای بد از این سفر در ذهنش بماند بهتر است از سفر صرف‌نظر نمایید.

کمک اقوام:

اگرچه خویشاوندان و اقوام می‌توانند و باید در امور زندگی کمک‌رسان همدیگر باشند اما دقت کنید که سفر اربعین ممکن است حداقل تا ده روز طول بکشد. سپردن بچه‌ها در این مدت ‌زمان طولانی به اقوام، هم منجر به خستگی اقوام می‌شود و به ‌هر حال ایجاد سختی و مزاحمت برای دیگران و هم ممکن است دوری شما بچه‌ها را ناراحت کند و چه‌بسا شرایط منزل اقوام برای فرزند بیمار شما هم مناسب نباشد؛ پس بهتر است این گزینه را حذف نمایید.

توجهات قلبی:

آنچه به‌عنوان هدف در زیارت مطرح می‌شود نزدیک شدن قلب و روح انسان به امام و سنخیت پیدا کردن با امام است و نه صرفاً نزدیکی فیزیکی و مکانی اگرچه آن‌هم دارای ارزش است. امروزه زیارت اربعین به موضوعی جهانی تبدیل‌شده است؛ بنابراین اگر با توجه به شرایط، تصمیم بر این شد که در این زیارت حاضر نشوید می‌توانید در کنار همسر و فرزندان مبلغ اربعین باشید. قرآن کریم می‌فرمایند: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکمْ بِوَاحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَفُرَادَی»(1) «بگو: شمارا تنها به یک‌چیز اندرز می‌دهم و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید».

خدمت‌رسانی:

یکی از جلوه‌های زیبای اربعین روحیهٔ خدمت است. آن‌هایی که اربعین حاضر نشدند می‌توانند از طریق خدمت به اهل خانه، اقوام و خویشاوندان، همسایگان و دوستان و جامعه، خود را در زمره زائران حقیقی قرار دهند.
کسب توفیق اگر قرار باشد زائر شویم و هم سو با امام نباشیم زیارت ما از ارزش والایی برخوردار نخواهد بود. چه‌بسا افرادی که در ظاهر زائر نیستند؛ اما از حیث عمل و اخلاق و رفتار چنان خود را به سیره امام نزدیک گردانیده‌اند که نامشان در زمره زائران ثبت‌ شده است؛ بنابراین اگر درصدد نزدیک کردن قلب و روح خود به امام باشید و عمل خود را همسو با عمل امام قرار دهید باب توفیقات الهی بر شما بازمی‌گردد. لزوماً نمی‌توان زیارت نرفتن را سلب توفیق دانست چه ‌بسا افرادی که علی‌الظاهر توفیق رفتن ندارند؛ اما در عرصه دیگری که امام هم راضی‌ترند توفیق خدمت دارند. اگر کسی توفیق زیارت اربعین را از دست داد نباید تصور کند که راه ارتباطی‌اش با امام قطع ‌شده است؛ بلکه چنین شخصی باید خود را در محضر امام ببیند و امام را حاضر و ناظر بر اعمالش بداند. گو اینکه امام زنده است و حیات دارد و بر آنچه بر قلب او می‌گذرد آگاه است. همان‌گونه که در زیارت‌نامه در اذن دخول حرم‌های شریفه می‌خوانیم: «أَحْیاءٌ عِنْدَک یرْزَقُونَ یرَوْنَ مَقَامِی وَ یسْمَعُونَ کلاَمِی وَ یرُدُّونَ سَلاَمِی (2) همواره زنده‌اند و نزد تو روزی داده می‌شوند، محل ایستادنم را می‌بینند و سخنم را می‌شنوند و به سلامم پاسخ می‌دهند».

نتیجه:
خانواده مهم‌ترین نهاد در اجتماع است و همه آنچه در آموزه‌های اسلام در قالب امرونهی به زن و مرد ارائه‌ شده است برای حفظ کانون گرم خانواده است. پدر و مادر و فرزندان نیز نسبت به هم حقوق متقابلی دارند و در عین‌ حال برای هرکدام وظایفی نیز تعریف‌ شده است و چنانچه هر یک از آن‌ها از وظایف خود سر باز زنند باید در برابر خداوند پاسخگو باشند. اگر سختی نبودِ شما برای فرزندان سختی قابل ‌تحملی است و به جسم و روح آن‌ها آسیب نمی‌زند و می‌توانند کمی سختی را تحمل کنند و از طرفی خیالتان از جانب نحوه نگه‌داری همسر از فرزندان، راحت است می‌توانید به زیارت بروید؛ اما اگر نبود شما به‌ سلامت روحی و جسمی فرزندان تان آسیب می‌زند و به‌ هیچ‌ وجه نمی‌توانید روی کمک همسر و اقوام حساب بازکنید بهتر است از انجام زیارت صرف‌نظر کنید. اگر نرفتید تصور نکنید که مأجور نیستید، اتفاقاً شما نزد خداوند عزیز خواهید شد چون علیرغم عشق خویش به این سفر، برای رسیدگی به خانواده مجبور شدید از خواسته‌ی خود بگذرید.
کلمات کلیدی:

زیارت، زائر، اربعین، حقوق فرزند.

معرفی منابع برای مطالعه بیشتر:

1. آموزه‌های اخلاقی قیام امام حسین علیه‌السلام، عبدالرحمن فقیهی مازندرانی.

2. آیینه جمال: نگرشی بر مکارم اخلاق امام حسین علیه‌السلام، لطف‌الله صافی گلپایگانی.

3. فرهنگ زیارت: اهداف، آثار، تاریخچه، مشروعیت، سازندگی و آداب زیارت، جواد محدثی.

پی‌نوشت‌ها:
1. سوره سبأ، آیه 46.

2. القمی، الشیخ عباس، مفاتیح‌الجنان، المحقق: الشیخ علی آل کوثر، مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه، ص 401.

صفحه‌ها